ابهامات اخذ مالیات از اینفلوئنسرها



سخنگوی سازمان امور مالیاتی به تازگی اعلام کرده است که مجموع تراکنش‌های واریزی برای 123 اینفلوئنسر در سال 1400 بیش از 2.3 هزار میلیارد تومان بوده است. به گفته او برای این افراد حدود 17میلیارد تومان مالیات تشخیص داده شده و آنها در پلتفرم‌های خارجی همچون اینستاگرام فعال بوده‌اند.

      

به گزارش صبح ساحل، اخذ مالیات از اینفلوئنسرهایی که در شبکه‌های اجتماعی خارجی فعالیت می‌کنند، ابهام‌هایی را ایجاد می‌کند. نخست آنکه اصل اخذ مالیات به معنای به رسمیت‌شناختن فعالیت مورد بحث است؛ به برای مثال اگر از فردی برای فروش کیف و کفش مغازه‌ای در خیابان اجاره کند یا بخرد، گرفتن مالیات از او به معنای تأیید محتوای کارش یعنی فروختن کیف و کفش و قالب فعالیتش یعنی فروش در یک باب مغازه است که هر دو از قانونی است و باید مشمول مالیات شود. حالا پرسش آن است که وقتی اینستاگرام، یوتیوب، تلگرام و توئیتر فیلتر است و به نوعی اجازه استفاده از آن محدود شده، با چه منطق حقوقی می‌شود از فعالان در آن عرصه مالیات گرفت؟ شاید گفته شود، به هر حال امکان فیلتر کامل این شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد، که در این صورت به نظر می‌رسد بهتر است با پذیرش واقعیت‌های امروز جامعه، دسترسی مردم به این شبکه‌ها آسان شود تا کسب‌وکارها هم بیشتر رونق یابد و البته اخذ مالیات هم محلی از اِعراب داشته باشد.

دومین مسئله آن است که به هر حال اخذ مالیات باید در ازای ارائه خدماتی صورت بگیرد. در موضوع اخیر کاربران شبکه‌های اجتماعی فیلترشده نه‌تنها خدماتی دریافت نمی‌کنند، بلکه با محدودیت‌های گسترده‌ای برای دسترسی به آنها مواجه‌اند و وقتی اصل شبکه‌ها مورد بحث خارجی است، دولت در ارائه آن چه خدماتی ارائه می‌دهد. باز هم مقایسه کنیم با در اختیارداشتن یک باب مغازه یا وجود شرکتی ولو در حوزه بخش خصوصی؛ مغازه‌دار یا شرکت خصوصی از امکانات موجود در کشور اعم زمین، وسایل و تجهیزات برای پیشبرد کسب‌وکار خود بهره می‌برد و طبیعی است در قبالش باید مالیات هم بدهد. در واقع رابطه دولت با اینفلوئنسرها یک جاده یک‌طرفه است؛ آنها ایجاد شغل و درآمد می‌کنند اما خدماتی هم دریافت نمی‌کنند ولی باید مالیات بدهند!

فرای همه اینها اخذ مالیات از اینفلوئنسرها در عمل دچار مشکلاتی است؛ اینکه چه‌طور می‌شود بسیاری از صفحات مجازی که بیش از 500هزار دنبال‌کننده را دارند ولی نام حقیقی صاحب آن صفحات درج نشده را احراز هویت کرد؟ شاید اگر توان بسیاری بر این موضوع صرف شود، بخشی از آنها شناسایی شوند اما آیا چنین اقدامی در شرایطی سازمان مالیاتی کشور در اخذ مالیات از کسب‌وکارهای سنتی دچار مشکل است و مدام از مردم تقاضا می‌کند که اظهارنامه‌های مالیاتی خود را ارائه دهند، عملی است که تمام اینفلوئنسرها شناسایی شوند؟

مسئله دیگر آن است آیا همین قاعده یعنی در صورتی که دنبال‌کننده‌های یک صفحه بیش از 500هزار نفر باشند، فرد اداره‌کننده صفحه مشمول مالیت می‌شود، برای پلترفرم‌های داخلی هم صادق است؟ سخنگوی سازمان مالیاتی گفته است که بله مشمول خواهند شد اما تعداد دنبال‌کننده‌ها در این پلتفرم‌ها به 500هزار نفر نمی‌رسد. او نمی‌گوید کسی نیست که 500هزار نفر دنبال‌کننده داشته باشد، بلکه می‌گوید کل دنبال‌کننده‌ها در این پلتفرم‌ها 500هزار نفر هم نیستند که این موضوع جدای از بحث مالیات محل پرسش است که پس چرا وزیر ارتباطات در اسفند سال گذشته گفت که «تعداد کاربران ایتا به 21 میلیون، بله به 14.5 و روبیکا به 38 میلیون رسیده است». تازه او تأکید کرد که میزان کاربران این شبکه‌ها رو به افزایش است. حالا باید پرسید تفاوت فاحش عدد اعلامی از سوی سازمان مالیاتی با عدد اعلامی از سوی وزارت ارتباطات چه معنایی دارد؟

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها