رفتارهای انسانی در غلاف روابط، آنقدر پیچیده است که همهی ما دوست داریم راهی پیدا کنیم تا بتوانیم از وجه پنهان رفتار دیگران سر درآورده و باطن واکنشهای آنان را بررسی کنیم؛ اما متاسفانه چنین کاری محال مینماید، چرا که هیچکس نمیتواند باطن دیگران را ببیند و از غرایز و امیال مخفی آنها آگاه شود. دکتر نیما ربانی با سابقهی سالها فعالیت در حیطهی روانپویشی، در کتاب "فریب پنهان" توانسته ما را با روی پنهان رفتار دیگران آشنا کند، مفاهیم گوناگون در این حیطه را آشکار کند و نحوهی صحیح مواجهه با فریبکاری را در اختیار ما قرار دهد. بسیاری از ما گمان میکنیم که در روابط خود فریب خوردهایم، دروغ شنیدهایم و همچون طفلی بیگناه از حق و حقوق خود جاماندهایم. دکتر قربانی در این کتاب برای ما توضیح میدهد که چرا این گمان باطلی است و فرد بیگناه یا فریب خوردهی کامل در هیچ رابطهای وجود ندارد. او معتقد است که فریبکاری و فریبخوردگی دو روی یک سکه هستند و چنان در هم تنیدهاند که گاهی نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد. انگار خواننده در خط به خط کتاب با خویشتن خویش در روابط شخصیاش مواجه میشود، میبیند که خود فریبخورده و البته فریبکارش چه ناامنیهایی را تجربه کرده و چطور اسباب یک ارتباط دو سرباخت را در سرتاسر زندگی برای خود و اطرافیانش چیدهاست. این شکستها، فریبها و ناامنیها باعث شکلگیری روانرنجوریهای متعددی شده و شخص را در چاه عمیقی از شک، تردید، پریشانی و تعارض انداخته است. واژهی دستکاری به معنای برهم زدن نظم حاکم بر یک مجموعه است. وقتی وارد دنیای انسانی میشویم، داستان دستکاری پیچیدهتر و متفاوتتر میشود. آدمها به شکلی پنهان، در جهت منافع خاصی، بدون توجه به نظر و اختیار طرف مقابل احساسات او را تحریک و دستکاری میکنند. نویسنده در این اثر از اعتبارزدایی احساسات صحبت میکند و توضیح میدهد:« اعتبار زدایی احساسات شکل خاصی از سواستفادهی احساسی است که رواج بسیاری دارد و به معنای کوچک کردن، رد کردن، نادیده گرفتن، قضاوت کردن یا مسخره کردن احساسات دیگری است. وقتی احساسات بیاعتبار میشوند، میدانیم که چیزی درست نیست اما نمیتوانیم دقیقا تشخیص دهیم که مشکل کجاست، به این دلیل که اغلب یادگرفتهایم اعتبارزدایی طبیعی است».
نمونههای از اعتبارزدایی احساسات به این شکل است که دیگران را ترغیب میکنیم یا ترغیب میشویم که احساسات خود را بروز ندهیم یا آنها را سرکوب کنیم و اکثرا با چنین جملاتی مواجه هستیم: "از آن بگذر، تو نباید چنین احساسی داشته باشی، اگر جای فلانی بودی چه، مردم با شرایط بدتری مواجه هستند و مثل تو رفتار نمیکنند، نباید اجازه بدهی این افکار تو را آزار بدهد و غیره". در این عبارات ما به ظاهر با همدلی و تلاش برای کمک روبهرو هستیم، اما متاسفانه اینها اعتبارزدایی احساسات است و منجر به ناامنی و آسیب دیگران میشود. کتاب فریب نهان میتواند در حیطهی خودشناسی، رفتارشناسی و کمک به ارتباطات بسیار واقع شود. نثر کتاب روان است و خواندنش به تخصص یا تحصیلات خاصی نیاز ندارد، بنابراین از این کتاب غافل نشوید و سریعتر با استفاده از آن به خودتان و اطرافیان کمک کنید.