07

آذر

1403


اجتماعی

14 آبان 1401 08:20 0 کامنت

آرامش، آن مفهوم ایده‌آل و همیشه غایبی است که انگار بشر در تمام دوران هستی‌اش به دنبال آن گشته و هنوز هم به طور کامل به مقصود خود دست نیافته است. آلن دوباتن، فیلسوف و نویسنده‌ی معاصر، کسی است که در آثار خود مفاهیم مهم فلسفی را با زندگی روزمره و آنچه هر روزه با آن سر و کار داریم، ارتباط می‌دهد.

از همین روی کتاب‌های او از سوی عموم مردم با استقبال بالایی مواجه می‌شود. در ستون‌های پیشین کتاب‌یار، به بررسی و معرفی کتاب «جستارهایی در باب عشق» نوشته‌ی همین نویسنده پرداختیم و حالا نوبت به کتاب «آرامش» رسیده است.

  آرامش می‌تواند معانی گوناگونی داشته باشد و آرزو‌ها و اهداف متنوعی را نیز در بر بگیرد. شاید شما آرامش را رهایی از تنش‌های هر روزه‌ی زندگی بدانید، دیگری آرامش را در رها بودن از هر مشغله‌ای ببیند و عده‌ای دیگر آرامش را در رسیدن به اهداف خود ببینند. آلن دوباتن در کتاب آرامش تلاش می‌کند به این پرسش همیشگی بشر پاسخ دهد، آرامش چیست و چطور می‌توان به آن دست یافت؟ او در فصل اول که انتظارات عاشقانه نام می‌دارد می‌نویسد: «رویای اصلی در پس همه‌ی ناآرامی‌ها و تشویش‌ها برخاسته از تمنای یافتن کسی است که بتوانیم با او شاد باشیم.

با توجه به آنچه معمولا رخ می‌دهد، این امری تقریبا خنده دار است. ما درباره‌ی شخصی رویاپردازی می‌کنیم که بتواند ما را درک کند، بتوانیم با او آرزوها و رازهایمان را در میان بگذاریم و بتوانیم در کنارش ضعیف، بازیگوش، راحت و به طور شایسته‌ای خودمان باشیم. سپس وحشت آغاز می‌شود..». نویسنده دراین کتاب عرصه‌های مختلف زندگی که در آن با اضطراب، تشویش، نگرانی و عدم احساس آرامش مواجه می‌شویم را بررسی می‌کند. درباره‌ی مسائل روزمره و مسائل مهمی که در طول زندگی با آن‌ها دست به گریبان هستیم به شکل روان و قابل درکی صحبت می‌کند و سپس راهکارهایی برای آرامش ارائه می‌کند. او آرامش را در حیطه‌ی روابط عاشقانه، کار، دیگران و ... واکاوی می‌کند و نشان می‌دهد انتظارات ما از یکدیگر، نظام سرمایه‌داری و زندگی ماشینی تا چه حد آرامش را در زندگی‌های ما به رویایی دور از واقعیت بدل کرده است. او می‌نویسد: «باید بگوییم در نظام سرمایه‌داری احساس ارزشمندی شما به عنوان یک انسان و اساسا معنای زندگی‌تان، به طور غیرقابل اجتنابی وابسته به این است که چه شغلی دارید و در آن به کجا رسیده‌اید».

او واقعیت‌های گریز ناپذیری را عنوان می‌کند، واقعیت‌هایی که با دانستن‌شان رسیدن به آرامش بعید است. اما او معتقد است دستیابی به آرامش اگر چه دشوار است، اما شدنی است. کافی است دمی به عظمت این جهان بیندیشیم و دریابیم این چرخه بدون حضور ما نیز کماکان خواهد چرخید، پس این چند روزه عمر را به خوشی و آسایش باید گذراند.

روزنامه صبح ساحل

تگ ها:

دیدگاه ها (0)
img