زمانی که سخن از توسعه پایدار و همه جانبه یک منطقه به میان میآید، برداشتها، مفهومها و واژههایی گوناگون نظیر، رشد اقتصادی، ایجاد زیرساختها، تقویت امنیت، ارتقاء استانداردهای زندگی، ارتقاء سطح سواد و تحصیلات عموم، فقر زدایی و ... به ذهن خطور میکند. به فراخور موضوع و اهداف مشخص شده، تعریفهای بسیار گوناگونی از توسعه پایدار از سوی کارشناسان ارائه شده است اما وقتی از توسعه پایدار منطقهای ساحلی-مرزی چون سواحل مکُّران صحبت میشود که هم به لحاظ جایگاه ملی، هم منطقهای و هم بینالمللی یک منطقه راهبردی به معنای واقعی کلمه به شمار میرود، بدون تردید مهمترین و نخستین فاکتوری که برای تحقق توسعه پایدار باید در اولویت نخست قرار گیرد، توجه به مقوله آموزش ساکنان بومی با هدف ارتقاء توانمندیها و شکوفایی استعدادها و پتانسیلهای فراوان نهفته درآن است چرا که توسعه زمانی مفهوم پایدار به معنی واقعی کلمه به دنبال خواهد داشت که صاحبان و ساکنان اصلی همان منطقه با عشقی که زادگاه مادری خود دارند، برای ساختن و آبادانی آن بکوشند و در تمام مراحل توسعه سهیم باشند.
گنج نهفته ایران
سواحل مکران که ضرورت توسعه آن همواره از مهمترین دغدغههای حضرت آیت الله سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است، به رغم برخورداری از پتانسیلهای فراوان تجاری و اقتصادی و منابع طبیعی سرشار، در مجموع از جمله مناطق محروم ایران محسوب میشود که به رغم توصیهها و سفارشهای مکرر و موکد رهبر انقلاب اسلامی، تاکنون آنگونه که شایسته این منطقه است، توجه جدی به توسعه آن صورت نگرفته است.
سواحل مکران، منطقهای از شرق بندرعباس تا نقطه صفر مرزی ایران و پاکستان است، در امتداد ساحل دریای عمان و با خط ساحلی خیرهکننده، به عنوان چشماندازی بینظیر در یکی از مهمترین مناطق ایران و بهعنوان گنج نهفته ایران شناخته میشود.
این منطقه با دارا بودن ظرفیتهای فراوان و موقعیت جغرافیایی ویژه از اهمیت بالایی برخوردار است.
سواحل مکران علاوه بر زیباییها و جاذبههای گردشگری بسیار، ازنظر جغرافیایی و موقعیت استراتژیکی نیز منحصربهفرد است و مجاورت با مرزهای شبهقاره هند و دریای عمان از جنبههای مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و... این منطقه را بیشازپیش ارزشمند کرده است بهطوریکه از سده ۱۵ میلادی اهمیت و جایگاه مکران همواره موردتوجه کشورهای استعماری جهان قرار داشته و امروز نیز در صدر توجههای منطقهای است.
پیشرفت مردم محلی تجلی توسعه پایدار
مکران، تنها بندر اقیانوسی کشور یعنی چابهار را در دل خود جای داده است . در حوزههای شیلات، کشاورزی و گردشگری ظرفیتهای بسیار خوبی دارد و میتواند در زمینههای اشتغال، تولید و صادرات کمکهای بسیاری به توسعه پایدار کشور کند. در مجموع میتوان گفت سواحل مکران در جنوب شرق ایران، به دلیل موقعیت و ویژگیهای استراتژیک آن از منظر ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی دارای اهمیت فراوانی است. تمام این ویژگی های ناب، تنها بخشی از دلایل فراوان بر ضرورت توسعه مکران است.
گرچه تا کنون و در دورههای مختلف اقدامات و تلاشهایی برای توسعه مکران صورت گرفته است اما مادامی که در روند توسعه پایدار، به ساکنان و مردم این منطقه به عنوان آشناترین، دلسوزترین و عاشق ترین مردم به پیشرفت و ترقی سرزمین خود توجه کافی نشود و مادامی که مسئولان به توانمندیهای بالقوه و بالفعل ساکنان مکران برای شکوفا ساختن آن و به ظهور و بروز رساندن ظرفیتهایی طلایی اقتصادی، تجاری، گردشگری، صنعتی، دفاعی-امنیتی و ... آن باور و اعتقاد قلبی نداشته باشند و این اعتقاد را پایه و اساس برنامهها و تلاشها برای به پیشرفت رساندن منطقه قرار ندهند، توسعه مکُّران را باید همچنان رویایی دست نیافتنی دانست.
توسعه پایدار تحمیلی نیست
ارتقاء کیفی و کمّی برنامههای آموزشی با هدف بالا بردن سطح دانش، توانمندی و شکوفاسازی استعدادهای فراوان و پنهان در مکران و سوق دادن نیروهای مردمی منطقه به سمت کسب علوم ، فنون و مهارتهای لازم ، اولین، مهمترین و جدیترین گام در مسیر توسعه پایدار سواحل مکران است؛ مسیری که چندان کوتاه و آسان نیست اما این یقین که مقصدش، دستیابی به توسعه پایدار خواهد بود، از سختیهای راه، سفری دلپذیر میسازد. به عبارت دیگر، مشارکت مردم هم هدف توسعه و هم مسیر و وسیله رسیدن به آن است. توسعه علاوه بر اینکه باید اقتصادی باشد، باید انسانی نیز باشد و خواسته ها وانتظارات مردم آن منطقه را نیز پاسخگو باشد. تاکید صرف بر اقتصادی بودن توسعه بدون توجه به توزیع برابر فرصت های آن و بدون بهره مندی اکثریت جامعه از آن نمی تواند مقبول و ماندگار باشد.
بر این مبنا، در توسعه انسانی پایدار باید منافع حاصل از رشد اقتصاد بطور عادلانه توزیع شود و به جای راندن مردم به حاشیه، باید آنها را از قدرت برخوردار کند. جامعه توسعه یافته و پایدار، جامعه ای است که آحاد جامعه در تعیین سرنوشت خویش بیشتر دخالت داشته باشند و چنین جامعه ای، جامعه توسعه یافته به شمار می رود.
الگوی توسعه پایدار، واقعیتی است که براساس القای یک روند از بالا به پایین به وجود نمیآید و گروهی خاص نمیتواند آن را بر گروهی دیگر تحمیل کند. بلکه حالتی است که از بطن همان جامعه برانگیخته می وشد و تمام اجزای جامعه شامل اقشار مختلف مردم درآن نقش انکارناپذیر دارند. مادامی که به این واقعیت مهم و تعیین کننده که مردم ثروت واقعی هر کشور، شهر یا منطقه هستند، اعتقاد قلبی وجود نداشته باشد، نمی¬توان مدعی دستیابی به توسعه پایدار با نفع مردم شد و عملا در چنین سیستمی، توسعه پایدار به معنی واقعی آن شکل نخواهد گرفت.
ضرورت توسعه مردم محور
با توجه به مطالبی که در بالا مطرح شد، اگر بپذیریم که مردم و اجتماع انسانها بدنه اصلی و بطن توسعهای همه جانبه، فراگیر و پایدار را تشکیل میدهند، توجه به این نکته نیز ضروری است که مردم در چنین الگویی باید به مفهوم جامع آن در نظر گرفته شوند ؛ یعنی باید اکثریت ممکن مردم با وجود گوناگونی و تنوع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... درفرایند توسعه درگیر شوند و عملا در آن ایفای نقش کنند. چرا که مردم در ارتباط متقابل خود با محیط زیست، طبیعی و انسانی در طول زمان، به مجموعهای از تجارب و سازگاریها دست یافتهاند که به صورت سازمانهای مختلف تولیدی، اجتماعی، فرهنگی و درقالب نظامهای اجتماعی، اقتصادی، عرف محلی و دانش بومی تبلور یافته است.
روزنامه صبح ساحل