افزایش جمعیت سالمند در ایران یکی از نگرانیهای نوظهور کشور است. اصرار بر افزایش زاد و ولد، به منظور ایجاد توازن بین همین جمعیت سالمند و جوان است.
افزایش جمعیت سالمند در ایران یکی از نگرانیهای نوظهور کشور است. اصرار بر افزایش زاد و ولد، به منظور ایجاد توازن بین همین جمعیت سالمند و جوان است. این مسئله با انتشار خبرهایی مبنی بر جمعیت 30 درصدی سالمند ایران تا سال 1430 بر سر زبانها افتاد و با نگرانی از صفر شدن رشد جمعیت، قوت گرفت. ادعاهایی که چند جمعیتشناس آن را رد کردهاند.
زوجهای ایرانی که در این سالها ازدواجکردهاند، عموماً قصد بچهدار شدن دارند اما یا از داشتن فرزند صرف نظر کردهاند یا به یک یا نهایتاً دو فرزند بسنده میکنند. در دهههای گذشته، داشتن خانواده بزرگ بسیار رایج بود و حتی مزیت به شمار میآمد. با گذر زمان و افزایش هزینههای زندگی، داشتن خانواده بزرگ دیگر گزینه عملی نیست. برخی محققان بر این باورند که اگر این شیوه ادامه داشتهباشد، ایران به پیرترین کشور جهان تبدیل خواهد شد. یعنی حتی از رقبایی چون ژاپن، بلغارستان، روسیه، اوکراین و آلمان که رشد جمعیتی منفی دارند هم بهزودی پیرتر میشود.
به باور برخی کارشناسان، ایران نتوانسته است آنچنانکه باید و شاید پایههای علم جمعیتشناسی را در کشور تقویت کند و به طور تخصصی جمعیت و توازنهای جمعیتی را بشناسد. از اینرو است که دادههای آماری برخی از مراکز جمعیتشناسی، از نظر کارشناسان معتبر نیست. برای مثال کارشناسی متخصصی میگفت که برای پروژهای بایستی دادههای جمعیتشناسی را مطالعه میکرد. او کلیه پایاننامههایی که در زمینه باروری جمعیت در دانشگاه تهران انجام شدهبود را مطاله کرد و متوجه شد که اکثر این پایاننامهها تا اواخر دهه 80 از مضرات افزایش باروری میگویند و بیشتر تاکیدشان بر روی کاهش جمعیت و فرزند آوری کمتر بود.
اما در اواخر همان دهه یکدفعه همهچیز در پایان نامهها تغییر کردهاست و مدام در مورد لزوم افزایش جمعیت هشدار میدهند. بهراستی این تغییر رویکرد تا چه حد علمی است؟ چندی پیش خبری منتشر شد که در آن رئیس کمیته سیاستهای جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی، پیشبینی کرد، نرخ رشد جمعیت ایران بین سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۱۵ به صفر میرسد. «محمد جلال عباسی شوازی»، رئیس انجمن جمعیتشناسی ایران نیز در بیانهای گفته است: حوادث طبیعی و بحرانهای اجتماعی به دلیل وارد کردن شوکهای اقتصادی و روحی-روانی تأثیر منفی بر رفتار و تصمیمات افراد از جمله تشکیل خانواده و فرزندآوری میگذارند. برخی نیز با همین استدلالها نوشتهاند که ایران به زودی پیرترین کشور جهان میشود.
منطقی است اگر اوضاع با همین معادلات منفی اقتصاد و کاهش درآمدها پیش برود، تمایل به فرزندآوری کم خواهد شد اما اگر روند فعلی زاد و ولد در ایران ادامهدار باشد، به نظر نمیرسد به این زودیها جمعیت ایران پیرتر از باقی جهان شود. برای مثال یک مقایسه ساده بین دو کشور آلمان و ایران به خوبی نشان میدهد که ایران رشد جمعیت متعادلی دارد. جمعیت آلمان هشتاد و سه میلیون نفر است و جمعیت ایران نیز به هشتاد و سه میلیون نفر رسیده است. نرخ تولد سالانه آلمان در سال 2008، ششصد و پنجاههزار نفر و فوت سالانه آلمان در همین سال، هشتصد و نوزده هزار نفر بود. این روند در دوازده سال اخیر منفی نیز شدهاست اما تولد سالانه ایران در سال 98، یکمیلیون و دویست هزار نفر و فوت سالانه آن در همین سال، چهارصد هزار نفراست. سؤال مهمی که اینجا به وجود میآید این است که چرا هیچکس در آلمان اعلام وضعیت قرمز نکرده است؟ راهحل آلمانیها برای پیر نشدن جمعیتشان چیست؟ محققان معتقدند که یکی از مشکلات ما این است که در ایران کسی متخصص حوزه جمعیت یا بهاصطلاح جغرافیای جمعیت نیست و همانند کشورهایی چون آلمان و اتریش جمعیت را به صورت تخصصی مدیریت نکردهایم.
اساساً فرآیند باروری و سالخوردگی در کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافتهای چون آلمان کاملاً متفاوت است. مهمترین تفاوت این است که در کشورهای توسعهیافته فرآیند پیری جمعیت، طبیعی است و بهتدریج رخداده میدهد؛ اما در کشورهای درحالتوسعه یافته یک فرآیند طبیعی نیست. خیلی سریع رخ میدهد و شدت و سرعت متفاوتی دارد. برای مثال، برای ایران تنها 10 سال طول کشید تا باروری از بیش از 6 فرزند در هر زن به کمتر از 3 فرزند در هر زن کاهش یابد. چین این گذار را در 11 سال، قبل از اعمال سیاست تکفرزندی تمام کرد. در قرن 19 انگلیس 95 سال و ایالت متحده 82 سال طول کشید تا باروری بیش از 6 به کمتر از 3 کاهش یاید. یعنی اقتصاد به شیوهای بود که کاهش باروری و سالخورگی بهتدریج صورت بگیرد. همچنین مطالعهای در مورد سالخوردگی انجامشده نشان میدهد که سه کشور اروپایی آلمان، بریتانیا و فرانسه 67 سال طول کشید که از جامعه در حال سالخوردگی 7 درصدی به جامعه سالخورده 14 درصدی منتقل شوند.
اما برای کشورهای کره جنوبی، ژاپن و چین تنها 22 سال طول کشید. بهخصوص که این کشورها قحطی و جنگهای طولانیمدت را نیز تجربه کردند. تنها 32 سال طول کشید تا کشورهای کره، ژاپن و چین از جامعه در حال سالخورده 7 درصدی به یک جامعه فوق سالخورده 20 درصدی تبدیل شوند، درحالیکه کشورهای اروپایی در حدود 110 سال طول کشید. پس میتوان نتیجه گرفت معادلات اقتصادی و بحرانهای اجتماعی شرط اساسی در رشد سالخوردگی و جمعیت یک کشور هستند؛ از سویی کشورهای توسعهیافته از طریق گرفتن مهاجر و نیروی کار جوان در جمعیت تعادل ایجاد میکنند و تا حدودی این مسئله پیری جمعیت را حل کردهاند. اما ایران چطور؟ کسی برای پیر نشدنش برنامهریزی کرده است؟
روند سریع پیری جمعیت در ایران تنها میتواند مبنای تغییرات اقلیمی، محیط زیستی و اقتصادی داشته باشد.. درجایی خواندم که به نقل از «انجمن جمعیتشناسی ایران» و کارشناسان و پیشکسوتان «جمعیتشناسی» نوشته بود که متخصصان این حوزه نهتنها اعتقادی بهپیر شدن و کاهش جمعیت کشور ندارند بلکه هنوز هم نرخ کنونی رشد جمعیت کشور را متعادل میدانند. "جواد حسینزاده" رئیس مرکز آمار ایران در "روز ملی جمعیت ایران" نیز تاکید کرد که دوران "طلایی پنجره جمعیتی ایران" تا سال ۱۴۳۰ ادامه دارد و به احتمال زیاد جمعیت در سن کار به بالای 70 درصد خواهد رسید؛ برای شکوفایی این فرصت، بایستی مسئولان بهترین سیاست گذاری ممکن برای اقتصاد باز و مدیریت نیروی کار را انجام دهند. در پایان به نظر میرسد که اگر اقتصاد ایران کمی رشد کند و از حالت منفی خارج شود، ایرانیها به این زودیها پیر نخواهند شد.
نظرسنجی
اخبار مرتبط
جنب وجوش مسافرین احتمالی بهارستان
روزنامه نگاران برتر کشور مهمان «صبح ساحل»
تقدیر استاندار از سردبیر صبح ساحل
رفتار توهین آمیز با خبرنگار در روزخبرنگار
25 سال قبل این روزها در هرمزگان چه می گذشت؟
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار