29

آبان

1403


اجتماعی

12 تیر 1401 08:55 0 کامنت
زلزله بالاخره زهرش را ریخت‌. پس از قریب یک ماه لرزش‌های شدید و خفیف در مناطق مختلف هرمزگان، بامداد شنبه 11 تیر ماه دو زلزله مهیب ۶.۱ ریشتری به مرکزیت شهرستان بندر خمیر، یک روستا را به طور کامل تخریب کرد و ۵ کشته و 84 مصدوم برجای گذاشت. همان دقایق ابتدایی منابع محلی از خسارت‌ سنگین در یک روستا خبر می‌دادند. تمامی منازل روستای سایه‌خوش از توابع شهرستان بندرلنگه {۳۰ کیلومتری مرکز زلزله} تخریب شدند. در حال حاضر اهالی روستای سایه‌خوش خانه‌های خود را ترک کرده‌ و در فضاهای باز اسکان یافته‌اند. چادرهای هلال احمر برای اکثر زلزله‌زدگان برپا شده است اما گرمای 45 درجه و قطعی برق امکان استفاده از چادرها را سلب کرده است. 6 ساعت پس از آخرین زلزله 6.1 ریشتری به سایه‌خوش رفتم و آنچه در ادامه می‌خوانید روایتی از وضعیت مردم آن منطقه است. 
      
 در جوار آوار 
در مسیر منتهی به روستای سایه خوش{محور بندرخمیر به بندرلنگه} با دو پل که ستون‌هایشان آسیب جدی دیده بودند مواجه شدیم، این اولین برخوردمان با خرابی پس از زلزله بود. حوالی ساعت ۱۱ ظهر به ورودی روستا رسیدیم. از آخرین زلزله 6.1 ریشتری حدود 6 ساعت گذشته است. ورودی روستا یک ماشین از نیروی انتظامی ترددها را رصد می‌‌کند. شدت تخریبِ خانه‌ها به اندازه‌ای است که از ورودی، تقریبا انتهای روستا نمایان است. گَرد بُهت در چهره تک تک‌ اهالی دیده می‌شود. اغلب کسانی‌ که خانه‌هایشان نزدیک هم بوده زیر سایه‌ی درختی در جوار آوار نشسته‌اند. اولین یا دومین خانه، چند خانواده کنار هم هستند. دو پیرزن، چهار خانم جوان، دو مرد و سه پسر بچه. زیرانداز که نه تکه پارچه‌ای زیر پایشان انداخته‌ و با هرچیز که در دسترس‌شان بوده، پناهگاهی برای فرار از آفتاب و گرمای ۴۵ درجه ایجاد کرده‌اند. نزدیکشان می‌شوم. میکروفن را در دستانم می‌بینند.
بعد از سلام، ابراز همدردی و تسلیت، مرد جوان می‌گوید بیا بنشین، مصاحبه نمی‌کنیم اما درد و دل داریم. یکی از خانم‌های جوان پیش دستی می‌کند و می‌گوید: «این چند نفری که کشته شدند آشنای ما بودند. خدا به همه‌مان رحم کرد. همه جا با خاک یکسان شده، اینجا دیگر آبادی نمی‌شود. سایه‌خوش نابود شد. دیگر سایه‌خوشی وجود ندارد». این را می گوید و من، مرد جوان را می‌بینم که حلقه اشک را درون چشم‌هایش سرکوب می‌کند. او ادامه می‌دهد: «الان تنها چیزی که از مسئولین می‌خواهیم این است که امنیت مردم و همین چند تکه وسایلشان را تامین کنند. خانه ما آن طرف‌تر است همه را رها کردیم و کنار هم آمدیم. نگرانیم وسایل خانه‌مان را ببرند». یکی از پیرزن‌ها توامان با اشک و خنده نگران دام‌هایش است. به زبان محلی می‌گوید:«گُنگِ بی‌زبونم زیر آواره. قار میزنه، کسی نیست نجاتش بده. کَهره‌هام زیر آوارن. دور تا دور خونه ریزش کرده. راه نیست نجاتشون بدیم». از آن‌ها جدا می‌شویم. مسیر کوچه را طی می‌کنیم.
 گرداگردمان خانه‌هایی است که از آن‌ها تنها یک دیوار یا در باقی مانده است. در همین حین پس لرزه‌ای مبهوت‌مان می‌کند. حجم آوار بالاست و سقوط تیر برق‌ها بسیار محتمل. هیچ نقطه‌ای از آنجا امن نیست. خانواده‌ی چهار نفره‌ای را می‌بینیم که در کانال آب، رو به روی خرابه خانه‌هایشان پناه گرفته‌اند. در چنین شرایطی، درخواست صحبت یا مصاحبه از خانواده‌هایی که اینگونه مصیبتِ سنگینی را پشت سر گذاشته‌اند کار بسیار دشواری است. اغلب اهالی در شرایط روحی مناسبی نیستند و شوک این حادثه توان صحبت را از آن‌ها  گرفته است. آواربرداری آغاز شده اما روند آن به کندی صورت می‌گیرد. ماشین آلات و تجهیزات چندانی در محل زلزله مشاهده نشد. برخی افراد به صورت خودجوش به منطقه آمده بودند و فعالیتشان برنامه و محور مشخصی نداشت. ترافیک عبور و مرور خودروها به چشم می‌آمد. به گفته اهالی، کمک‌های مردمی از شهر و روستای اطراف شامل آب، یخ، آب‌میوه و غیره نیز از همان ساعات ابتدایی به آنها رسیده است.
تقریبا به انتهای روستا رسیده‌ایم. یک خانواده کنار خیابان زیر اندک سایه درخت جمع شده‌اند. دمای هوا بیشتر از 45 درجه است. دو کودک روی زیرانداز خوابیده‌اند. مادرها مرتب پارچه‌ای را خیس می‌کنند و روی صورت آنها قرار می‌دهند. تا شاید از شدت گرما و گرمازدگی جلوگیری کند. یکی از آن‌ها بلند می‌شود از من می‌خواهد به همراهش بروم. چند متری جلوتر می‌رویم. با صدا و دستان لرزان در حالی که پسر نوجوانش هم ما را همراهی می‌کند. خانه‌ای را نشان می‌دهد که دیوارهای کناری و پشت‌ آن فروریخته. پسر نوجوان می‌گوید خواهرش حین فرار آسیب دیده و دخترخاله‌اش نیز به بندرعباس منتقل شده و حال مساعدی ندارد. چشمانش سرگردان این طرف و آن طرف را نگاه می‌کند. می‌توانم شوک حادثه را بیش از هر لحظه احساس کنم. نگران است. می‌گوید پدرم پولی ندارد و نمی‌دانم قرار است با این وضعیت چه کار کنیم. این را گفت و به کنار خانواده‌اش رفت. 
     
 مشاهدات میدانی از امدادرسانی
چادرهای هلال احمر برای اکثر مردم برپا شده است. تا ظهر شنبه 11 تیرماه به گفته اهالی آب و برق منطقه قطع بوده. گروه‌های مختلفی از ارتش، بسیج، سپاه و غیره در محل حادثه حاضر بودند. آب معدنی و آب میوه به طور مرتب در بین مردم پخش می‌شد. چندین دستگاه آمبولانس و یک هلیکوپتر امداد نیز در محل مستقر بود. اتصال برق برای روشنایی، با توجه به اینکه منطقه بیابانی بوده و امکان وجود مار و عقرب بسیار محتمل است و برقراری سیستم‌های سرمایشی به خاطر گرمای طاقت فرسا، نیاز اولیه و اصلی مردم است. برخی از خانه‌ها صد درصد تخریب شدند و راه‌های ورود و خروج به آن‌ها ممکن نیست. تعدادی از اهالی همه چیزشان را از دست داده‌اند. 
      
 کانکس، راه‌حلی برای اسکان موقت
استاندار هرمزگان در بازدید از مناطق زلزله زده، ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های جانباختگان زلزله درباره روند خدمات‌رسانی گفت: «از اولین دقایق وقوع زلزله ستاد بحران استانداری تشکیل و تقسیم‌بندی کارها انجام شده است. براساس تقسیم بندی؛ یک سری مدیران به صورت میدانی و یک سری وظیفه پشتیبانی را برعهده گرفتند». «مهدی دوستی» با بیان اینکه اطمینان از نجات افراد اولین اولویت ما بود، افزود: «خوشبختانه این کار در اولین ساعت‌های صبح به پایان رسید. بعد از آن کمک به اسکان موقت آغاز شد در حال حاضر تا ظهر امروز شنبه 11 تیرماه تمامی زلزله‌زدگان اسکان پیدا کردند». این مقام مسئول با اشاره به اینکه دستور پخت غذای گرم برای مردم صادر شده و در بین مردم تقسیم می‌شود، عنوان کرد: «پخت چند هزار غذای گرم انجام شده و ان‌شالله تا اطمینان از وضعیت مردم، آب و غذا در اختیار آنها قرار خواهد گرفت»‌.
 دوستی با تاکید بر اینکه نگرانی اصلی وضعیت آب و هوا است، عنوان کرد: «معاون اول رئیس جمهور و وزیر کشور مساعدت کردند و کانکس‌هایی را برای اسکان موقت مردم اختصاص دادند. از امروز بعد از ظهر کار حمل کانکس‌‌ها از اصفهان و باقی نقاط کشور انجام خواهد شد». وی با بیان اینکه با توجه به تعداد قابل توجهی که کانکس نیاز است، نمی‌توانستیم منتظر بمانیم تا که یک کارخانه آن را تهیه کند، گفت: «از همه استان‌های کشور کانکس جمع کردیم و از بعد از ظهر امروز شنبه عملیات حمل آغاز خواهد شد». استاندار هرمزگان افزود: «مردم سه روز تا یک هفته در چادر هستند بلافاصله کانکس‌ها می‌رسند. برای همین چند روز هم، کولر را در چادرها تعبیه می‌کنیم وسالن‌های سرد را در دو نقطه روستا در نظر خواهیم گرفت». دوستی عنوان کرد: «اینترنت موبایل برقرار است. شبکه‌ها را بررسی و تقویت کردیم. برق تا پشت ورودی روستا وصل است فعلا نمی‌توانیم برق را برقرار کنیم اول باید اطمینان حاصل کنیم که خط ایمن است». این مقام مسئول در پاسخ به اینکه با توجه به حجم بالای تخریب برنامه برای بازسازی در همین روستا انجام خواهد شد یا خیر، گفت: «این تصمیمی است که باید با مشورت مردم گرفته شود. این منطقه روی گسل است و باید با مشورت مردم تصمیم بگیریم بدون هماهنگی و نظر مردم کاری نمی‌کنیم».
دیدگاه ها (0)
img