پزشکیان؛ شاید آخرین امید


نویسنده: مصطفی دولخانی

با انتخاب نهمین رئیس‌جمهور تاریخ کشور، مسعود پزشکیان سکان‌دار دولت چهاردهم شد. این انتخاب اگر چه در فضایی آکنده و متراکم از تبلیغات برای عدم شرکت در انتخابات در کنار انباشت مشکلات فراوان روی داد اما با شرکت حدود 50 درصدی مردم درآن نشان داده شد هنوز امید برای بهبود شرایط در مردم با وجود واقعیت‌های موجود، جان دارد.
وجود نشانه‌هایی حکایت از آن دارد که این امید اگرچه به صورتی مشروط،می‌تواند به حقیقت تبدیل و به منصه‌ی ظهور هم برسد. چه آنکه توفیق در هر گونه تغییر در راستای بهبود شرایط، به تشریک مساعی و همراهی تنگاتنگ حاکمیت، نخبگان و آحاد مردم بستگی دارد. اما شرایط فعلی و علامت‌های دریافتی از فضای کلی حاکم بر کشور بارقه‌های امید را به نحو ملموسی پدیدار نموده است. در وحله‌ی اول حضور مردم در انتخابات علی رغم موانع پیش روی ذکر شده است. البته باید دولت منتخب به همراه ارکان حاکمیت صدای آن عده‌ای از مردم که در انتخابات شرکت نکرده‌اند را بشنود چه آنکه اکثریت قاطع آن‌ها معاند یا برانداز نیستند اما دغدغه‌ها و انتقادات مهمی از شرایط دارند که باید در رفع  یا کاستن آن‌ها به جد کوشید.
موضوع مهم دیگر،انتخاب شخص دکتر پزشکیان است شخصی که علاوه بر سلامت نفس، پاکدستی و صداقت، روحیه‌ای تعامل‌گرا دارد .این یعنی آنکه دستیابی به وحدت و انسجام ملی وپرهیز از دو قطبی‌سازی  که مهم‌ترین نیاز کنونی کشور است دست یافتنی‌تر است. کما اینکه او در انتخاب معاون اول و رئیس دفترش نشان داد ضمن توجه و اهتمام به نظر طرفدارانش، مد نظرش افرادی با کارنامه اجرایی مناسب، موفق و فاقد حاشیه است.
البته همانگونه که تاکید شد همراهی سایر ارکان حاکمیت برای نیل به بهبود شرایط حیاتیست که در این زمینه هم بارقه‌های امید به چشم می‌خورد که بارزترین آن‌ها رابطه‌ی خوب رئیس جمهور با رهبریست که جلوه‌های آن در دو سخنرانی اخیر رهبری و حمایت ارزشمندشان از دکتر پزشکیان دیده شد اتفاقی که در بسیج همراهی سایر ارکان حاکمیت با دولت نقش  اصلی و اساسی دارد. این تعامل بین ارکانی و گفتگو، در حل موضوعات مهمی چون فیلترینگ، FATF ،رفع تحریم‌ها و سایر موضوعات بسیار موثراست.
نشانه‌ی امید دیگر، خوشبینی به اجماع بین نخبگانی کشور برای حل چالش‌های پیش‌ رو است. مثلا دکتر پزشکیان در ابتکاری ارزشمند و نوین در انتخاب وزرا و معاونینش از شورای«راهبری»متشکل از افرادی کارآمد و توانمند کمک گرفته که می‌تواند اورا در انتخاب مناسب‌تر کابینه یاری‌گر باشد. اما فرای همه‌ی موارد، نیاز کنونی ما علاوه بر فضای بین‌المللی به ویژه با همسایگان‌مان بلکه در داخل هم گفتگو و گفتگو است. گفتگوی مناسب و موثر آحاد و نگرش‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، نخبگان و مردم با یکدیگر. همینطور آن‌ها و حاکمیت. حاکمیت ضمن اهتمام بیشتر به گفتگوی با مردم در مقوله‌های مهم  اجتماعی چون سبک زندگی و حصول توافق در این باب همینطور رفع مشکلات اقتصادی به  اقناع‌سازی آن بخش از جامعه که در موارد مهمی چون مسئله‌ی «مقاومت» که به درستی «جنبش اصیل منطقه» است و نیاز امنیتی ماست، دغدغه و پرسش دارد، بیشتر بکوشد. باید تبیین شود زدوده شدن رژیم منحوس صهیونیستی از قاموس منطقه علاوه بر ازبین رفتن بزرگترین تهدید امنیتی، ارمغان دیگرش اتحاد و دوستی بین کشورهای منطقه است چه آنکه این رژیم با مدد از توان تبلیغاتی و سیاسی‌اش، منافعش در اختلاف‌افکنی بین ملل منطقه است و البته این مهم علاوه بر حمایت از ملت مظلوم فلسطین، با تبدیل شدن مسئله‌ی فلسطین به موضوعی بین المللی و جهانی ونقاب‌برداری از سرشت پلید رژیم صهیونیستی میسر است. همینطور ما باید بدانیم که توازن بین توسعه و امنیت برای‌مان حیاتی‌است همانگونه که تاریخ ما نشان داده پیوسته در معرض تعدی و تجاوز بوده‌ایم و مرزهای ما سنگرهای دفاعی ما بوده، پس حیات ما مرهون توان نظامی و امنیتی ماست. توسعه و پیشرفت هم نیاز مبرم دیگر ماست چون بدون داشتن هر کدام دستیابی به دیگری غیرممکن است. بی‌شک عمق استراتژیک ما داخل مرزهای ما و اتحاد وانسجام ملی ماست اما این به معنای غفلت از حوزه‌های نفوذ ما که بر مبنای دو شالوده‌ی «نوروز»و «عاشورا» بنیان نهاده شده نیست، عاشورا نماد آزادی و آزادگی و نوروز نماد دوستی و مهرورزی‌است. بهره‌گیری مناسب از این دو بنیان و تبدیل آن‌ها به خمیر مایه‌ی اصلی انسجام و همکاری بین ملت‌های منطقه،ما را برای دستیابی به امنیت،پیشرفت و رفاه رهنمون می‌سازد.آری ما می‌توانیم.
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها