شاید با دیدن این عنوان اضطراب و ناخوشی در شما زنده شود، شاید گمان کنید که هنوز که زنده هستیم، پس چرا با فکر کردن به مرگ باید شیرینی زندگی را بر خودمان زهر کنیم؟ شاید تمام آنچه امروز در هستی موجودیت دارد و زنده است، فردا با مرگ و نیستی مواجه شود، اما تنها موجودی که بر مرگ خودش آگاهی دارد، انسان است. انسانی که آگاهیاش بر مرگ همواره مضطربش کرده و برای دوری از این ترس چشمانش را بر روی مرگ بسته است.
انسان مدرن خیلی بیشتر از گذشتگانش مرگ را سرکوب میکند، هر کجا که نامی از مرگ باشد ترجیح میدهد رویش را برگرداند و از مواجه با رنج کسانی که در بستر مرگ هستند، فرار میکند. در دوران قدیم تمام کسانی که در حال مرگ بودند، در خانه و در کنار عزیزانشان چشم از جهان فرو میبستند، کسانی در کنارشان حضور داشتند که همواره از صمیم قلب محتضران را دلگرمی داده و از اضطراب مرگشان بکاهند، کودکان در این گردهماییها حضور داشتند و به طور کلی انسانها بسیار بیشتر با مفهوم مرگ و چکونگیاش آشنا و مانوس بود. نوربرت الیاس جامعه شناس، در کتابی با عنوان «تنهایی دم مرگ» با اطلاعاتی ریز و دقیق، مردن در عصر جدید را با مردن در گذشته مقایسه میکند. او معتقد است که در جهان فردی شدهی امروز، انسانها خودشان را از بقیهی اجتماع جدا کرده؛ و اهداف و زیستِ فردی را برگزیدهاند و به همین دلیل هم هست که اکثرا احساس میکنند، زندگیشان خالی از معنا است و نمیتوانند رسالتی برای خودشان پیدا کنند. انسان امروزی همانقدر که در عشق تنهاست، در مرگ هم تنها خواهند ماند. اکثر مرگها نه در بستر آشنای خانه و در کنار عزیزان، که در بیمارستانها یا آسایشگاهها در حالتی اتفاق میافتد که تنها همراه آدمی لولههای خشک و بیجان ابزار پزشکی است.
نوربرت الیاس در کتاب تنهایی دم مرگ مینویسد:»تنها کاری که میشود برای آدم محتضر کرد، این است که به او اطمینان بدهیم که باری بر دوش ما نیست و «هنوز اهمیت دارد»، زیرا مهم نبودن برای دیگران، خود علت احساس تنهایی است. این چیزی است که در بیمارستانهای مدرن اتفاق نمیافتد و همهی تلاشها صرفا معطوف به کاهیدن از رنج جسمانی است». نویسنده در پی آن است تا بدور از هرگونه راز آلود و اسطورهای کردن مرگ، نحوهی برخورد انسان مدرن با مرگ و انسانهای محتضر را بررسی کند و ساحتهای مختلف فردی و اجتماعی آن را مورد واکاوی قرار دهد. در واقع این کتاب یک متن احساسی، متافیزیکی و شاعرانه دربارهی مرگ نیست، حتی مانند هایدگر قصد ندارد از تجربهی مواجهه با مرگ بنویسد، بلکه قصد دارد مرگ را همانطور که در جامعه و در سیر تاریخیاش اتفاق میافتد به ما نشان بدهد. این کتاب مواجهای برای دیدن و درگ تجربهی مرگ در جوامع امروزی است.
روزنامه صبح ساحل