با همه این تفاسیر، قیمتها در بازار امان بخش وسیعی از طبقه متوسط را هم بریده (طبقه فقیر که جای خود دارد)؛ آن هم در شرایطی که اگر در بسیاری از کشورها دلیل اصلی تورم رشد قیمت انرژی است، در اینجا چند سالی است که قیمت انرژی ثابت مانده و به هر دلیل جسارت دست زدن به آن هم گویا نیست. قیمت نان هم که ثابت مانده است پس به چه دلیلی باید شاهد چنین رشدهایی در قیمتها باشیم؟
آیا جز این است که ادعاهای تیم اقتصادی دولت در مورد کاهش کسری بودجه و کاهش رشد پایه پولی و نقدینگی با اما و اگرهای جدی روبروست؟
عدهای از مقامات و اصحاب رسانهای موافق دولت معتقدند که واسطههای گردن کلفتی که با قطع سودجوییهای ناشی از ارز رانتی از منفعتهای کلان تا حدی محروم شدهاند، با دخالت در بازارهای مختلف قصد شیطنت و سنگاندازی دارند تا دولت را از ادامه مسیر درست خویش که مقابله با رانت و فساد است منصرف کنند. اگر چنین است پس چرا با این عناصر برخورد نمیشود و چرا آنها معرفی نمیشوند؟ چرا همچنان سرمایهگذاری در امور غیرمولد و سفته بازانه با کمترین هزینه و حتی تقریباً با مالیات صفر همراه است؟ و چرا دولت و حتی مجلس گمان میکنند وظیفه آنها فقط تأمین و توزیع منابع است؟
گفتنی است که جواد اوجی، وزیر نفت، پایان اردیبهشت ماه در یک برنامه تلویزیونی گفت که درباره وصول درآمدهای نفتی ایران گفته بود که تمام درآمدهای نفتی در تاریخ مشخص آن وصول شده است.
وزیر نفت در همان برنامه گفت که ۸۰ درصد از درآمدهای نفتی را به صورت نقدی دریافت کردهایم و ۲۰ درصد مابقی نیز با دارو و کالاهای اساسی مورد نیاز کشور تهاتر شده است.
محسن خجستهمهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، نیز پیشتر گفته بود که آنچه از درآمدهای نفتی ایران که بعضا در بانکهای خارجی بلوکه شده مربوط به فروش نفت ایران در قبل است و از موقع روی کار آمدن دولت سیزدهم، پول نفت دریافت میشود.
خبرگزاری ایرنا، به گزارش دیوان محاسبات از کاهش شدید وصول درآمدهای نفتی در دو ماه اول سال ۱۴۰۱ واکنش نشان داد و از قول یکی از مشاوران رئیس این دیوان نوشت: درآمد حاصل از فروش نفت، گاز، فرآوردهها و میعانات به صورت ارزی وصول میشود و بانک مرکزی مسئول تبدیل آن به ریال و واریز به خزانه است که عموما این اتفاق در ماههای نخست سال با تاخیر زمانی انجام میشود.