03

دی

1403


اجتماعی

23 آبان 1402 08:22 0 کامنت
از ابتدای وجود بشر، رنج یکی از مفاهیم جدا نشدنی از زندگی ما بوده است. امروزه در زندگی روزمره و کلیت هستی، شاهد رنج‌هایی هستیم که کماکان زندگی و روحیه‌ی ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند و بسیاری از این رنج‌های به مثابه‌ی موانع بلندی هستند که گذر کردن از آن‌ها چندان کار ساده‌ای نیست و به دایره‌ی وسیعی از مهارت‌ها و آموزش‌ها وابسته است.
اگر از آن دسته انسان‌های قرن بیست و یکمی باشید که مداوما در پی رشد، بهبود زندگی و پیشرفت می‌روید، احتمالا تا به امروز برای مواجهه با رنج‌های خود تدابیر مختلفی را آزموده‌اید. لابد در برنامه‌های روزانه‌ی خود لیست بلندی از مراجعه به روانشناسان، شرکت در دوره‌های توسعه‌ی فردی، جلسات عرفانی و خوانش کتاب‌های خودیاری را گنجانده‌اید و از هر کدام هم نکته‌یی دریافت کرده‌اید.
جیمز هولیس، روانکاو و نویسنده‌ی آمریکایی در کتاب "مرادب روح؛ رنج‌ها حرف‌های جذابی برای گفتن دارند" با مخاطب خود مسائلی را در ارتباط با رنج در میان می‌گذارد، که دانستن آن‌ها برای خواننده برابر با تغییر دیدگاه نسبت به پستی‌ها و بلندی‌های زندگی است. همانطور که از ظواهر امر پیداست، کتاب عنوان جذابی دارد و برای بسیاری از ما دیدن این عنوان در میان حجمی از عناوین دیگر کتاب‌ها کافی است تا به سمت آن رفته و کمر به خریدش ببندیم. به طور کلی این کتاب شامل دو بخش اساسی است. در بخش ابتدایی نویسنده به تعریف و دسته‌بندی رنج‌ها می‌پردازد و احساس گناه، غم و اندوه از دست دادن، رنج خیانت، انواع افسردگی، اضطراب، اعتیاد و خشم را کامل بررسی کرده و ابهامات خواننده را در این موارد رفع می‌کند.
برعکس باقی کتاب‌های این رده، جیمز هولیس تلاش نمی‌کند تا تمام تقصیرها را به گردن فرد بیاندازد. او نقش محیط، جامعه و اقتصاد را می‌بیند و مخاطب را نیز دعوت به دیدن جبرها و کاستی‌های محیط می‌کند. برای مثال او احساس گناه را به دو دسته تقسیم می‌کند، اول زمانی که واقعا کوتاهی انجام داده‌ایم، تقصیر از ما بوده و توصیه‌ی نویسنده پذیرش اشتباه، بررسی موقعیت و تلاش برای جبران خطا است. اما دسته‌ی دوم برای زمانی است که ما تقصیری نداریم و صرفا عرف، پیش‌زمینه‌ی فرهنگ، جامعه و غیره ما را گناه‌کار جلوه می‌دهد.
در چنین شرایطی باید زمینه‌ی رنج احساس گناه را در نظر گرفت، جبرها را پذیرفت و قبل از اینکه احساس گناه به اضطراب تبدیل شود، در مقابل آن ایستاد. در قسمت دوم کتاب، جیمز هولیس به ارائه‌ی پیشنهاداتی برای مواجهه با رنج می‌پردازد. او معتقد است زندگی مشکلی نیست که در پی حل آن باشیم، بلکه آزمایشی است که باید سراسر آن را زندگی کنیم.
در قسمت دوم نویسنده سعی می‌کند ما را با این اصل آشنا کند که رنج مانند مردابی است که دست و پا زدن بیش از حد در آن موجب غرق شدن خواهد شد، بنابراین به جای جنگیدن و انکار کردن غم، اندوه و رنج‌های دیگر، بهتر است با آن‌ها روبه‌رو شویم. خودآگاهی از احساسات و تمام جنبه‌های خودمان به ما نیرویی برای رهایی از رنج می‌دهد، در واقع هدف زندگی شادی و شاد زندگی کردن نیست، بلکه خودآگاهی و زندگی کردن در تمام پستی‌ها و بلندی هاست. کتاب نثر ساه و روانی دارد، طوری که تمام مخاطبان می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند و از خواندنش لذت ببرند. 

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img