12

مهر

1403


فرهنگی و هنری

24 مرداد 1402 08:47 0 کامنت
مواجه با مرگ و از دست دادن عزیزان، یکی از دشوارترین رویارویی‌های هستی است. کسانی که عزیزی از دست داده‌اند، خود را در موج‌های سیاهی از حسرت و تاریکی می‌بینند. تاریکی و اندوهی که هیچ‌کس دیگری را اینطور درگیر نکرده و افراد دیگر به راحتی زندگی‌شان را پی گرفته‌اند، طوری که انگار هیچ چیز از هیچ‌کجای جهان کسر نشده و زندگی روال عادی خودش را طی می‌کند. کتاب "لنگرگاهی در شن‌ روان" اثری از شش نویسنده‌ی مشهور است، کسانی مثل راینر ماریا ریلکه، الکساندر همن، جون دیدون و جویس کرول اوتس دراین کتاب جستار، خاطره پردازی و نامه‌نگاری دارند و هر کدام در قالبی متفاوت، در مواجه‌ای دگرطور و در ادبیاتی خاص به مرگ و از دست دادن پرداخته اند. 
جایی از کتاب آمده است: «سوگ چقدر به زبان مربوط است، به ناتوانی زبان، به پرپر زدن برای کلمه‌ها». کسانی که به دیدار افرادی رفته‌اند که عزیزی از دست داده‌اند، کاملا به مساله‌ی کلام و زبان در سوگ آگاه شده‌اند. اینکه در آن لحظات، نه فرد داغ‌دیده و نه کسانی که برای تسلی آمده‌اند، هیچ کلامی در چنته ندارند و در نهایت مجبورند تنها به چند عبارت تهی و بی‌اثر بسنده کنند. اما کتاب با واژگان غنی و ادبیاتی درخور می‌تواند از زبان تمام سوگواران سخن بگوید، می‌تواند ادبیاتی در جهت تسلی خاطر بازماندگان باشد و بدون ارائه‌ی توصیه‌های تو خالی و تکراری، قدمی در راستای کاهش رنج داغ‌دیدگان بردارد. 
کتاب لنگرگاهی در شن روان، عنوانی برازنده و روشن دارد، انگار که سکنی موقت و رو به زوال ما را در این جهان یادآوری می‌کند و از طرف دیگر انگار خاطر نشان می‌کند که هیجان گزنده‌ی سوگ، برای هیچ‌کس قرار نیست تا ابد ادامه پیدا کند.
 این اثر علاوه بر کارکرد آموزشی و التیام بخش خود، می‌تواند مخاطب را با نحوه‌ی ورود هرکدام از نویسندگان به مساله‌ی سوگ آشنا کرده و تلنگری باشد تا بدانیم واکنش به سوگ می‌تواند در یک طیف قرار بگیرد و در برابر هر سوگی مجبور نیستیم به شیوه‌ی آموخته و از پیش تعیین شده واکنش نشان بدهیم. 
جایی از کتاب در نقد توصیه‌ها و همدردی‌های ناخوشایندی که رواج دارد می‌نویسد:« یکی از سفسطه‌های بشر این است که رنج موجب تعالی می‌شود، که رنج گامی است در مسیر وارستگی یا رستگاری. اما رنج و مرگ ایزابل نه برای او، نه برای ما و نه برای جهان فایده‌ای نداشت. 
ما هیچ درسی که ارزش آموختن داشته باشد نیاموختیم و هیچ تجربه‌ای که سودی به کسی برساند، کسب نکردیم». 
کتاب نکاتی که باید را به افراد سوگوار انتقال می‌دهد و به بقیه  به عنوان اطرافیان و تسلی دهنده‌گان می‌آموزد که چطور افراد سوگوار را دریابند بدون آنکه حرف اضافه‌ای بزنند و از واژه‌های بیهوده استفاده کنند. 
شاید هدیه‌ی این کتاب به افرادی که رنج از دست دادن را متحمل شده‌اند، بیش از هر واژه و همدردی دیگری موثر باشد و شاید خواندنش برای افرادی که سوگی تجربه نکردند هم آن‌ها را با جهان دیگری آشنا کند، جهانی که در نهایت تمام ما به آن وارد خواهیم شد. 

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img