فرهنگی و هنری
من و مادر و برادرم تو خانه راه میرویم و هی از هم میترسیم.
«هیه!» این صدای مادرم بود که از من ترسید.
« آخرش منو میکشی!» این را من به مادرم میگویم که بیصدا به اتاقم میآید و یکهو ظرف آجیل را جلوم میگذارد.
«وای!»این را برادرم گفت که در آشپزخانه برای خودش چای میریخت و من نیز برای همین کار رفته بودم.
«اَه، ترسیدم.» این را مادرم و برادرم به یکدیگر گفتند و من از تو اتاقم شنیدم.
پدرم چند سال پیش از ترس مُرد.
علی کرمی
جدیدترین اخبار
ترکیب تیم ملی فوتبال ایران مقابل ازبکستان اعلام شد
ارزش معاملات گواهی سپرده طلا به ۱.۵ همت رسید؛ شمش طلا با ۹۶ کیلوگرم معامله، مسیر جدیدی در بازار گشایش کرد
بخشی از اینترنت جهانی فلج شد؛ واکنش مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت
ارتقای ژنتیکی دامها و صدور مجوزهای جدید؛ گام هرمزگان برای تقویت امنیت غذایی و تولید
تأیید سلامت کامل خدمه نفتکش توقیفشده «تالارا»؛ کشتی در نزدیکی بندرعباس لنگر انداخت
خنثیسازی تبلیغات ضدایرانی از مسئولیتهای مهم سفرا است
قطعی اینترنت مسیر ارمنستان هم به اختلال کلودفلر اضافه شد
دستگیری قاچاقچی با ۱۲ کیلو حشیش در میناب
سهمیه سوخت گلخانههای هرمزگان افزایش خواهد یافت
هرمزگان فردا میزبان ۱۴ شهید گمنام
خط پروازی قشم - اهواز راهاندازی شد
کلیات طرح بلندمرتبه سازی بندرعباس تصویب شد؛ گذر از شهرسازی سنتی به الگوی هوشمند با مصوبه کلیدی شورای عالی شهرسازی
شورای حل اختلاف پارسیان رتبه نخست استان را کسب کرد
تجلیل از شهردار حاجیآباد به عنوان چهره برتر شهرسازی در هرمزگان
نمایشگاه کتاب بندرلنگه افتتاح شد