30

آبان

1403


اجتماعی

28 شهریور 1394 09:08 0 کامنت

صبح ساحل ، اجتماعی -  امروزه بخش کشاورزی به عنوان تامین کننده غذای جامعه و مصرف کننده اصلی آب کشور نیاز به یک مدیریت علمی و کارآمد دارد . لذا برآن شدیم تا از تجربیات مدیر ارشد این بخش در استان  استفاده کرده که گفتگوی ذیل حاصل آنست و تقدیمتان می گردد :در ابتدا خودر را معرفی کنید و سوابق مدیریتی خود را شرح دهید؟من ناصر حیدری پوری ، دانش‌آموخته مرکز آموزش کشاورزی استان کرمان،  فارغ التحصیل رشته مدیریت و همچنین رشته منابع طبیعی و آبخیزداری و رشته  اقلیم‌ در برنامه ریزی محیطی در مقطع کارشناسی  ارشد هستم و  در حال حاضر دانشجوی دکترای DBA یا مدیریت کسب و کار می باشم  .  سوابق اداری و اجرایی را از سال 76 با عنوان مروج در مرکز خدمات کشاورزی احمدی شروع کردم و بعد از آن مسئولیت منابع طبیعی شهرستان رودان به من واگذار شد . در این دوران به عنوان بخشدار سیریک هم  انتخاب شدم ومدت سه سال در آنجا مشغول به خدمت بودم . پس از آن به‌عنوان معاون فرماندار شهرستان رودان انتخاب به مدت یک سال هم در آنجا خدمتگزار مردم بودیم . بعد از آن به مجموعه اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان آمدم و در سال 82 به مدت شش سال مسئولیت معاونت برنامه‌ریزی و پشتیبانی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری بر عهده من بود و سپس به ستاد سازمان جنگل‌ها و مراتع و آبخیزداری به تهران مأمور به خدمت شده و در مدت 5 سال  به عنوان معاون مدیرکل دفتر بودجه سازمان جنگل‌ها و سپس به عنوان معاون امور اداری سازمان جنگل‌ها مشغول و از مرداد ماه 93 هم مسئولیت سازمان جهاد کشاورزی استان را به‌ حقیر محول کردند .سازمان خود را بر اساس وظایف  و ماموریتها شرح دهید؟براساس ادغامی که در سال 79 از وزارت‌های جهادسازندگی سابق و وزارت کشاورزی صورت گرفت ، وظایفی ذاتی به مجموعه وزارت جهاد کشاورزی محول شد و بر همین اساس وظایفی در حوزه امنیت غذایی شهروندان عزیزمان به سازمان جهاد کشاورزی استان محول شد که عمدتاً در زیربخش‌های زراعت باغبانی دام و طیور آب و خاک و حوزه‌های ترویج و موضوعات اداری و مالی بوده  که این وظایف را انجام می دهد. در کنار این موضوعات ما در واقع نقش هماهنگی تشکیلات دستگاههای تابعه وزارت وسایرین در سطح استان از جمله اداره کل شیلات  اداره کل دامپزشکی ، اداره کل منابع طبیعی ، شرکت خدمات حمایتی، شرکت پشتیبانی اموردام ، بانک کشاورزی ،  پژوهشکده و مرکز آموزش و تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ، مدیریت غله و خدمات بازرگانی را به نوعی درشورای بخش کشاورزی استان و به نمایندگی از وزارت متبوعه دنبال می کنیم  . ما تمام دغدغه هایی را که وزارت جهاد کشاورزی دارد به تبع آن سازمان جهاد کشاورزی استان در سطح استان‌ دنبال می کند. برنامه های ما از طریق ابزار تولیدکننده‌ها و بهره‌برداران بخش در مناطق روستایی وقطب‌های کشاورزی دنبال می‌شود ، این سیاست‌ها  و برنامه‌ها که براساس نظام وظیفه مندی ماست به طوری طراحی شده که ان‌شاءالله یقین پیدا کنیم که توسط تولیدکنندگان عزیزو یا بهره‌برداران به خوبی در حال انجام است ونسبت به ظرفیتی که استان در بحث  تولید محصولات کشاورزی  دارد بتوانیم این کار را دنبال کنیم .بخش کشاورزی دارای گستردگی زیادی بوده و قطعا در مدیریت این بخش نکات زیادی وجود دارد . یکی از آن نکات را یرای ما تحلیل کنید ؟ مدیر یت یک مجموعه با تنوع وظایف و مأموریت‌ها و رسالت‌هایی که در قالب مجموعه قوانین و مقررات مختلف به ما محول شده است نسبت به بسیاری از تشکیلات اداری بسیار سخت تر بوده و هماهنگ کردن تشکیلات وزیر بخش‌های مختلف برای اجرای شایسته وظایف محوله کمی پیچیده است . اوایل در یکی از زیربخش‌های ما می گفتند آبخیزداری یعنی کشورداری حالا آبخیز داری یکی از دهها وظایف و مأموریت‌های ما در حوزه‌های آبخیز و آبخیز داری است . در حالی که در کنار آبخیزداری ما دام طیور ومباحث مربوط به زراعت و باغبانی آب وخاک صنایع کشاورزی وبحث مدیریت غله وخدمات بازرگانی که بر اثاث قانون انتزاع و به ما محول شده وبحث مدیریت امور اراضی حفاظت و صیانت از جنگل‌ها  و مراتع و حوزه‌های آبخیز همه و همه در زمره وظایف سازمان جهاد و دستگاه های تابعه وزارتخانه در سطح استان است که تقریبا مدیریت این مجموعه متنوع به نسبت خیلی از تشکیلات اداری و دستگاه‌های اجرایی کار سخت تری است ولی  بنا براصل مدیریتی ما بایستی بتوانیم عمدتا اینجا نقش هماهنگی و یک برنامه‌ریزی برای انسجام را داشته باشیم .یکی از مواردی که درآسیب شناسی خودمان  به آن رسیده ایم این است که ما در مقاطعی از زمان کار را به صورت مجزا و فارغ از دیدن ظرفیت بهره برداران  وکشاورزان پیش بینی می کردیم  و نتیجتا باعث شده بود انرژی بدنه کارشناسی ومدیریتی در سطح سازمان وهمچنین مدیریتهای شهرستان ومراکز خدمات در روستاها به درستی به کار گرفته نشود . ما بایستی بطوری برنامه ریزی و سیاستگذاری کرده  تا این مولفه ها به خوبی بکار گرفته شوند .  لذا ما بدنبال این رفتیم که بتوانیم موفقیت خودمان را به موفقیت گروه بهره بردار وتولید کننده وصل کنیم . در قبل ما در سطح استان تولید داشتیم، ولی تولید جامعه کشاورز وبهره بردار ما متاسفانه در بعضی از مقاطع اقتصادی نبود . بعبارتی قابلیت فروش وارزش پیدا نمی کرد . ما با مذاکرات  وجلساتی که با عزیزان تولید کننده برگزار کردیم به دنبال این رفتیم که ببینیم در بحث ایجاد زنجیره ارزش در پیامد تولیدچه خدمتی را می توانیم به کشاورزا نمان داشته باشیم که آنها یقین پیدا کنند که نتیجه نهایی این تولید به نفع آنها خاتمه پیدا می کند . پایداری شغل واشتغال در  بخش کشاورزی با این شناخت وآسیب شناسی که انجام دادیم ونزدیک شدن به بهره برداران باعث شد سرمایه گذاری در بخش کشاورزی به ثبات بیشتری برسد و امیدوارم که در این راه موفق بوده باشیم .با این نکته ارتباط شما با مخاطبین خود یعنی بهره برداران بخش کشاورزی که جمعیت زیادی را هم شامل می شود منجر به موفقیت سازمان گردیده است،در این خصوص توضیح بیشتری ارائه فرمائید؟یکی از راهکارها این بوده است که ما ارتباطمان را با جامعه تولیدکننده بلاواسطه کنیم . یعنی ما بدون اینکه افراد واسطه پیام ما را به جامعه کشاورز و بهره‌بردارمنتقل کنند ، خودمان بتوانیم از رسانه‌ها وتریبون هایی که در اختیارمان هست و جلساتی که در قطب های تولید برگزار می کنیم ، سیاست اصولی و برنامه‌های اجرایی و برنامه‌های حمایتی  خود را و درخواست‌های تولیدکنندگان را مستقیماً و در جهت استفاده بهینه از منابع های آب و خاک مطرح کنیم . می توان مزایا و معایب هر اقدامی را هم در آن جلسات حضوری به مردم منتقل کنیم.  مابر اساس پیشرفت‌هایی که در حوزه‌های مختلف داشتیم ، بایستی به این باور هم برسیم که در بخش کشاورزی هم راهی نداریم مگر اینکه بتوانیم کشاورزان عزیز را با خودمان و علم کشاورزی روز آشنا کنیم و شرایط و مزایایی که در بحث آشنایی با این علوم و فنون و مهارت‌ها بوده را  به آنها و در جلساتی مستقیم بازگو کنیم . اگر در استان‌های موفق ،کشاورزان و تولیدکنندگان دچار ضرر و زیان و نوسانات قرار نمی‌گیرند نمونه هایی از این مدیریت تطبیقی و مدل‌های مقایسه‌ای رادر جلسات بیان کرده و از راهکار اقتصادی و مشابه سازی استفاده کنیم  . به نظر می رسد ما توانسته‌ایم بخشی از جامعه هدف مان را برانگیخته و نسبت به این که می‌توانیم به شکلی دیگر در سطح استان کار کنیم و تولید داشته باشیم حساس کنیم . خوشبختانه با حسن نیتی که بود در سال اول  توفیقات بسیار خوبی هم داشتیم . نتیجه این ارتباط موثرو همراه با تعامل دو طرفه با تولیدکنندگان  این بود که اگر بطور مثال در موضوع جدیدی مقرر بود یارانه‌ای را به عزیزانی در آن طرح‌ اختصاص ‌کند . خوشبختانه با تأمین منابع و اقداماتی که انجام دادیم آماده شدیم که آن خدمات را به عزیزان ارائه کنیم .  اگر مسائل و مشکلاتی در گذشته داشتیم ، برای آنها بهتر از ما ملموس بود . لذا اگر اگر قرار است مسائل و مشکلات دیگر تکرار نشود قطعاً با مشارکت خود شان می‌تواند تکرار نشود وگرنه ما به تنهایی نتیجه ای نمی گرفتیم . پس نیاز است برای پیشبرد اهداف بایستی  دوستان ما و عزیزان تولیدکننده در موضوعات کارشناسی مشارکت داشته باشند .نمونه های کاربردی از این ارتباط ونتایج آن  را تشریح کنید؟ما یکسری کارگاه‌های آموزشی به صورت حضوری برگزار می کنیم  و به شخصه خود من در این کارگاه‌ها حضور داشتم  و سپس عزیزان مروج و کارشناسان ما در آن مشارکت می کنند و مباحث را تکمیل می کردند.  در مناطق مختلفی نظیر هشتبندی ، شمیل بندرعباس وحاجی اباد ،  کهورستان ، رودان  و بخش مرکزی بندرعباس حضور پیدا کردیم و برای آنان این پیام را داشتیم که تاکنون در تجربه تولید برای تولید موفق نبوده ایم  . تا الان هدف کشاورز ما و هدف بهره‌بردار ما این بود که تولید داشته باشد و کسانی می‌آیند فکری به حال این تولید می‌کنند . کشاورز ما و سرمایه‌گذار ما می‌بایست به تولید برای فروش در نظام برنامه ریزی توجه می‌کرد ولی توجهی نداشت و عملاً ما با انباشت محصول در بعضی ازسال‌ها مواجه می‌شدیم . حتی در بعضی موارد  انگیزه برداشت‌ هم وجود نداشت . مدتها دوست داشتم که به عزیزان کشاورز بگویم  که یک مرحله‌ را به عملیات خود اضافه کنند . اگر ما در گذشته می‌گفتیم کاشت، داشت و برداشت . الان شما بحث بازار را قبل از کاشت ببینید و این عملیات کشاورزی را به 4مرحله تقسیم کنیم . شناخت ما ازبازار فروش آن محصول شاید عمده تلاش ما را می‌تواند به نتیجه برساند و عدم شناخت بدون نتیجه باشد . پس عملاً با دست‌کاری در این عملیات گفتیم شما اگر فروش