03

دی

1403


28 اردیبهشت 1399 09:55 0 کامنت
یادداشت پیش رو، گزارشی از دلایل و چگونگی روند خروج آمریکا از برجام است.

فشار حداکثری آمریکا در دولت ترامپ از این نقطه آغاز شد که در مبارزات انتخاباتی خود سیاست دولت اوباما را در قبال ایران ضعیف توصیف ‌و خواهان تجدید نظر در برجام و خواستار انعقاد یک قرارداد جدید بود.قرارداد مطلوب او می‌بایست بندهای انقضای برجام را دائمی می‌کرد، برنامه و قدرت موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را تا حد ممکن محدود می‌ساخت.او پس از به قدرت رسیدن، تلاش کرد تا از طریق مذاکره به هدف خود که فشار حداکثری آمریکا بود برسد، ولی ایران در مقابل خواست‌های معروف به ۱۲بند (تسلیم یا جنگ) پمپئو، گزینه خود یعنی؛ مقاومت فعال را برگزید.

روند شروع فشار حداکثری آمریکا

ترامپ پس از نامیدی از روند پیگیری مذاکره با رویکرد قلدرمآبانه، در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ از برجام خارج شد و متعاقب آن «راهبرد فشار حداکثری» یا فشار حداکثری آمریکا را علیه ج.ا.ایران اعلام و پیگیری نمود.سیاست فشار حداکثری آمریکا با محوریت اعمال تحریم‌های سخت، فشار سیاسی و جنگ اطلاعاتی، به افزایش فضای تنش بین ایران و امریکا انجامید.

 

شهادت سردار سلیمانی در اثر فشار حداکثری آمریکا

این روند در سال ۹۸، به رویدادهایی همچون حمله به نیروهای محور مقاومت در عراق و سوریه، انفجار در نفتکش‌های مستقر در فجیره، توقیف نفتکش‌های ایرانی و انگلیسی، اسقاط پهپاد مدرن امریکایی، حملۀ موشکی و پهپادی به تأسیسات نفتی آرامکو و شهادت سردار سلیمانی منجر گردید.در آبان ماه ۱۳۹۸ تیم امنیتی ترامپ مدعی شد که نیروهای مردمی عراق که تحت حمایت ایران هستند، به پایگاه نظامی آمریکا در کرکوک حمله کرده‌اند.در این عملیات تعدادی زخمی و یک پیمانکار آمریکایی کشته شد.به همین بهانه فرمان حمله نظامی به نیروهای حشدالشعبی در غرب عراق و شرق سوریه عملیاتی صادر گردید تا گامی دیگر برای اعمال فشار حداکثری آمریکا بر ایران کلید بخورد.مردم و نیروهای حشدالشعبی عراق در واکنش به این اقدام به سفارت امریکا در بغداد حمله‌ور شده و بخش‌هایی از آن را به آتش کشیدند.در روند این تحولات، آمریکا با پهپاد به کاروان سپهبد شهید قاسم سلیمانی و همراهان او در محوطه فرودگاه بغداد حمله کرد.

بالا رفتن تنش میان ایران و آمریکا بر اثر فشار حداکثری آمریکا

این اقدام تروریستی تنش بین دو کشور ایران و آمریکا را به سطح منازعه ارتقاء داد.

اکنون این سئوال مطرح می گردد:

آیا عملیات‌های آمریکا علیه فرماندهان ایرانی و عراقی محور مقاومت در عراق به معنای نقطه عطف تاریخی یا تحول تاکتیکی یا راهبردی در سیاست خارجی امریکا در قبال ایران تعریف می‌شود؟

در پاسخ به این سئوال، بایستی به مواضع و دیدگاه‌های تحلیل‌گران، گزینه‌های ایران و حوزه‌های احتمالی اقدام نظامی آمریکا توجه نمود.

تحلیل راهبرد فشار حداکثری آمریکا و ترور سردار سلیمانی

از منظر برخی تحلیل‌گران، ترور مقام عالی رتبه نظامی ایران دلالت بر این دارد که ترامپ فاقد توانایی لازم برای مذاکره با ایران است.او این کار را به امید کسب دستاوردی در عرصه سیاست خارجی انجام داد .ترامپ و افرادی که ایران را مسئول باقی ماندن بشار اسد در قدرت می‌دانند، استدلال می‌کنند که ترور سردار سلیمانی اقدامی درست است و تشدید فشارها و تنش‌ها، سرانجام ایران را وادار به تسلیم خواهد کرد.برخی دیگر معتقدند که راهبرد فشار حداکثری آمریکا در دولت ترامپ شکست خورده و ترور سردار قاسم سلیمانی شکست دیگری برای ترامپ است.

اولویتهای دولت ترامپ در قبال ایران

اولویت ترامپ در قبال ایران، مذاکره است و برای این منظور تاکنون واسطه‌های متعددی فرستاده ولی نتیجه نگرفته است.آمریکا پس از مدیریت حوادث آبان‌ماه ۹۸ توسط دولت ایران به این نتیجه رسید که راهبرد فشار حداکثری آمریکا در به زانو در آوردن اقتصاد و دولتمردان ایران شکست خورده است.لذا از آوردن ایران به پای میز مذاکره از این طریق ناامید شده و با افزودن بعد امنیتی به آن، امیدوار است حیاتی مجدد به آن بخشد.در اسناد راهبرد امنیت ملی (۲۰۱۷) و راهبرد ملی نظامی (۲۰۱۸) امریکا، کشورهای چین، روسیه، کره شمالی و ایران به عنوان تهدید اصلی برای امنیت و منافع ملی این کشور تعریف شده است.

با وجود این، اقدامات و مواضع دولت ترامپ در طی سال گذشته دلالت بر این دارد که سیاست امریکا در قبال چین رقابت راهبردی، در قبال روسیه و کره شمالی رابطه تعاملی و در قبال ایران، راهبرد تقابلی را پیگیری می‌کند.در حالی که نخبگان سیاسی و مدیریتی امریکا خواهان سیاست تقابلی با روسیه و سیاست تعاملی با ایران هستند.برخی از تحلیل‌گران بر این باورند که ترامپ با انجام نفرت‌انگیزترین اقدام خود (ترور فرماندهان کلیدی محور مقاومت) به دیپلماسی با ایران پایان داده است.

گزینه های روی میز چیست؟

در نگاه تیم امنیتی ترامپ، ایران راهبرد مقاومت حداکثری را در قبال راهبرد فشار حداکثری آمریکا در دستور کار خود قرار داده است.

بنابراین، از منظر آنها، ایران دارای گزینه‌های زیر است:

  1. تداوم مقاومت، موجب کاهش قدرت و توان مالی و نظامی ایران و متحدان منطقه‌ای آن خواهد شد.
  2. تقابل و انجام تحرکات و اقدامات نظامی، که با واکنش محدود و مؤثر امریکا در قبال ایران مواجه خواهد شد.
  3. مذاکره و تسلیم ایران و رهاکردن برنامه هسته‌ای، برنامه موشکی و قدرت منطقه‌ای.

در باور ترامپ؛

امریکا نباید خود را در مشکلات جهانی گرفتار کند، بلکه باید فارغ از هرگونه توجه به حقوق و قوانین بین‌المللی، به تقویت قدرت خویش برای دفاع از امنیت و منافع ملی، بپردازد.ترامپ بر این باور غلط است که ایران تحت برنامه فشار حداکثری آمریکا تسلیم می‌شود.در صورتی که ایران از قدرت نظامی علیه امریکا استفاده نماید، پاسخ او را نظامی خواهد داد تا به تحرکات و تهدیدات خود خاتمه دهد.برغم این که به نظر می رسد منظومه فکری ترامپ، درگیر شدن جنگ منطقه ای نیست.

ولی در دو صورت احتمال وقوع آن وجود دارد:

  • اعلان جنگ از سوی کنگره
  • درک تهدید قریب‌الوقوع از جانب ایران علیه امنیت و منافع امریکا

به نظر خیلی از تحلیل‌گران و امریکایی‌ها، جنگ با ایران در شرایط کنونی امری غیر ضروری است.ترامپ؛ با ترور حاج قاسم سلیمانی قواعد بین‌المللی و روابط با ایران را نقض کرده و علاوه بر این فاقد هرگونه راهبرد و برنامه مدون و مشخص در برخورد با ایران است.

حوزه‌های احتمالی اقدام نظامی امریکا علیه ج.ا.ایران

هرچند ضرورت و تمهیدات لازم برای یک جنگ تمام عیار بین امریکا و ایران، حداقل در سطح منطقه وجود نداردولی دولت ترامپ به منظور دستیابی به اهداف اعلامی خود در قبال ایران، متوسل به قوه قهریه و سایر اشکال اعمال قدرت در قبال برنامه فشار حداکثری آمریکا خود در موارد زیر خواهد شد:

  • نمایش مانور قدرت با افزایش نیروهای نظامی در سطح منطقه؛
  • اقدام نظامی تاکتیکی یا نقطه‌ای؛
  • اقدام نظامی محدود علیه متحدان منطقه‌ای ایران؛
  • استفاده از نیروهای ویژه و انجام عملیات‌های ویژه در داخل ایران؛
  • حملات سایبری، جنگ الکترونیکی؛
  • محاصره دریایی (اقدام جنگی بر اساس حقوق بین‌الملل)
  • محاصره هوایی (اقدام جنگی بر اساس حقوق بین‌الملل)

سازمان‌های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی امریکا برای عملیاتی کردن موارد مذکور، از توان و متحدان منطقه‌ای، فرامنطقه‌ای و سایر قابلیت‌های خود، به شکل انفرادی یا جمعی استفاده خواهد کرد.البته توسل به جنگ تمام عیار، مستلزم تغییر اسناد و اولویت‌های راهبردی آمریکا است.

راه‌کارهای پیشنهادی

پاسخ قاطع جمهوری اسلامی به ترور سردار سلیمانی و همراهانش یک ضرورت‌ راهبردی بود.ایران در واکنش به این اقدام تروریستی و جنگی امریکا، پایگاه عین‌الاسد محل اصلی استقرار نیروهای نظامی در عراق را موشک ‌باران نمود.عقب‌نشینی ترامپ از عملیاتی کردن تهدیدات خود در واکنش به اقدام موشکی ایران باعث شد تا جنگ شروع نشود.البته این به معنای پایان چرخۀ شرارت و فشار حداکثری آمریکا دولت ترامپ علیه ایران نیست، بلکه مؤید روندی توأم با تداوم، تشدید و تکرار اقدامات متجاوزانه در آینده خواهد بود.

در این چارچوب برخی از راه‌کارها به شرح زیر پیشنهاد می‌شود:

  • طراحی ساز وکارتسریع خروج نظامیان آمریکا از کشورهای عراق و سوریه، در راستای راهبرد اخراج آنان از منطقه؛
  • انسجام و تقویت جبهه مقاومت، در خنثی‌سازی و مقابله با سیاست ها و رویکردهای ایران‌ستیزی امریکا؛
  • تقویت اقدامات آشکار و پنهان برای مقابله با سلطه‌طلبی و مداخلات آمریکا به‌ویژه در منطقه و ایران؛
  • تقویت پیمان‌ها و همکاری های دوجانبه و چند جانبه منطقه‌ای؛
  • افزایش هزینه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و نظامی آمریکا در منطقه و در صحنه بین‌الملل؛
  • اقدام سیاسی و حقوقی در سازمان‌ها و مجامع بین‌المللی برای محکومیت اقدامات و تهدیدات مقامات امریکا علیه ج.ا.ایران؛
  • اعلام تروریست بودن ترامپ، وزیران خارجه و دفاع آمریکا، شرکتها و موسسات همکار آنها؛
  • تقویت دیپلماسی با اولویت منطقه‌ای و فعالیت‌های سیاسی و حقوقی؛
  • ایجاد ائتلاف و همکاری منطقه ای با کشورهای چین، روسیه و هند در مقابله با امریکا؛
منبع:سایت راهبرد ملی
img
دیدگاه ها (0)
img