فرهنگی و هنری
صبح سا حل ، هنری - علی نصیریان، بیتردید از مهمترین امضاهای بازیگری این سرزمین است. به قول خودش و با ارجاع به دیالوگ مشهورش در «آقای هالو»: «امضا مسئولیت داره.» ..
صبح سا حل ، هنری - علی نصیریان، بیتردید از مهمترین امضاهای بازیگری این سرزمین است. به قول خودش و با ارجاع به دیالوگ مشهورش در «آقای هالو»: «امضا مسئولیت داره.» و نصیریان سالهاست مسئولانه، متعهدانه و عاشقانه پای امضای معتبرش در فرهنگ و هنر ایستاده و با تشخص حرفهای و مثالزدنی و نقشآفرینی شایسته و ماندگار، از شان بازیگری دفاع کرده است.به بهانه بازی درخشان نصیریان در نقش «بزرگ آقا» در سریال شبکه نمایش خانگی «شهرزاد» که این روزها حسابی گل کرده و طرفدار دارد، از استاد برای گفتوگو دعوت کردهایم.وقتی با او تماس میگیرم، نمیتوانم به نقشهای هنرمندانهاش در تئاتر، تلویزیون و سینما بیتفاوت باشم و امکان ندارد نگاه پرمعنا و صدا و بیان پرطنین و آرامشبخش و در عین حال مقتدر او را در حافظه تصویری و گوشه ذهن مرور نکنم. تلفن هنوز زنگ میزند و لحظهای ستارخان را پیش رویم میبینم و لحظهای بعد تقی پستچی را. دارم به سرنوشت تلخ او میاندیشم که میرزا نوروز دستم را میگیرد و پا به پای کفشهایش میبرد. همین که میخواهم مصائب بانمک این عطار را به یاد بیاورم، میبینم آعلی یار شیر سنگی و فرحان ناخدا خورشید، رخ به رخ و به قصد نزاع به هم خیره شدهاند. در ذهن خیالپردازم کار دارد بالا میگیرد که استاد با صدایی آرام و مهربان به تلفن جواب میدهد.خودم را که معرفی میکنم ...مخالفت نصیریان با آینه از باب بازیگری، ضدیتی پسندیده است اما از منظر زندگی، این عناد ریشه در فروتنی هنرمندی افتاده دارد. اینکه میگویند درخت هر چه پرثمرتر باشد، افتادهتر است، همین جاست. ابوالفتح صحاف مشروطهخواه وطنپرست را چه نسبتی است با آینه خودپسندی؟ نصیریان در ادامه حتی مخالفتش را با دیدن راش (تصاویر فیلمبرداریشده) اعلام میکند. او در پاسخ به پرسش من که میپرسم یعنی پیش نیامده در طول سالهای فعالیت هنریتان، راشهای خود را حین فیلمبرداری ببینید، میگوید: نه، ابدا. هیچ وقت من نرفتم راش ببینم، برای اینکه یک جور وسواس بیخود دارم دیگر. به نظرم نقشی که بازی میکنم باید در مواجهه من با خود و با حس خودم به وجود بیاید و صیقل بخورد و شکل بگیرد، نه با دیدن و اصلاحکردن آن در راش یا جلوی آینه و توسط عوامل خارجی. البته این سوای آن چیزهای مهم و اولیه همچون فیلمنامه، مطالعه و تحقیق و کند و کاو میدانی و گفتوگو با کارگردان است.استاد در ادامه و درباره بحث مابهازاهای بیرونی نقش، ما را به 45 سال قبل میبرد و یادی از یکی از شاهنقشهایش، آقای هالو میکند: هیچ وقت من با آدمی مثل آقای هالو نه مواجه شدم و نه با چنین شخصی حرف زدم. فقط یک بار آدمی را لابهلای جمعیت و در شلوغی آن زمان میدان توپخانه دیدم. توجه میکنید؟ فقط یک لحظه و به صورت محو، چنین آدمی را با آن مشخصات ظاهری و با آن خودنویس در جیب کت و آن کراوات و آن حالت هاج و واج دیدم و عکسش در ذهنم ثبت شد. همه چیز در کوتاهترین زمان رخ داد و بعد آن آدم میان جمعیت گم شد و من نه توانستم با او حرف بزنم و نه توانستم مواجه شوم. البته همین مدت بسیار کم برخورد و همان یک نگاه، برایم الهامبخش بود.از نصیریان میپرسم، حالا که از دیدن تصاویرتان حین کار و سر صحنه فیلمبرداری دوری میکنید، آیا فیلمها و نقشهایتان را پس از آمادهشدن و هنگام اکران در سینما یا نمایش در تلویزیون میبینید؟ جواب میدهد: بله، میبینم. البته در آن زمان هم از بازی خودم ایراداتی میگیرم و نظراتی دارم.استاد ادامه پاسخ خود را با استناد به سریال شهرزاد بیان میکند و میگوید: در مجموع با حمایت و هدایت آقای حسن فتحی (کارگردان) و متنی که به من داده شد، فکر نمیکنم بازیام خیلی پرت بوده باشد یعنی نقشی که از من میبینید یک چیز ایرانی و خودی است. یعنی بزرگآقا نقشی نیست که شما مشابه آن را در هیچ اثر نمایشی دیگر ایرانی دیده باشید. نقشهایی تقریبا با این حال و احوال را در هزاردستان دیده بودیم و نقش خان مظفر که آقای انتظامی آن را بازی میکرد، تقریبا در همین فضا بود. نقش دیگری که ایشان در دیوانهای از قفس پرید به عهده داشت هم قابل اشاره است که به نظرم کاملا اصل بود.