15

آبان

1403


فرهنگی و هنری

29 آذر 1402 08:38 0 کامنت
داخل حیاط کنار باغچه داشتم کتاب می خواندم. طبق معمول، بعد همان جا دراز کشیدم. شکو خانم هم داشت توی حیاط مقداری خرت و پرت جا به جا می کرد.
می دانید که برای خانم هایی مثل خانم بنده همیشه کار و سر و صدا و مزاحمت پیدا می شود! پس از کمی غُرغُر - البته طبق معمول- گفت: "بلند شو مرد، کمکم کن. یه تکونی به خودت بده، همه اش دوست داری بخوابی. خدا خوشش می آد همیشه فقط من جون بکَنم..."
گفتم:" بانوی نازنینم! مگه نشنیدی که از قدیم گفتن، (عجایب صنعتی دیدم در این دشت/ که نر خوابیده بود و ماده می گشت!)..."(۱)
پی نوشت:۱- اشاره ای شده است به چیستانی که جواب آن می شود: دو سنگ آسیاب.
یک سنگ متحرک در بالا که به طور معمول کمی مقعر است و سنگ زیرین که کمی محدب است و ثابت.
روزنامه صبح ساحل
دیدگاه ها (0)
img