30

آبان

1403


فرهنگی و هنری

22 اسفند 1402 09:13 0 کامنت
اگر بخواهیم در راستای روز جهانی زن، به کتابی بپردازیم که وضعیت زنان را نه صرفا از جهت شرایط زیستی و جنسیتی، که در لوای شرایط اقتصادی، طبقاتی و اجتماعی بررسی کند و این بررسی لعاب تئوری و زبان پژوهش محور به خود نگیرد و در نهایت برای تمام مخاطبان جذابیت و گیرایی موثری داشته باشد، کتاب "شوهر آهو خانم" از علی محمد افغانی گزینه‌ی بی‌نقصی به نظر می‌رسد. 
کتاب شوهر آهو خانم در سال‌های 1312 تا 1320 در زندان و در وضعیتی به رشته‌ی تحریر در آمده که علی محمد افغانی دقیقا نمی‌دانسته از بند اسارت رهایی می‌یابد یا خیر. به هر روی بعد از رهایی نویسنده از حبس ابد و بعد از نامهربانی‌های ناشران، کتاب با هزینه و استمرار شخص علی محمد افغانی انتشار پیدا می‌کند و با استقبال خوب مخاطبان روبه‌رو می‌شود. بسیاری از مخاطبان عامی که داستان را به صرف داستان می‌بینند و نمی‌توانند تحلیلی اجتماعی از دل داستان بیرون بکشند، اثر را داستان کلیشه‌یی و ساده‌یی از مثلث عشقی در نظر می‌گیرند، اما قضیه فراتر از این ها است. بسیاری از منتقدان جدی ادبیات، این نظریه را مطرح کرده‌اند که با معیارها و ملاک‌های دقیق و تعریف شده، کتاب شوهر آهو خانم اولین رمان واقعی ادبیات فارسی است. از این مقدمات که بگذریم، مهم‌ترین ویژگی این اثر نگاه انتقادی و برنده‌ی نویسنده به مساله‌ی زنان 
است. 
مسائلی مانند دوهمسری، نگاه ابزاری به زنان، نگرش‌های جامعه‌ی مردسالار، وجه‌ها و عملکرد مخرب طبقه‌ی متوسط و معضلاتی از این دست برای علی محمد افغانی اهمیت بسیار دارد و در مسیر داستانی که به سبک رئال اجتماعی نوشته، تلاش کرده تمام این مسائل را مد نظر قرار دهد و انتقاد خود را به آن‌ها وارد نماید. نباید از کتاب شوهر آهو خانم انتظار داستانی شورانگیز به همراه افت و خیزهای زیاد را انتظار داشت، سیر داستان بسیار آهسته، تقریبا یکنواخت و با بیان جزئیات فراوان است، طوری که مخاطب می‌تواند حتی شکل و محل اشیای خانه را متصور شود. به طور خلاصه این اثر داستان زندگی زنی به نام آهو است که تلاش کرده و تمام انتظارات جامعه‌ی مردسالار را از یک زن خوب فراهم آورده است. 
زنی که افسردگی، خستگی و خشم خود را در کنار دیگ‌های مطبخ و تشت‌های لباس لب حوض سانسور می‌کند. اما در نهایت و باوجود تمام آرامشی که برای شوهر خود فراهم کرده، زندگی زناشویی‌اش با ورود زنی عاصی به نام هما در سایه‌یی از تردید، تنش و گسیختگی قرار می‌گیرد. نویسنده در قسمتی از کتاب می‌نویسد:« در زندگی لحظاتی پيش می‌آيد که انسان نه کسی را دوست دارد نه دلش می‌خواهد کسی او را دوست داشته باشد؛ از همه چيز و همه کس حتّی از وجود خود بيزار است؛ مثل اين که تمام نيروها و رشته‌های زندگی را از او بريده‌اند، نه ميل کارکردن دارد و نه اشتهای خوردن؛ دلش می‌خواهد خاموش و تنها در گوشه‌ای بنشيند و به نقطه ثابتی خيره شود؛ يا اين که صورت اشک آلود خود را در مُتّکا فرو برد و به هيچ چيز نينديشد».
در جای جای کتاب مخاطب ممکن است بارها دلش برای قربانی بودن آهو و گاهی حتی هما ریش شود و از عصبانیت نسبت به شوهر آهو یعنی سید میران دندان بهم بفشارد، اما درنهایت اگر لایه‌های سطحی داستان را کنار بزنیم، در پوسته‌های زیرین می‌بینیم که تمام شخصیت‌ها قربانی هستند. 
مظلوم قربانی است و ظالم هم قربانی است، قربانی نظام باوری و نگرشی که شدیدا نابرابر و پدرسالارانه است. خواندن این کتاب در یافتن شناخت و آگاهی نسبت به نظام اجتماعی و تفکری ایران، جایگاه زنان و همچنین سیر رشد ادبیات اهمیت بسیاری دارد و می‌تواند نکات ارزشمندی را به خواننده ارائه کند. 

دیدگاه ها (0)
img