30

آذر

1403


اجتماعی

23 اردیبهشت 1402 09:04 0 کامنت
همه‌ی انسان‌ها در مقاطع مختلف زندگی ممکن است با چالش‌های دشواری مواجه شوند، چالش‌هایی که نفس آدم را بند می‌آورند و حجمی از استرس، خستگی، غم و اضطراب را در افراد ایجاد می‌کنند. جوامع پرسرعت امروزی، وقتی برای ایستادن و گوش سپردن به احساسات ناخوشایند ما ندارد، هیچ کارفرمایی صرفا برای اینکه احساس حزن و پوچی می‌کنیم، به ما زمان استراحت نمی‌دهد. بنابراین معلمان اخلاق و مثبت اندیشی وارد عمل شده و ما را تشویق می‌کنند که از سرعت زندگی جا نمانیم. آن‌ها دو توصیه‌ی مهم برای ما دارند: «به خودت مسلط باش» و «همیشه شاد باشد و لبخند بزن».
  فردریش نیچه‌ی فیلسوف، در کتاب حکمت شادان سعی می‌کند به ما هشدار دهد که تسلط دائمی بر خود، مسبب نوعی از ناخوشنودی خواهد شد. هنگامی که احساس کنیم تحت هر شرایطی باید خویشتن را کنترل کنیم، دچار یک وسواس عجیب نسبت به موقعیت‌ها خواهیم شد. هرچیزی که ما را برانگیزد، توجه‌مان را جلب کند یا به شکل قابل توجهی ترغیب‌مان کند، باید رصد و کنترل شود. بنابراین همیشه در حالت تدافعی خواهیم بود که مبادا غریزه، میل یا احساسی ما را از راه به در کند. چنین دیدگاهی منجر به این خواهد شد که خود را از تمام تجربیات نو و بدیع محروم می‌کنیم و در مقابل میزان زیادی از سرکوب احساسات، نادیده گرفتن خویش و قطع ارتباط با جهان بیرون را خواهیم داشت. اینکه بتوانیم در مواقع خطیر هیجانات و امیال خود را کنترل کنیم، بسیار ستودنی است، اما قرار نیست توصیه‌ی «تسلط بر خویشتن» ما را از تجربه‌ی زندگی، ارتباط و فهم جهان درونی‌مان باز دارد. از طرف دیگر معلمان مثبت‌نگری، دائما به ما توصیه می‌کنند که شاد باشیم، لبخند بزنیم و به هیجانات منفی اجازه‌ی بروز ندهیم. دکتر مارک تراورز، روانشناس دانشگاه کرونل، در مقاله‌ی خود با نام «خطر تظاهر مدام به مثبت اندیشی» می‌نویسد:« در حالی که مثبت اندیشی می‌تواند ابزار مفیدی برای غلبه بر چالش‌ها و مشکلات خاص باشد، تظاهر مداوم به شادی می‌تواند آسیب جدی به سلامت روان ما وارد کند». غیر ممکن است از خودتان انتظار داشته باشید صد در صد مواقع احساس خوبی را تجربه کنید، اما اگر بخواهید مطابق این توصیه‌ها عمل کنید باید روی احساسات خود سرپوش گذاشته و با یک لبخند تصنعی به استقبال جهان بروید. فرهنگ متعارف به ما می‌گوید که هر چقدر افراد بیشتر لبخند بزنند، احساس مثبت بیشتری دارند و این احساسات مثبت بهزیستی را افزایش می‌دهد.
 اما مقاله‌ی منتشر شده در مجله‌ی روانشناسی اجتماعی با به چالش کشیدن این باور عمومی نشان می‌دهد، لبخند زدن مکرر ممکن است نتیجه‌ی معکوس داشته باشد. از طرفی اظهار شادی مداوم در عرصه‌ی ارتباطات باعث شکل گیری این توقع در سایرین خواهد شد که شما کسی هستید که تحت هر شرایطی باید خوشحال باشد و لبخند بزند. پس زمانی که در حال تجربه‌ی یک موقعیت ناخوشایند هستید از دو جهت متحمل فشار خواهید شد. یکی از جانب موقعیت منفی و دیگری از طرف اطرافیان که مدام تاکید می‌کنند تو دیگر چرا؟ تو که همیشه باید خوب باشی! از طرف دیگر اگر به احساسات واقعی خود توجهی نشان ندهید، نمی‌توانید هشداری که در پشت آن‌ها نهفته است را دریافت کنید. 
ممکن است در یک موقعیت اشتباه باشید و احساس حقارت کنید، اما چون خودتان را مجبور به سرکوب این احساس می‌کنید، به نادرستی موقعیت پی نخواهید برد و به احتمال کمتر یاز آن خارج خواهید شد. مهم‌تر اینکه حمایت اجتماعی و عاطفی را  از دایره‌ی ارتباطات خود دریافت نمی‌کنید، چون شما هیجانات خود را سرکوب می‌کنید و کسی نمی‌تواند به ناخوشی شما پی ببرد. بنابراین به هر توصیه‌ای که می‌شنوبد عمل نکنید، ابتدا درستی آن را بررسی کنید، در مورد ان سوال کنید و همیشه درصدی برای خطای بدیهی‌ترین فرضیات کنار بگذارید. 
 
روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img