بسیاری از مراجعین اتاق درمان، کسانی هستند که پزشکان آنها را ارجاع میدهند. مراجعینی با دردهای متعدد و متنوع جسمی، که پزشکان قادر به یافتن هیچ منبع فیزیکی و جسمیای برای آنها نیستند، اما این مراجعین واقعا از دردهای جسمی رنج میکشند و در مقابل با این پاسخ از پزشکان مواجه میشوند که «درد جسمی شما هیچ منشاء فیزیکی ندارد و بهتر است با یک روانشناس و یا روانپزشک صحبت کنید». دکتر دیوید هنسکام معتقد است که رنجهای روانی مانند اضطراب، احساس مداوم غم، شکست و ... در مغز ما دقیقا همان پاسخی را فعال میکنند که هنگام شکستگی استخوان یا مجروح شدن جسمی ایجاد میشود. اضطراب یکی از پاسخهای تکاملی انسان به محیط است که واکنشهای جنگ و گریز را فعال میکند. در دورانهای اولیهی بشریت، انسان در مواجهه با خطرهای محیطی مانند حملهی حیوانات، رعد و برق، طوفان و سایر خطرات دچار ترس و اضطراب میشد و مغز در واکنش به این اضطراب و سایر اطلاعاتی که از محیط میگرفت، مشخص میکرد که انسان مذکور باید بجنگد، فرار کند یا فریز شود و هیچ حرکتی از خود بروز ندهد. نکتهی حائز اهمیت این است که این اضطراب و واکنش به خطرات محیطی دوامی نداشت و انسان با فرار یا پیروز شدن بر تهدید به واکنش شیمیایی جنگ یا گریز خاتمه میداد و اضطراب هم محو میشد.
امروزه این خطرات محیطی جای خود را به اضطرابهای روزمره و مداومی دادهاند، که امکان فرار از آنها وجود ندارد. بسیاری از این اضطرابها درونروانی هستند و از افکار در تقابل با محیط به وجود میآیند. پدر خانوادهای را در نظر بگیرید که کارگر ساختمان است. او هر روزه با حجم زیادی از استرسورهای محیط کار مواجه میشود، مدام باید در حال حساب و کتابهای روزانه باشد تا خرج از دخل فراتر نرود، تنشهای محیط خانه و خواستههای به حق همسر و فرزاندن که حقوق کارگری از کفاف آن بر نمیآید را هم حساب کنید، احتمال بیماری و خراب شدن وسایل زندگی هم دور از نظر نیست. با این حجم از اضطراب که این مرد هر روزه تحمل میکند و هیچ را فرای هم از آن نمییابد، واکنش مغز به اضطراب هم ادامه دارد میشود. دکتر جیمز کالات دربارهی استرسهای طولانی مدت مینویسد: « بعد از استرس شدید و طولانی مدت، بدن وارد مرحلهی فرسودگی میشود. دراین مرحله فرد خسته، نافعال و آسیبپذیر است، زیرا سیستم عصبی و سیستم ایمنی دیگر برای تحمل کردن پاسخهای تشدید شدهی خودشان انرژی ندارند». در واقع استرس باعث ترشح کورتیزول میشود، که سطح متوسط آن برای بدن و مقابله با تهدیدات مناسب است، اما اگر کورتیزول مداوم و طولانی مدت ترشح شود باعث افت حافظه، تداخل در توجه، اختلالات خواب و مختل شدن سیستم ایمنی میشود.
دکتر هنس کام، دربارهی رهایی از استرس مدام و درد روانی مینویسد:«تلاش برای شاد بودن، به شکل ناامید کنندهای شما را غمگینتر میکند. اما راه تضمین شدهای که میتواند از ما در برابر استرس محافظت کند، نوشتن عواملی است که باعث اضطراب میشوند». دیگر محققان از کارگشا بودن مراقبه و مدیتیشن به عنوان راهی برای فعال کردن قسمت پریفرونتال یا قسمت کنترلگر مغز نام میبرند. به هر صورت برای ترمیم این دردهای روانی، چه از نوشتن استفاده کنید چه از مدیتیشن، چیزی که آنها موثر میکند تداوم در انجام آنها است.