دارید سرمایه‌گذاری کنید . با این نگاه تنها توانستیم در سال اول شاید حدود 30 تا 40 در صد توفیق داشته باشیم و هنوز نیاز هست که عزیزان بیایند از تجربه سال اول در بحث مدل جدید مقایسه ای را داشته باشند . کشاورزانی که هم به تناوب و هم بحث ایجاد یک الگوی کشت پایدار و تنوع محصولات جدید پذیرفتند و توجه کردند قطعاً ما امیدوار به این هستیم که خروجی آن منتج به یک شرایط اقتصادی مناسب باشد . ما در بحث الگوی کشت پایدار قطعاً سه مؤلفه باید به صورت جدی مد نظر داشته باشیم. موضوع اول درالگوی کشت پایدار بحث شرایط اقلیمی است . یعنی ما زیاد اجازه نداریم که از گونه‌های گیاهی استفاده کنیم که نیاز آبی بالا دارند و یا اینکه طول دوره رشد آن تا مرحله پایانی بسیار زیاد است.  ما در شرایط خشک جهان و در کنار  کمربند خشک کشورقرارداریم و از طرفی میزان دریافت نزولات آسمانی در سال آبی که پشت سر گذاشتیم و حالا چند روز بیشتر باقی نمانده است بسیار محدود است . ما از لحاظ میزان دریافت بارش تقریباً استان آخر هستیم . تجربه شانزده ساله خشکسالی هم حاکی از این است که  میزان دریافت نزولات آسمانی ما نسبت به بسیاری از استان‌ها متأسفانه کمتر بوده است و بایستی انتخاب گیاه مان هوشمندانه باشد و  گیاهانی  را انتخاب کنیم که نیاز آبی پایین داشته باشند .  شرایط اقلیمی و اقتصادی  گام و مؤلفه دوم است . پس از اقلیم یکی ازموارد اصلی است که باید مدنظر داشته باشیم کاشت گونه‌های گیاهی  در قیاس اقتصادی ، در کجای این ارزش قرار می‌گیرد . ارزش آن را پایین یا متوسط یا بالا می بینیم و  در مقایسه با گونه‌های گیاهی قبلی ما بایستی نگاه جدی داشته باشیم و گونه‌های گیاهی که از یک مطلوبیت و مزیت  بالاتری برخوردار هستند . در مؤلفه سوم مسائل و مشکلات اجتماعی باید مدنظر قرار دهیم . از نظر وضعیت اجتماعی اوضاع خدمات و رفاه عمومی در مناطق روستایی زیاد بالا نیست . در واقع ریسک ‌ها و خطرهای بالا که جمعیت ما در این شرایط در روستا بتواند پایدار بماند . برای حفظ این اجتماعات و و نظام و تحکیم بنیان خانواده و جامعه تولیدکننده ما اینست که  بحث الگوی کشت رعایت شود که ما در بحث انباشت محصول دچار مشکل نشویم . می‌بینیم که بحران‌های اجتماعی که ایجاد می‌شود در یک خانواده شاید به یک معضل اجتماعی تبدیل شود . مسائل اجتماعی یکی از مؤلفه‌های جدی است چرا که چه در بحث ضرروزیان وچه رکود ومسائل و مشکلات اجتماعی که در آنجا حادث می‌شود شاید به جامعه کلی ما هم سرایت کند . پس ما با در نظر گرفتن این سه مولفه به دنبال الگوی کشت پایدار بوده یعنی اینکه ما بتوانیم گونه‌های گیاهی را وارد منطقه کنیم که این شرایط را داشته باشند یعنی هم نیاز آبی پایین و هم از نظر اقتصادی نسبت  به گونه‌های قبلی و متعارف منطقه یک شرایط مناسب‌تری داشته باشند و تا حدودی در فهرست اقلام مورد تضمینی دولت و در زمره کالاهای اساسی و استراتژیک دولت باشند و با سیاست اصولی که وزارت جهاد کشاورزی همخوان باشد .ما بایستی در محصولات استراتژیک وکالاهای اساسی بتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم . در تولید محصولات کشاورزی یکی از دسته کالاهایی که نیازکشورمان است دانه‌های روغنی بوده  که می تواند بخشی از وابستگی ما به واردات را برطرف کند . زمانی که عزیزان کشاورز هزینه‌هایی را برای تولیدات مصروف می‌کنند نیاز هست که ما  این نگاه را داشته باشیم که در حوزه‌هایی بیشتر سرمایه‌گذاری کنیم که نیاز واقعی کشور می باشد . انباشت تولید ما در بعضی از محصولات به گونه ای است که رتبه های برتر را داریم ولی این رتبه ها رضایتمندی و شرایط آسایش برای شهروندان ما به دنبال ندارد . ما رتبه اول پیاز را داریم ولی آیا در ارزش افزوده و زنجیره پیاز هم توانسته‌ایم رتبه اول کشورداشته باشیم؟ یا در تولید گوجه‌فرنگی ما تقریبا در خارج از فصل رتبه دوم و سوم کشوری را دارا می‌باشیم ، ولی محصول گوجه فرنگی تولیدی ‌ما در آن بازه زمانی برای تعدادی از کشاورزان ما می‌شود یک رنج و به دلیل اینکه هم زمانی پیدا می‌کند با تولید سایر استان‌ها و عدم توجه به بحث فروش و زنجیره ارزش این ضررها متوجه کشاورزان ما می شود . تولید ورتبه ما هم نمی‌تواند به لحاظ رفاه و آسایش و ایجاد زنجیره ارزش برای تولیدکننده نعمتی به همراه داشته باشد . در شرایط فعلی ما به نوعی داریم متأسفانه اسراف می‌کنیم و درست از منابع استفاده نمی‌کنیم . این میزان آبی که ما در گوجه در شرایط سالانه مصرف می‌کنیم واقعاً نیاز نداریم و بایستی به فضای بسته و متراکم برویم و190میلیون متر مکعب آبی که برای گوجه مصرف می کنیم ، اگر در یک شرایط دیگر استفاده کنیم قطعاً ارزش این میزان آب بسیار بالاتر است . پس بایستی کشاورزان و تولیدکنندگان ما توجه داشته باشند که یکی از معیارها و شاخص‌هایی جدی که دنیا در آن توسعه پیدا کرده و رشد کرده این است که میزان کارآیی آب برای تولید محصول خودشان را افزایش داده اند ورکورد های بسیار خوبی حتی در کشورهای همسایه می‌بینیم . مثلاً در کشور پاکستان به ازای هر یک مترمکعب آب  8/1 تولید داریم ولی متأسفانه در سطح کشور ما این عدد به600 یا700گرم می‌رسد.  در قیاس با کشورهای همسایه ما و توسعه یافته نیاز است که ما توجه جدی داشته باشیم که بتوانیم میزان کارآیی آب برای تولید محصول کشاورزی را افزایش دهیم .چه توصیه ای به مدیران زیر بخش خود برای کسب علم مدیریت دارید؟ یکی از توفیقات بنده این بوده که یکی از مدارک دانشگاهی من مدیریت است و احساس می‌کنم که آن مدرک مدیریت کنار مباحث تخصصی که از دانش آموختگی کشاورزی کسب کرده ام توانسته است کمک شایانی به من کند  . ملموس بودن عملیات کشاورزی برای مدیران بخش کشاورزی می‌تواند یک توفیق برای خدمت کردن بهتر باشد. توصیه‌ام این است که عزیزانی که در  رشته‌های مدیریت تحصیل کرده اند ومی گویند با شاخص های جهانی موفق ترین مدیران ، مدیران مالی ومدیریتی هستند حال من توصیه می‌کنم که اگر امکان داشته باشد تلفیق آن با تجربه می تواند اعتماد به نفس بسیار بالایی را به همراه داشته باشد. همچنین اگر بتوانیم به عنوان یکی از شاخص های اساسی از منابع انسانی خود استفاده کنیم قطعا میتوانیم برنامه خیلی بهتری را داشته باشیم . چرا که مدیر نقش برنامه ریزی وهماهنگی کلی را برعهده دارد ونیاز هست که از این ظرفیت  وداشته های خودش در بحث تشکیلات اداری بیشتراستفاده کند . من به شخصه براساس شرایطی که بوده ودر هر جایی که بوده ام  با احترام متقابلی که با پرسنل خودم برقرارکردم ، توانسته ام از ظرفیت این عزیزان بیشتر از شرایطی که شاید خود آن نیرو تصور می‌کند بیشتر استفاده کرده ام . البته بعضا می بینید که براساس سلسله مراتب وشرایطی که هست بعضی از  مدیران  پایین دستی نمی توانند این شرایط را پیاده کنند  و در نتیجه از انرژی  نیروها  درست استفاده نمی شود وباعث بی انگیزگی آنها می شود . توصیه من به همه همکاران خودم در پست های مدیریتی  وهم به همکاران این است که ما بایستی بتوانیم به عنوان یک کشور که در حال توسعه هستیم و شرایط مناسبی را برای یک جهش خوب داریم ، بتوانیم در کسب علم مدیریت کوشا بوده و شاخص‌های مدیریتی را در کارمان پیاده کنیم .و اما حرف پایانی؟ما در سال 94 در جشنوارة شهید رجایی حائز رتبه برتر شدیم از کلیه  همکاران خودم  در سازمان جهاد کشاورزی مدیریت شهرستانها و مراکز خدمات جهاد کشاورزی بخش ها ودهستانها و مسئولین استانی تشکر میکنم . یک نکته بگویم که سازمان جهاد کشاورزی و دستگاه‌های تابعه آن در شرایط فعلی با توجه به مسائل و مشکلات جامعه به نظر می‌آید که در حوزه اعتبارات نیاز به یک نگاه بهتر داشته باشد . در بعضی از شاخص‌ها اختلاف زیادی با شاخص های متوسط کشوری وجوددارد . ما باید بتوانیم این اختلاف را به هر شکل ممکن کمتر کنیم یعنی اگر به عنوان یک استان کم تر برخوردار می خواهیم در مسیر توسعه وپیشرفت قرار بگیریم راهی نداریم جز اینکه خودمان را به شا خص های متوسط کشوری نزدیک کنیم . کلام آخر اینکه ما در حوزه شاخص های اختصاصی حائز رتبه برتر شدیم یعنی اینکه ما در موضوعات فنی واجرایی  خوشبختانه توانسته ایم عملکرد قابل قبولی داشته باشیم لذا جا دارد که از مسئولین که در داوری خودشان این حق را به سازمان جهاد کشاورزی استان داده اند  تشکر کنم  ومن تاکید می کنم که در برنامه های  سال94  با ارتقاءکیفیت تشکیلات و انسجام در اعتباراتمان بدنبال همسو سازی برنامه های اجرایی هستیم  که نیاز بوده عزیزان در سازمان مدیریت وبرنامه ریزی نگاه ویژه تری به این بخش داشته باشند. ان شالله که ما بتوانیم در کنار اعتمادی که عزیزان وشخص استاندار محترم و همچنین مسئولین محلی دارند ، بتوانیم کارها وپروژه های شاخصی را در سال 94داشته باشیم . برای اولین بار است که ما با تلفیق منابع اعتباری در حوزه های آب وخاک وزراعت وباغبانی وترویج ومدیریت حفظ نباتات همسوسازی کردیم واعتبارات این حوزه ها را تلفیق کردیم ودر یک نقطه جغرافیایی خاص یک پروژه را تعریف کردیم  . همه دوستان می بایستی در آنجا نقش آفرینی کنند  وامیدوار هستم که در پایان سال -زراعی سال94-95شاهد این باشیم که این پروژه های شاخص به ثمر نشسته  وکشاورزان عزیز وتولید کننده گان  به خوبی از این مواهب بهره مند شوند .نظر خودرا درباره روزنامه صبح ساحل بیان کنید؟من فکر می کنم روزنامه وزین صبح ساحل به عنوان شناسنامه استان بوده وخوشبختانه به جهت کیفیت در موضوعات رسانه ای در سایر استانها هم توانسته نقش موثری را ایفا کند . لذا من جا دارد تشکر کنم به خاطر  مجموعه مدیریت این روزنامه وزین مدیریت محترم سازمان مدیریت صنعتی و همه عزیزان دست اندرکاران صفحه  مدیران . موفق و پیروز باشید .

دیدگاه ها (0)
img