سیاسی
شاید یکی از مهمترین اسراری که حتی سال ها پس از انقلابها در کشورها بطور کامل فاش نشود، نقش نیروهای امنیتی و سازمان های اطلاعاتی در روند این دگرگونی است. بدون شک از مهمترین سازمان های امنیتی که در اعماق انقلابهای مردمی دفن یا مفقود شد، ساواکِ پهلوی دوم بود. با اینکه این روزها از آن سازمان، هزاران برگ خاطره ی دردناک، یک موزه و تعدادی افسرِ آشکار باقی مانده است، اما سوال اصلی اینجاست که آیا ساواک با این حد از نفوذ، تعدد شبکههای پنهان، وفاداری به شاه و سلطنت و ساختار پیچیده امنیتی، از انقلاب بهمن 57 خبری نداشت؟ چه کسی ساواک را از چشم پهلوی دوم انداخت؟ در این مقاله با پرهیز از هرگونه رد و یا تایید این سازمان سرکوبگر امنیتی رژیم شاه به ابعاد دیگر نقش ساواک در انقلاب 57 ایران خواهیم پرداخت.
ابتدائا باید گفت در جنایات و سرکوبگری ساواک دیگر تردیدی نیست، با نگاه به سایر انقلابات معاصر همانند رومانی، بد نیست تامل گردد که چگونه سازمان ساکوریات که چشم و گوش چائوشسکو بود و در سرکوب مردم و تثبیت پایه های قدرت اربابش نقش بسزایی داشت در لحظه آخر و در میدان اصلی بخارست، به دیکتاتور رومانی پشت کرد. بنابراین؛ 1) فساد و جنایات سازمان جنایتکار ساواک و ظلم آنان به انقلابیون در تاریخ خواهد ماند لکن بیان این جنایات آن هم از زبان فرح(که خود در این جنایات مطروحه و سرکوب ها سهم مهمی دارد) و پیوند این موضوع با اظهارات پرویز ثابتی در خصوص رویدادهای مربوط به ساواک و محمدرضا شاه در ماه های آخر منتهی به انقلاب سال 57 کمی جای تامل دارد. فرح پهلوی در گفت و گویی با روزنامه ((دی ولت)) به این شکنجهها اعتراف کرده و در تایید مطلب پرسش گونه ی مصاحبهگر این روزنامه آلمانی مبنی بر اینکه هزاران نفر تحت شکنجه و آزار و اذیت رژیم پهلوی قرار گرفتند، می گوید: ((بله، ما اشتباه کردیم. اتفاقی که در آن زمان برای ما افتاد، وحشتناک است. مشاوران شوهرم، دولت و خود شاه به علائم هشدار توجه نکردند. شوهرم خیلی درگیر سیاست بود. او به افراد اشتباه اعتماد کرد و دست بسیاری از ژنرالها و مقامات عالی را آزاد کرد)). حالا باید میان این دو تمیز قائل شد و تاکید کرد که فرح پهلوی بعنوان نزدیک ترین فرد در دربار و خانواده سلطنتی به شاه، پرویز ثابتی را آدم اشتباهی می خواند یا پرویز ثابتی، دربار و خانواده سلطنتی را عاملی مهم برای از چشم افتادن ساواک و گزارشاتش در درگاه شاه و انحلال آن می داند.
2) شاید بتوان گفت شاپور بختیار از دیگر افرادی بود که توانست ساواک را از چشم شاه و سلطنت بیندازد. او سابقه ی خوبی از ساواک و پهلوی دوم در ذهن نداشت و از طرفی در اندک روزهای صدارت خود به سران ارتش رژیم شاه اعتماد کرده بود. اینکه ناچار به این اعتماد بود و یا واقعا به آن ایمان داشت موضوع این مقاله نیست اما بنظر می رسد انحلال ساواک در دوران شاپور بختیار پیوندی در بین همکاری بخشی از ساواک(بجز ادارات و افرادی که در سرکوب و شکنجه و جنایات نقش داشتند) با انقلابیون داشته باشد. از این منظر که خود را مطرود رژیم در حال سقوط میدیدند و از طرفی نیز خود را ابزار ملزم و قابل اتکا در انقلاب پیش رو می دانستند. باید اضافه کرد هوش اطلاعاتی و سوابق این افراد امنیتی هم بعضا به آنان کمک کرد که در بحبوحه ی تظاهرات و از هم پاشیدگی سلطنت بجای مبارزه و یا فرار از کشور، به دامان انقلابیون پناه بیاورند.
3) در نهایت نقش فردوست بعنوان یارِ دیرینه پهلوی دوم و فرد معتمد محمدرضا شاه و نیز مشاوره های وی به او را نباید فراموش کرد. چرا که هم صحبت های فرح پهلوی با روزنامه آلمانی گواه این موضوع است که شاه به ژنرالها اعتماد کرده و هم وی در خاطراتش عملکرد خود علیه حکومت پهلوی در زمان اوجگیری انقلاب را تأیید میکند و در نهایت در صدور اعلامیه بی طرفی ارتش در 22 بهمن 57 نقش مهمی ایفا می کند.
شاید برخی براین باور باشند که شاه به ظن خود مشکلات کشور را در آبادانی، آموزش و بهداشت و توسعه گرایی غربی می دیدید و بحران های سیاسی را بی اساس می دانست، اما مگر ساواک و بخش امنیت داخلی و پالایش اخبار و اطلاعات از این نارضایتی ها بی خبر بودند؟ بعید بنظر می رسد که این سازمان مخوف با این تشکیلات گسترده ی امنیتی و منابع بی شمار و سازماندهی سلولی عوامل و عیون خود، از وضعیت سیاسی داخل و نارضایتی های موجود در بین لایه ها بی خبر باشد و آن را رصد نکند و وقتی رصد کرد، نتایج آن را در قالب گزارشات امنیتی به شاه و دربار و خانواده سلطنتی نرسانیده باشد. پس با این اوصاف باید فرضیه هایی را بمنظور تامل بیشتر در این خصوص برشماریم.
1)ساواک اطلاعی از وضع موجود نداشته و یا اینکه از رصد اخبار و وقایع عاجز بوده است.
2)ساواک اخبار و اطلاعات لایه ها و مخالفین رژیم را جمع آوری می کرده اما به شاه و دربار سلطنت گزارش نمی کرده است.
3)اخبار و گزارشات ساواک توسط لایه ی امن میان شاه و ساواک (در دربار و خانواده سلطنتی) دریافت می شده و به اطلاع شاه نمی رسیده است.
4)اخبار و اطلاعات به دست شاه می رسیده اما شخصِ وی به آن ها باور نداشته است.
5)مشاورین معتمدی برای شاه وجود داشته که اخبار و اطلاعاتی که از ساواک به دست شاه می رسیده را از درجه اعتبار ساقط می کرده است.
اگر هر یک از این پنج فرضیه احتمالی را باور داشته باشیم، مجددا سئوالات و ابهاماتی در ذهن متبادر می شود؛ که چطور یکی از ماموران مهم MI6 در ایران، رئیس وقت ساواک را مردی بیعاطفه و سنگدل میخواند و سطح وفاداری آن را جوری توصیف می کند که برای حفظ رژيم شاه حاضر بوده به هر کاری روی آورد و به جای مبارزه با خرابکاری و فعاليتهای ضد رژيم، به عملیات های درون مرزی خشونتآميز و وحشيانه برای برخورد با لایه های مردمی بپردازد. مگر همین جاسوس MI6 مستقر در ایران نمی دانسته که ساواک در تمام لایه های اجتماعی اعم از سازمانهای دولتی و دانشگاهها گرفته تا مؤسسات خصوصی و کارخانهها و احزاب سياسی و سازمانهای دانشجويی در خارج از کشور نفوذ داشته و در همهجا گوش و چشم پهلوی دوم بوده است. این جاسوس MI6 و مامور مهم در ایران احتمالا می دانسته که عمق نفوذ ساواک تا حدی بوده که جلسه فی مابین امام (ره) و آقای حکیم را ضبط کرده است. حتما می دانسته که امکانات ساواک به روز و گسترده بوده و کمیته های مشترک فی مابین این سازمان، CIA و موساد وجود داشته که در حال تبادل اخبار خود نسبت به مسائل منطقه، جهان و از همه مهمتر تحرکات داخل کشور بوده اند. پس ساواکِ CIA و موساد که تاحدی میتوان نصیری و ثابتی را عوامل و مطیعان دوجانبه غرب در این سازمان دانست، چرخش اخبار و اطلاعات خود را محدود به سلطنت و دربار نمی کرده است. بعبارت بهتر، چرخش اخبار و گزارشات در مثلث؛ دربارِ پهلوی، واشنگتن و تل آویو بوده است. در گواه همین موضوع، مادر محمدرضا شاه نقل می کند؛ روزی نصیری پیش پهلوی دوم آمده و برای تبادل اطلاعات با یکی از اضلاع مثلث فوق الذکر از وی کسب تکلیف میکند و بعد از اینکه از پیش شاه میرود، پهلوی دوم می گوید او قبلا اطلاعات را به آمریکاییها داده و تازه آمده و از من کسب تکلیف می کند. بنابراین ساواک حتی اگر اواخر عمر رژیم و بنا بر دلایل مختلف تحت کنترل پهلوی دوم نبوده اما توسط مدیران ارشد خود، تحت نفوذ و در اختیار اضلاع دیگر این مثلث قرار داشته است.
از طرفی باید در نظر داشت نظریه پردازان و ماموران سایر سرویس های خارجی در ایران می دانسته اند که آژانس یهود نسبت به مسائل داخلی کشور تشکیلات اطلاعاتی داشته و اخبار و اطلاعات را از طریق ایستگاه موساد در ایران بهصورت گسترده جمعآوری می کند و به تل آویو ارسال می نماید. بنابراین ساواک و شرکای اطلاعاتی اش را از منظر امنیتی نمیتوان یک تشکیلات غیرموثر و بدون دستاورد دانست که در عملکرد خود و خنثی سازی تهدیدات علیه رژیم پهلوی ناموفق بوده و از اکثر جزئیات و تهدیدات امنیتی علیه رژیم آگاهی نداشتهاند.
تگ ها:
اخبار مرتبط
مردم در بهمن و اسفند امسال حماسه آفریدند
اعزام 2092 مددجو به اردوی های زیارتی و آموزشی
خداحافظی آیت الله با هرمزگانی ها
نور امید را در مردم زنده کنیم
احداث 400 مسجد در 29 سال فعالیت
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
نرخ کرایه حمل خودرو در مسیر پل - لافت برای سفر به جزیره قشم افزایش یافت.
با آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی خدمات پیامرسان واتساپ برای میلیونها کاربری که از تلفنهای همراه قدیمی استفاده میکنند، متوقف خود خواهد شد.
جدیدترین اخبار
دستگیری کلاهبردار ۴۲ میلیاردی در قشم