راز سـربـه مهــر دو رفیق

مرد جوان حاجی‌آبادی  درست در ثانیه آخر و زمانی که طناب دار به گردنش افتاده بود، از سوی خانواده مقتول بخشیده شد و حیاتی دوباره یافت. این جوان 30 ساله که  فرید نام دارد، از سال 94به اتهام قتل رفیقش به نام امید در زندان بندرعباس به سر می‌برد.  قتلی که جریان درگیری در کوهی در حاجی‌آباد رخ‌داده و به خاطر اختلاف و کری خوانی  جانی گرفته شد. قاتل و مقتول از دوستان یکدیگر بودند و هرچند گاهی به اختلاف با یکدیگر برمی‌خوردند اما رابطه خوبی باهم داشتند. فرید مدعی بود که  مقتول  قصد افشای رازی را داشت که قرار بودهمیشه  بین خودشان سربه مهر بماند و کسی از این راز باخبر نشود .

شب حادثه

شب دوم آبان ماه 94 بود دو پسر جوان به‌قصد استراحت و هواخوری به کوه رفتند . دقایقی نگذشته بود که بر سر مسئله‌ای باهم درگیر و سپس گلاویز شدند . ناگهان یکی از آن‌ها از  کوه سقوط کرد...

آفتاب‌غروب کرده بود امید هنوز به خانه برنگشته بود خانواده او می‌دانستند شب قبل به همراه دوستش فرید به کوه رفته ، اما تا حالا سابقه نداشته است که تا این موقع به خانه‌بر نگردد، فرید به منزل اش  برگشته بود اما اثری از پسرشان نبود. فرید به آن‌ها گفت همان  شب  از کوه  برگشتیم و از آن موقع تاکنون خبری از امید ندارد. خانواده پس از مراجعه به پلیس اعلام مفقودی کردند و فرید در حضور پلیس نیز همان  ادعا  را مطرح کرد.

حدود 4 روز از نبود امید گذشت در این مدت همه به دنبال او بودند تا اینکه فردی در اطراف کوه، با جسد پسر جوان روبرو شد.

اعتراف به پرت کردن از کوه

فرید که سعی می‌کرد همه‌چیز را خوب جلوه دهد به همراه پدرش به یزد رفت اما در ورودی شهر، توسط مأموران پلیس دستگیر شد. وی در بازجویی‌ها اعتراف کرد که  ناخواسته  وبر اثر عصبانیت، رفیق چندین ساله‌اش را هل داده و او از کوه پرتاب‌شده است. وی بیان کرد:» مقتول از دوستان نزدیکم بود اما همیشه برای یکدیگر کری می‌خواندیم، بر سر هر مسئله کوچکی کل‌کل می‌کردیم و دچار اختلاف می‌شدیم ، حتی هفته قبلش باهم قهر بودیم ولی پس از چند روز آشتی کردیم تا اینکه شب  حادثه در کوه، بار دیگر بر سر مسائل مختلف باهم بحث کردیم. او مدام می‌گفت که رازم را افشا می‌کند و آبروی من را می‌برد .کل‌کل‌هایمان ادامه داشت تا اینکه به جرو‌بحث کشیده شد. در آن لحظه آن‌قدر خشمگین شده بودم که برای خالی کردن خشم  خود، او را هل دادم، امید از کوه سقوط کرد، زمانی که او را خون‌آلود پایین کوه دیدم تازه به خودم آمدم و از ترسم فرار کردم ، حالا به‌شدت پشیمانم ،هیچ‌وقت قصد کشتن او را  نداشتم «.

 مرز مرگ وزندگی

اواخر هفته گذشته بود و زمان زیادی تا ساعتی برای اجرای حکم اعلام‌شده نمانده بود.  پدر و مادر فرید  با دیدن والدین مقتول مانند این سال‌های حبس، التماس می‌کردند  که پسرشان را ببخشند. اما  آن‌ها  همچنان در تصمیمشان برای اجرای حکم مصمم بودند. زمان به‌سرعت می‌گذشت و فرید 30 ساله با پاهای لرزان به  سمت سالن اجرای حکم هدایت شد. او پای چوبه دار قرارگرفته و سردی طناب دار را روی گردنش حس کرد.مرد جوان با  گریه و التماس و پشیمانی  می‌خواست که خانواده مقتول او را ببخشند  حالا ترس و دلهره در چشمان قاتل و والدینش  موج می‌زد که هنوز امیدی به بخشش او  وجود دارد یا نه ، تا اینکه اولیائ دم با سخنان اعضای شورای حل اختلاف بندرعباس و دادستان بندرعباس  و به احترام ایام فاطمیه قاتل را بخشیدند و حکم قصاص را اجرا نکردند.

بخشش به احترام ایام فاطمیه

کاظم شاهرخ نیا، از اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس در این خصوص گفت: در طی این 7 سال  تلاش زیادی کردیم  که رضایت خانواده مقتول را به دست آوریم  تا آنکه در اواخر هفته گذشته در واپسین لحظات و زمانی که طناب دار بر گردن قاتل  بود باز به همراه علی رضا احمدی منش دادستان برای جلب رضایت از اولیاء دم تلاش کردیم .وی ادامه داد: خانواده مقتول به حرمت ایام فاطمیه در آخرین لحظات، اجرای حکم او متوقف کردند و قاتل را بخشیدند .

آزادی هجدهمین زندانی محکوم‌به قصاص

رئیس‌کل دادگستری هرمزگان از رهایی هجدهمین زندانی محکوم‌به قصاص با اعلام رضایت اولیای دم در این استان خبر داد.مجتبی قهرمانی اظهار کرد: درنتیجه پیگیری دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان هرمزگان و تلاش اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس، خوشبختانه اولیای دم به حرمت ایام فاطمیه با استناد به عفو و رأفت اسلامی، لحظاتی پیش از اجرای حکم، رضایت خود را اعلام کردند و به این زندانی، حیاتی دوباره بخشیدند.وی تصریح کرد: این هجدهمین اعلام رضایت در پرونده‌های قصاص از ابتدای سال جاری است که با همکاری مسئولان قضایی، اداره کل زندان‌ها و شورای حل اختلاف به ثمر نشسته است.وی  همچنین، گذشت اولیای دم در این پرونده را اقدامی درخور تحسین، موجب خشنودی خداوند متعال و در تأسی از سیره و روش حضرات معصومین (ع) برشمرد و از اهتمام آن‌ها به این اقدام فداکارانه تشکر و قدردانی کرد.