02

آذر

1403


فرهنگی و هنری

09 مرداد 1401 08:38 0 کامنت
«کوچه های رو به دریا»، «سهیلی» را با خود به «سه راه دلگشا» آورده اند. «جنگ و جلنگ» شدن را در این کوچه های تاریخی می شود تجربه کرد. این کوچه ها از سید مظفر، خواجه عطا، سرریگ و کارگزاری به شکل نوستالژی می گذرند و تا پابوس «سیدکامل» سیده می روند. عطر دلپذیر بندر را در زادگاه ناصریا، نیلوفرانه منتشر می سازند. زندگی عاشقانه و پر التهاب پیشینیان ما در یک قرن اخیر در اتمسفر جغرافیای جن و پری، همزاد بابا و ماما زارها، در همسادگی دیریا و جزیرت را روایت می کند. این رمان اجتماعی و عاشقانه، محدوده حدود 30 سال پیش از انقلاب در بندرعباس را هنرمندانه بسان نقاش شاعری به تصویر کشیده است.
 
شناسنامه اثر:
عنوان: رمان «کوچه های رو به دریا»
پدید آورنده: نیلوفر احمدی
ویراستار: مونا اصفهانی
صفحه آرا: اعظم حسین زاده
طراح جلد: صدیقه غلامی
ناشر: سمت روشن کلمه
زبان: فارسی- پانویس بومی
تعداد صفحات: 232 صفحه- هفت فصل
قیمت: 60 هزار تومان
نوبت چاپ: چاپ اول- بهار 1401
 
 روایت رمان:
داستان های واقعی، در بافت سنتی بندرعباس با تصاویر و المان های بومی درخشان با مهاجران جزیرتی، مینابی، لنگه ای و نیشابوری و ... به بندر رخ داده است. روایت زندگی عجیب و سخت سلیمان با دیدار پنهانی و خلوت شبانه با زن ناخدا در نوجوانی در پشت بام منزلشان آغاز می شود. رمز گشایی از راز هفتاد ساله بی بی، همنامی این پسر 16 ساله با سلیمان یک چشم، مژدگانی دستگیری اش و انتقال او به استان دیگر، دریچه ای نو را به زندگی پرآشوبش باز می کند. تهمت ناموسی او با دختر خان، ماجرهای زندگی او را پیچیده تر می سازد. خدمت اجباری سربازی به جای فرزند خان، دریافت مدال شجاعت، کشته شدن انباردار خان پس از پایان خدمت سلیمان، برنو کشیدنش، دیدار با شیربهرام - سردسته اشرار؛ سرزبان افتادن بدشگونی اش در کلات پایین با شیطنت های حاج علی کدخدا، دردسر های سریالی دیگر او بود. سیزده سال قرار های پنجشنبه شب ها با ماه خاتون- زن درشت چشم عاشق پیشه- اعدام دسته جمعی اشرار، دستگیری ماه خاتون در دره سیاه سنگ و مرگ خان، به هفده سال دوری او از بندر و جزیره پایان داد. حکم ریاست ژاندرمری، حقوق و مزایای چرب و چیل، خانه و راننده مخصوص در آخرین شب حضورش در خارج از هرمزگان، اتفاق عجیب دیگر زندگی سلیمان 33 ساله بود.راوی در این رمان از فصل سوم، دلدادگی فاروق و زکیه دور از چشمان تیز بین ناخدا سلیم را روایت می کند. از فصل پنجم، علی مطلا، سرگرد کرمان پور، دیدار غیر منتظره با جعفر برادر لطیفه- عشق اول سلیمان- در ژاندارمری تیاب؛ چالش این رمان را بیشتر می کند.ازدواج عشقی شریف الدین و راحله، رسیدن سلیمان بالای جسد ناخدا فاروق- پدر لطیفه، ورشکستگی کارخانه نخ ریسی خنجی و بی ارزش شدن سهام فاروق، جلز و ولز کردن زکیه - زن ناخدا فاروق، روایت موازی هوو های بیخیالش بلقیس و لطیفه؛ درگیری های داستان را به اوج می رساند. کار بلقیس برای کافه بابا غلام، مرگ درد آور بلقیس، فرار زکیه به خانه دختر خوانده اش، دیدار مجددا لطیفه و سلیمان پس از 20 سال در روز علم گردانی پنجم محرم کنار رودخانه میناب؛ عروسی بی سر و صدای راضیه- دختر لطیفه- با پسر سرحدی، مرگ زکیه، جریان مدیر مدرسه و پایین کشیدن شلوار دخترها و ... فراز و نشیب این داستان را فراوان می کند.
 
 طرح جلد:
طرح جلدی به غایت زیبا، ساده اما با مسما که انگار لطیفه را که در گوشه سمت چپ سینه اش سلیمان را دارد و زنانی که به سرنوشتش گره خورده بودند را به تصویر کشیده است. رنگ پس زمینه پسته ای روشن، بانوی گردن غزالی برکع پوش را که چادری به رنگ دریا و تن پوش قرمز به تن دارد به زیبایی جلد کتاب می افزاید. آنجا «روشنا به داستان» را می شود درک کرد.
 
رنگ رمان
قلم این رمان، رستگار است. زیرا با شکیبایی به زیبایی، نازیبایی ها را ترسیم نموده است. قلمی که ضمن پرداخت با زبان معیار، از بوم واژها به عنوان موسیقی متن، به نیکویی بهره برده است. جان بخشیدن به سنت ها، افسانه ها، اماکن، فرهنگ فولکلور و ... رمان را برای مخاطب هرمزگانی به شدت دلپذیر و جذاب می کند. ایجاد سایه روشن ها، لحاظ فصول، بیان احساسات، تصویر پس زمینه، افکت دادن به کار، اثر را تصویری، ملموس و گویا ساخته است. فونت، قلم و رعایت سفید خوانی و اکسیژن، انرژی و حسی که در کتاب هست، به پذیرا و انرژیک بودن آن مساعدت فراوانی می کند. همچنین 4 صفحه رنگی، با رنگ غالب نیله، یادداشت مختصر مولف در ابتدای کتاب، استفاده از کاغذ سبک بالک سوئدی به رنگ تقریبا کاهی به کتاب جان دیگری بخشیده است.
  
 خالق اثر:
نیلوفر احمدی، ... سال 1351 از مادری کتابدار و نجیب زاده در تهران زاده شد. وی در دامان والدین اصالتا مینابی، مهربانی را آموخت. نیلوفر از نوادگان دختری محمد علی خان سدیدالسلطنه کبابی محقق متعالی نگر و نویسنده نیک اندیش هرمزگانی است. دختری شاعر که پا به پای بندرعباس در محله قدیمی خواجه عطا قد کشید، از دبستان تا دبیرستان را در این شهر سپری کرد. سال 1374 از دانشکده بهداشت دانشگاه تهران با مدرک لیسانس فارغ التحصیل شد. مدتی در مرکز بهداشت شهرستان بندرعباس بصورت غیررسمی کارکرد. از سال ۱۳٨۰ به استخدام مدیریت درمان تامین اجتماعی درآمد و پس از ده سال در آغاز دهه 90 به اتفاق همسر و دو فرزندش به کانادا مهاجرت کردند. نخستین اثر او، مجموعه داستان «قصه های مترو» است که شامل داستان های روزانه اش در سفر با مترو، سال 1398 روانه بازار کتاب شد. رمان «جزیره زیر آب» را سال 1399خلق کرد.
ادامه آن، رمان «کوچه های رو به دریا» است و رمان بعدی، کتابی است که پس از انقلاب تا اکنون پوشش می دهد تا 100 سال اخیر بندرعباس را به روایت رمان بازآفرینی نماید.
  
به قلم: یوسف ملایی
روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img