فرهنگی و هنری
صبح ساحل ، هنری - کم پیش میآید که گپ و گفت با بازیگری دلنشین شود و دلچسب، اغلب اوقات به منم منم میرسد و میشود ..
صبح ساحل ، هنری - کم پیش میآید که گپ و گفت با بازیگری دلنشین شود و دلچسب، اغلب اوقات به منم منم میرسد و میشود در امتداد همان «من را تماشا کنید»؛ از این رو که بازیگر نه مولف است و نه خالق اثر بلکه ابزار خلق است و آرایش ویترینِ اندیشه شخص دیگر که حالا یا نویسنده است یا کارگردان.اين گونه است كه گفتوگو با بازيگران يا همان نمايشگران ويترين سينما تنها زماني دلچسب ميشود كه به جهانبيني برسد و مگر چند بازيگر سينماي ايران هستند كه جز فكر كردن به چهرهشان به چيز ديگر نيز بينديشند؟ «شهاب حسيني» اما از آن معدود بازيگراني است كه گپ و گفت با او دلچسب ميشود و دلنشين. حالا كارگردان و تهيهكننده هم هست، «ساكن طبقه وسط» را كارگرداني كرده و اين روزها هم كه در جايگاه تهيهكننده نشسته و فيلم « ... » را با يك كارگردان فيلم اولي تهيه ميكند، بازي در سريال شبكه خانگي «شهرزاد» حسن فتحي را هم تازه به اتمام رسانده است.؛ شبي از آخرين شبهاي فيلمبرداري نخستين فاز سريال «شهرزاد» به پشت صحنه اين سريال در شهرك محلاتي و شرق تهران رفتم، ساعت از نيمه شب گذشته بود كه گپمان تازه گل انداخت.خب، خسته نباشيد، آقا تا بهحال ساعت دو صبح مصاحبه كرده بوديد؟زندگي از اين بالا و پايينها زياد دارد. (ميخندد)دويست و سي و نهمين شب تصويربرداري سريال شهرزاد چطور بود؟خدا را شكر، با نوع مديريت و در واقع درايت خود آقاي فتحي بهعنوان كارگردان موفق شدهايم يك ركورد مطلوبي را در كل كار حفظ كنيم. يعني الان واقعا به لحاظ كيفي با روزهاي اول تفاوتي نداريم چه بسا بهتر هم شدهايم ولي خب روزهاي پاياني فاز يكم اين كار را داريم سپري ميكنيم و در ادامهاش بايد ببينيم خدا چه ميخواهد.اين دومين همكاري شما با حسنفتحي است، «مدار صفر درجه» و حالا «شهرزاد»، يكي در تلويزيون و اين يكي در شبكه خانگي.بله. هركاري بايد در زمان خودش ارزيابي و سنجش شود. مدار صفردرجه بهخاطر قصه جذابي كه داشت و استفاده از لوكيشنهاي خارج از كشور و از بازيگران خارجي، جذابيت ويژه خودش را داشته است ولي اين كار هم داستان جذاب و پركششي دارد و شايد بهگونهاي در نمايش شبكه خانگي بشود از آن بهعنوان يك كار منحصربهفرد ياد كرد. علت جذابيت اين كار اين است كه ميتواند اين افق را جلوي چشممان باز كند كه آيا تماشاگر از قصههايي كه رمانگونه است استقبال ميكند يا خير. چون اگر اين اتفاق بيفتد به نظر من راه را براي اقتباسهاي خيلي جذابي از رمانهاي ايراني باز ميكند.يعني به «شهرزاد» اميدوار هستيدبله، همهچيز نويد اين را ميدهد كه انشاءالله كار خوبي از كار درآيد. قصه خوبي دارد و تيمي كه براي ساخت اثر دوره هم جمع شدهاند خيلي خوب و قابل توجه است. «مدار صفر درجه» و «شهرزاد» را باهم قياس نميكنم چون آن در جايگاه خودش خيلي خوب بود و انشاءالله اين هم در جايگاه خودش كار قابل قبولي از كار درآمده است.يكي از نكات «شهرزاد» شبكه خانگي است. قرار است اين سريال در شبكه خانگي عرضه شود و تفاوتهاي بسياري با تلويزيون دارد. در سيما مخاطب هزينهاي نميكند و به تماشاي سريال مينشيند اما براي شبكه خانگي بايد هزينه كند، بخرد و در خانه تماشايش كند. فكر ميكنيد با اين تفاسير آيا استقبالي كه بايد، از اين كار ميشود؟من خيلي به اين مديوم جديد هم علاقهمند هستم و هم احترام ميگذارم. به دليل اينكه بستري است كه ميتواند مقداري خارج از محدوديتها و يكسري ملاحظات در چارچوب انديشه حركت كند. قاعدتا تلويزيون هميشه محدوديتهاي خاص خودش را دارد، سينما هم باز محدوديتهاي خاص خودش را به لحاظ شرايط بازگشت سرمايه و اينها دارد. اما شبكه نمايش خانگي به نظر من تا به حال نامطلوب مورد استفاده قرارگرفته ميتواند حلقه اتصالي باشد براي تغيير ذايقه مخاطب درمورد سريالهاي تلويزيوني يا فيلمهاي سينمايي.یعني اثري باشد كه هم فاكتورهاي سينمايي را دارا باشد و هم در مديوم سريال تعريف شوددقيقا، چون طبيعتا كاري كه ميخواهد ساخته شود و به مردم فروخته شود در ساختار بايد مديوم سينما را رعايت كند و در واقع در طول مدت و كشش مديوم تلويزيون را دارا باشد كه اين چيز خوبي است. به اين دليل كه شامل مثلا برآوردهاي دقيقهاي نميشود كه حالا سريال بيخودي كش پيدا كند و بتواند سود بيشتري را برگرداند. در اين مديوم در دنيا نمونههاي خوب زيادي دارد ساخته ميشود كه البته ما هيچوقت آن امكانات ساختاري تكنيكي و تكنولوژي را فكر نميكنم بتوانيم داشته باشيم اما متد نمايش تصويري يا ادبيات نمايشي و بحث سريالسازي يا فيلمسازي مبتني بر قصه و پيچيدگي كاراكترها، شخصيتها و اينهاست. از اين بابت چون ما ادبيات خيلي غنياي داريم، ميتواند جديتر برايمان باشد و منبع قابل اعتمادي از طرحها و قصهها باشد تا بتواند با تماشاگر ارتباط برقرار كند. به تمام اين دلايل فكر ميكنم شبكه خانگي بهراحتي ميتواند در خدمت توليد ادبيات نمايشي قرار بگيرد كه تا به حال از آن به خوبي استفاده نكردهايم؛ ما ميتوانستيم براساس قصههاي كهن يا قصههاي معاصر آثاري را بسازيم و ارايه بدهيم كه بتواند نسل گذشته را به نسل آينده ارتباط دهد. الان نسل جديد خيلي حوصله اين را ندارند كه بروند و در مورد مولانا، بوستان و گلستان يا داستانهاي كليله ودمنه تحقيق كنند ولي هنر سينما و اين مديوم تازه ميتوانست اينها را به روز كند و براساس آن داستانها كارهايي توليد كند كه وقتي ريشهيابي ميكنيم متوجه شويم كه بله، اين يكي از داستانهاي مثنوي معنوي است يا مربوط به نويسنده قرن فلان است يا نويسنده معاصر. به اين شكل ميتواند اين مديوم پل ارتباطي خوبي باشد.نزديك به ١٠ سال پيش در مصاحبهاي كه با شما داشتم درباره اينكه «چرا در فيلمهاي بد و غيرقابل قبول بازي ميكني» پرسيدم و پاسخ داديد كه «مهم اين است كه من در آن كار خوب نقشم را ايفا كنم، پركاري ميكنم و آنقدر بازي ميكنم تا به آن نقطه كه بايد برسم»؛ حالا و بعد از گذشت نزديك به يك دهه اما شهاب حسيني به نظر گزيدهكار شده است. ديگر در هر پروژهاي حضور پيدا نميكند و انگار خودش را پيدا كرده است.خب از آن موقع يك مقدار بزرگتر شدهام. آن موقع من ٣٠ سال داشتم و حالا ٤٢ سال دارم. قاعدتا يك تفاوتي بايد به وجود بيايد. بهطور كلي مسير تعالي را در هركاري و رشتهاي كه دنبال كني، ميبيني كه از سطح به عمق ميروي و ژرفا براي شما بيشتر ميشود. وقتي اين اتفاق ميافتد مثال آن ميشود كه غواصي در عمق ٧٠٠ متري با غواصي در عمق دو، سه متري خيلي فرق ميكند، تجهيزات آن فرق ميكند و وقتي قرار است شما به اعماق برويد قاعدتا بايد مجهزتر باشيد. آن موقعها به هرحال به اصطلاح سعي كردم انتخاب عليالسويه نداشته باشم و هر آنچه بوده هم اينگونه بوده كه بالاخره ميرفتيم كه يك اتفاقي بيفتد كه يا ميشد يا نميشد. ولي الان من به فكر يكسري تاثيرگذاري زيربناييتر دركارم هستم. حقيقتش الان اقناع نميشوم از اينكه حالا اينجا بروم و اين نقش را بازي كنم يا حالا بروم آنجا و آن نقش را بازي كنم.از همين بلوغهاي انتخاب صحبت ميكنم. انتخابهاي شما به يك بلوغ رسيده است.البته باز هنوز به مطلوب نرسيده است. ولي خب بله، تلاش بر اين است كه گزيدهتر انتخاب كنم. بهخصوص اينكه آن موقع هم حجم توليد كارها اينقدر زياد نبود. الان با توجه به زيادي حجم توليدات در زمينه چه سريالهاي تلويزيوني، چه شبكه نمايش خانگي و چه سينما، بعضي از آنها به مثابه تلههاي انفجاري عمل ميكنند. يعني اگر آن موقع تلاش ميكرديم كه به كميت كارمان بيفزاييم حالا بايد تلاش كنيم و مواظب باشيم كه به قول معروف در اين تلهها گير نيفتيم.جداي اين يك جورهايي انگار به پشت دوربين بيشتر علاقه پيدا كردهايد.حقيقتش اين است كه از ديدن خودم در جلوي دوربين خسته شدهام و بيشتر ميل دارم نتيجه تفكر خودم را جلوي دوربين ببينم. به همين خاطر به كارگرداني روي آوردم و الان هم به تجربه تهيهكنندگي دست زدهام. در جهت اينكه بيشتر بهخصوص از بچههاي تازهكارتر در زمينههاي كارگرداني و بازيگري بتوانم استفاده كنم. يعني يك مقدار سينما را از اين خزانه محدود و خالي بتوان نجات داد و آدمهاي بيشتري را به سينما پيشنهاد كرد.يادم ميآيد در همان مصاحبه قديمالايام هم به فكر كارگرداني بوديد و منتظر يك اتفاق و موقعيتي بوديد كه بتوانيد بهعنوان يك كارگردان پشت دوربين قرار بگيريد.آن زمان دنبال عنوان نبودم كه بهعنوان كارگردان بخواهم انجام دهم. هدف من اين است از كاري كه داريم انجام ميدهيم اقناع روحي بشويم و لذت ببريم تا بتوانيم همان حس را هم به تماشاگر انتقال دهيم. وقتي بعد از يك مدتي نگاه ميكنيد كه كار شما دارد به شغل تبديل ميشود و صرفا الان انگيزه شما مبلغ قراردادي ميشود كه ميخواهيد ببنديد، ميبينيد كه خيلي وضع بدي است و فاجعه است. يعني اين فاجعه است كه آدم به دنبال مبلغ قرارداد برود و كار كند و عشقي در كار نباشد. كارگرداني هيچوقت براي من يك تغيير پوزيشن نبوده است و يك دغدغه بوده. من «ساكن طبقه وسط» را ساختم، فيلمي كه ١٠ سال پيگيرياش كردم و با دهها تهيهكننده در مورد آن صحبت كردم. نميخواهم بگويم كسي آن را درك نكرد و وقت صرف فهميدن فيلمنامهام نكرد. اما ميخواهم بگويم مجبور شدم به قول معروف خودم به دل ميدان بيايم، آن هم بهخاطر اين بود كه دغدغههاي جاري در فيلمنامه دغدغههاي شخصي خود من بود. احساس ميكردم اگر من بخواهم به اندازه يك كتاب حرف بزنم و در مورد سرگشتگيهاي انسان، بحران هويت در انسان سخن بگويم به اندازه اين فيلم نميتواند تاثيرگذار باشد. ميتوان اين طور نتيجه گرفت كه انگار ديگر فيلمنامهاي تحتتاثيرتان قرار نميدهد!شايد، متاسفانه، نميدانم. شايد دوز ما بالا رفته باشد و فيلمنامه ديگر آدم را نميگيرد (ميخندد)به زعم من هم اين تغيير موقعيت نيست. به هر روي بازيگر در خدمت تفكر شخص ديگري است و اگر خودت بخواهي صاحب انديشه باشي و چيزي را خلق كني بايد خودت پشت دوربين قرار بگيري.اگر بخواهيم سر راست بگوييم، شهاب حسيني از اينجا به بعد مسير حرفهاياش دقيقا دنبال چيست؟من دنبال تاثيرگذاري در فضا كاري خودم هستم. تاثيري كه اگرتجربههاي موفقي از كار دربيايد، به مراتب ميتواند در سينماي ايران هم به كار بيايد. من ميخواهم بر اين اساس به اميد خدا حركت كنم و با دوستانم در اين باره صحبت ميكنم كه بچهها نميخواهد بفهميم كه چه كار بايد بكنيم، بلكه بايد بفهميم كه چه كار نبايد بكنيم.من روايت كلاسيك را دوست دارم.يعني اول، وسط، آخر، نقطه عطف و...بله، يعني دوربين و سهپايه. هنر سينماي كلاسيك اين بوده است كه روي دوربين و سهپايه توانسته است قصه جذابي براي شما تعريف كند. به باور من هر فرمي كه براي فيلمسازي ارجحيت داده شود كارگردان را در آن فيلم لو ميدهد. يعني ما متوجه ميشويم فيلم از لحاظ كارگرداني به سبك خاصي دارد روايت ميشود، حالا ممكن است خيلي قوي هم باشد ولي به نظر من اينطور فيلمها اجازه ارتباط بيواسطه را بين فيلم و مخاطب از بين ميبرند. يعني در هميشه انگار كارگردان بين تماشاگر و فيلم ايستاده است و ميخواهد به تماشاگر ثابت كند كه ببين من از چه زاويهاي اين فيلم را به شما نشان ميدهم. در حالي كه حركت دوربين يا قابي كه داريد ميبنديد اهميت ندارد آن اتفاقي كه در قاب ميافتد اهميت دارد. به همين خاطر است كه شما وقتي الان فيلمهاي كلاسيك را كه ميبينيد، بيواسطهتر با آن ارتباط برقرار ميكنيد، بيشتر غرق داستان ميشويد و با آن ارتباط بهتري برقرار ميكنيد.يعني يكجورهايي انگار در آن نوع از فيلمسازي ميخواهد به تماشاچي تبحرش را فخرفروشي كند؟بله، اين را بايد باور كنيم كه در ايران با وجود اينكه نزديك به صدسال از شروع تاريخ فيلمسازياش ميگذرد اما سينما هنوز به اثبات نرسيده است يعني فيلمسازي كلاسيك هنوز مرحله خودش را در ايران بهطور كامل طي نكرده كه حالا بعد از اينكه اين مرحله را ما به اوج رسانديم و تمام شد سراغ سبكهاي مختلف سينمايي برويم.
اخبار مرتبط
جزییات خواندنی از فیلم زندگی رضا صادقی
عمل به قرآن رمزموفقيت ملت ايران است
عرضه کتاب با 40 درصد تخفیف در نمایشگاه کتاب
پشتكوهی: از نمایشی كه دغدغه مردم ندارد، بیزارم!
معرفی برگزیدگان جشنواره تئاتر خیابانی حوزه هنری هرمزگان
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار