تصور ما از
انسان موفق و خوشبخت در عصر کنونی، کسی است که علاوه بر داشتن ثروت و موقعیت اجتماعی، دارای دایرهی متعادلی از ارتباطات نزدیک و دور میباشد. به همین دلیل تصور به بن بست رسیدن تعاملات و به معنای دقیق کلمه تنها شدن، برای ما تصوری آزار دهنده است که تلاش میکنیم از آن دوری کنیم. دبورا موگاک در مصاحبهاش با زویی وست دربارهی تنهایی میگوید:« ما دربارهی هر چیز دیگری حرف میزنیم حتی دربارهی مرگ، اما هیچکس دوست ندارد اعتراف کند که تنهاست». در واقع تنهایی به عنوان آن وجه غیر قابل قبول و به سایه رانده شدهی انسان شناخته میشود که فقط افراد شکست خورده و فلاکتزده لایق آن هستند. همهی ما تلاش میکنیم تا به خودمان و دیگران بقبولانیم که تنها نیستیم، دوستان گرمابه و گلستان زیادی داریم و
ارتباط عاطفیمان شیرین و متداوم است. به سبب تبلیغات و سعی رسانهها در جهانی شدن، ما فکر میکنیم تنهایی حاصل انتخاب ارادی ما نیست، بلکه نتیجهی یک شرایط تحمیل شده و آبروبر است که به همه میگوید ما فاقد مهارتهای ارتباطی بوده و از باقی افراد عقبتر هستیم. اما در واقع تنهایی بخش جداییناپذیر زندگی ما به حساب میآید و میتوانیم به صورت کاملا انتخابی صلاح ببینیم که مدتی تنها باشیم. البته همانطور که تئودور آدورنو فیلسوف آلمانی مکتب فرانکفورت میگوید: « تنهایی معادل انزوا نیست».
ما همواره در مرکزی از ارتباطات قرار داریم، ارتباط با خانواده، دوستان، همکاران، فروشندگان و غیره. اما تمام این ارتباطات به معنای درک شدن و مورد خطاب قرار گرفتن نیست. مسالهی مهم، درک این نکته است که داغ و ننگ تنهایی را از تن بشوییم و از تنها ماندن یا احساس تنهایی داشتن خجالت زده نشویم. انکار احساس تنهایی، میتواند بار هیجانی زیادی بر ما تحمیل کند، آسیب زا باشد و از واقعیت زندگی دورمان کند. مواجهه با هستی، رنجها و اضطرابهای زندگی، همگی درسهایی هستند که در تنهایی آموخته میشوند و اگر انسان قابلیت این را پیدا نکند که در تنهایی خویش به سوالات و مسائل تلخ خود پاسخ دهد، دیگر هرگز زمان آن را پیدا نمیکند.
اگر نتوانیم قدرت درونی، احساس ارزشمندی و تحکیم هویت را در خود پرورش دهیم تا به کمک آنها با تنهایی خود مواجه شویم، به شیوهیی غیر مستقیم در جستجوی امنیت بر خواهیم آمد، شیوههایی مانند پناه بردن به روابط ناسالم، پناه بردن به الکل مواد و وقت کشی. بنابراین اگر احساس تنهایی میکنید، روابطتان در چالش قرار گرفته یا ترک شدهاید، نگران نباشید. چالش تنهایی و انزوا همواره در زندگی بشر و در تمام عصرها وجود داشته و از
زندگی ما جدا نمیشود. به جای انکار آن و تلاش برای به نمایش گذاشتن چهرهی دیگری از خود، بکوشید تا معنای تنهایی را دریابید و به لزوم آن پی ببرید.