دنبال مدل نیستمبازیگر آفتابنشینها و جادههای سرد درباره نقش خاصش در «شهرزاد» ادامه میدهد: نقشم در کار آقای فتحی به دلیل بافت قصه و خود شخصیت و اجرای من با دیگر شخصیتهای بانفوذ و قدرتمند که پیش از این در آثار نمایشی ایران دیدهایم، متفاوت است. همیشه اجراها و بازیهایم مبتنی بر برداشت خودم است، نه اینکه دنبال مدل و الگو و چارچوبی خاص بروم.از استاد میپرسم حسن فتحی در جلسات ابتدایی چه صحبتهایی با شما میکرد و چه میخواست؟ نصیریان جواب میدهد: آقای فتحی براساس ویژگیهایی که در متن وجود داشت، روی حالت مقتدرانه بزرگ آقا تاکید میکرد و از من میخواست روی اقتدار این شخصیت تمرکز کنم، منتهی حین فیلمبرداری گاهی درباره ریتم حرکتی این شخصیت بسته به ضرباهنگ کلی قصه پیشنهادهایی میکرد و میگفت الان مثلا ریتم بازیام تندتر یا کندتر باشد.به نصیریان میگویم، جدا از سخنان کارگردان، شما چه ویژگیها و شناسنامهای را برای این نقش در نظر گرفتید که با اظهارنظر جالبی روبهرو میشوم: من که اول نگاه دیگری به بزرگ آقا داشتم که با چارچوبی که الان در قصه وجود دارد، جور درنمیآمد و با دیگر کاراکترهای داستان همخوانی نداشت و نیاز به دوبارهنویسی داشت. چیزی که اول برای این نقش در ذهن من وجود داشت، پیرمرد خنزرپنزری بوف کور بود. توجه میکنید؟ اگر ما بخواهیم یک پدرخوانده خیلی خوب و درست و حسابی ایرانی خلق کنیم، میتوانیم چنین چیزی بسازیم، منتها نه دقیقا آن چیزی که هدایت گفته بود، بلکه میتوان با الهام از آن شخصیت و خلاقیتهای بازیگر یک پدرخوانده اینجایی درآورد.خوب و بد در کنار همبزرگ آقا دیوانسالار با اینکه ظرفیت رفتن به سوی نقشی یکسره سیاه را داشت اما به مدد متن و نگاه درست کارگردان و البته بازی خوب نصیریان واجد ابعاد انسانی مثبت هم هست. این هنرمند درباره پرداختن به این وجوه توضیح میدهد: برای اینکه آدمیزاد تخت و یکدست نیست و نیروهای رحمانی و شیطانی مدام در حال کشمکش با یکدیگرند و گاهی یکی بر دیگری غلبه میکند. این مبارزه هیچ وقت از بین نمیرود و در برخی آدمها نیروی رحمانی برتری محسوسی دارد و در بعضی نیروی شیطانی میچربد اما حتی در یک آدم بد هم تکانهایی عاطفی و انسانی وجود دارد. کما اینکه خود بزرگ آقا هم برای کشتن یک آدم دو سال صبر میکند و این طور نیست که بلافاصله دست به این کار بزند. چرا سریع این کار را نمیکند؟ برای اینکه هنوز تردید دارد، برای همین است که چند بار میگوید: «من نمیخواهم خون بی گناه ریخته شود. میخواهم آن کسی که این بلا را سرم آورده، گیربیاورم. میخواهم مطمئن شوم.» توجه میکنید؟ پس این برای چنین آدمی امتیاز محسوب میشود. به هر حال این آدم برخی خصوصیات سنتی ایرانی برای خودش را دارد که ممکن است بعضی از آنها هم خوب نباشد.موقع حرفهای استاد داشتم به لحظه مهم و تعیینکننده بازی او در سکانس طرح یک مساله با پدران دو دلداده سریال «شهرزاد» فکر میکردم؛ همان جا که بزرگ آقا با سنگدلی ناشی از مهری پدرانه و در نگاه ناباور و مبهوت دو پدر - در عین حال دو رفیق قدیمی و یار غار - امر میکند که شهرزاد شیرینیخورده فرهاد به عقد برادرزادهاش قباد درآید که همسر دخترش، شیرین است. بازی تاثیرگذار نصیریان جدا از هدایت صحیح کارگردان، مبتنی بر متنی درستنوشتهشده و شخصیتپردازی بیعیب و نقص در فیلمنامه است؛ موردی که در سینما و تلویزیون ایران کمتر با نمونههای ایدهآل آن مواجهیم، این مساله بهویژه درباره نقشنویسی برای بازیگران پیشکسوت بیشتر به چشم میخورد، در حالی که در سینمای حرفهای دنیا همیشه نقشهایی خوب برای بازیگران کهنهکار و قدیمی نوشته میشود و بالا رفتن سن به هیچ وجه مساوی با پذیرش نقش شخصیتهایی منفعل و تزئینی در قصهها نیست. نصیریان بر این نظر صحه میگذارد و میگوید: متاسفانه ما در نوشتن فیلمنامه ضعیف عمل میکنیم و حاضر نیستیم برای خلق متنی درست و جذاب با پیچیدگیهای دراماتیک، دست به تحقیق و پژوهش بزنیم و متحمل زحمتی خلاقانه شویم.
نظرسنجی
اخبار مرتبط
همیشه به حاشیهها بیتوجه هستم
پر بحثترینهای هفته
جزییات خواندنی از فیلم زندگی رضا صادقی
عمل به قرآن رمزموفقيت ملت ايران است
عرضه کتاب با 40 درصد تخفیف در نمایشگاه کتاب
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار