مرغ پرکنده!

ادب

لقمان را گفتند:« ادب از که آموختی؟»

خاطره‌ای بودار!

تابستان چند سال پیش رفته بودیم یکی از شهرستان ها. یک روز رفته بودم پارک شهر و در آن جا به دستشویی احتیاج پیدا کردم. پس از اتمام کار و خروج، نگهبان پانصد تومان از من گرفت.

وضعیت فوق تنشی

تنشی" خواند و گفت: آب بعضی از روستاها شصت روز یک بار وصل می شود. او افزود به من گفتند سیاه نمایی نکنید...

شباهت

ظاهر و باطن و باقی قضایا

هیچ گاه ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه نکنید؛ چرا که اصلا چنین چیزی ممکن نیست.

گــــرانی

«قیمت بالای لوازم ورزشی بسیاری از مشتاقان را از ورزش محروم می کند.»

حکمت پیچیده مرید زرنگ و توصیه نهایی

آرایشگر عصبانی!

رفته بودم آرایشگاه، آرایشگر خیلی عصبانی بود. با یکی از مشتری ها درد دل می‌کرد، و در عین حال سر دیگری را اصلاح می‌کرد.

نکته‌ی استخوانی!

رفته بودم قصابی گوشت بگیرم، قصاب رو کرد به من گفت:«شما قضاوت کن، این بنده خدا از من استخوان خریده، میگه رو استخونا

چند شعر کوتاه بی مزه!

رانندگی کردن در جاده‌های بی‌سرانجامی عشق است! البت به فکر فندک و زاپاس هم باشید.

به تو می اندیشم

ما هنوز روز تولد خودمان را نمی‌دانیم. مادرمان می گوید تیرماه. خاله بزرگه می گوید دهم تیرماه. شناسنامه می‌گفت دهم اسفندماه. اما وقتی عوضش کردیم، گفت اول اسفندماه، به همین دلیل یک عده اصلاً تولد ما را تبریک نمی گویند و یک عده سراسر سال تبریک عرض می کنند. دیشب دوستی به ما تلفن زد و با احتیاط تولدمان را تبریک گفت.

«طنز و رمز»

کتاب «طنز و رمز» گزیده پنج رساله از آثار عبید زاکانی است که به کوشش مهدی نصری دهقان فراهم آمده‌است.

مجموعه اشعار طنز «پشت خنده پنهانم»

کتاب پشت خنده پنهانم سروده اشعار راشد انصاری (خالو راشد) از طنز پردازان هرمزگان است.

تجلیل از راشد انصاری

صبح ساحل ،  هنری -  شب شعر طنز حوزه هنری هرمزگان عصر روز سه شنبه 7 آبان ماه سال جاری برگزار شد.