فرهنگی و هنری
صبح ساحل ، هنری - صدف محمودی -صبح ساحل//فاطمه رضایی از پیشکسوتان موسیقی استان هرمزگان است، شاعری قدر که بسیاری از خوانندگان بومی کارهایشان را مدیون ترانههایش هستند .
صبح ساحل ، هنری - صدف محمودی -صبح ساحل//فاطمه رضایی از پیشکسوتان موسیقی استان هرمزگان است، شاعری قدر که بسیاری از خوانندگان بومی کارهایشان را مدیون ترانههایش هستند اما او چهل سال اخیر را کنج اتاقش با تنی بیمار، بهدور از موسیقی، در انزوا و سکوت و بیتوجهی مسئولین به سر برده است از این رو با وی گفت و گویی داشتیم تا هم نسل جوان با این پیشکسوت موسیقی بیشتر آشنا شود و هم پای حرف ها و دردهایش بنشینیم. بخشی از زندگی شخصیمطابق با شناسنامه هشتادساله است، سه شهریور 1315 اما خودش میگوید پدرم چهار سال زودتر شناسنامهام را گرفته یعنی به گفتهی خودش 1319. سه بار ازدواجکرده است که اولین آن در سیزدهسالگی و بهاجبار خانواده بود برای فرار از این ازدواج ناخواسته از خانه گریخته و همین باعث جدایی از همسر اول که پسرعمهاش هم بود، شده است.بانو میگوید: با خودم گفتم دیگر ازدواج نخواهم کرد و پسازآن بهعنوان پیشخدمت به خانهی میر هاشم شمس رفتم و سالها نزدشان زندگی کردم در 19 سالگی این بار به انتخاب میر هاشم ازدواج کردم که آنهم پس از چند سال به جدایی منجر شد و چندین سال پسازآن بازهم ازدواج کردم، ازدواج سومم هم دوامی نداشت. چراکه من یکتنه مجبور به گرداندن امور زندگی بودم هیچیک از همسرانم اهل زندگی نبودند، در شرکت اشتغالزایی زنان که توسط خانم مریم بهنام را اندازی شده بود مشغول به کار شدم، جایی شبیه به مهمانسرا که ما کارهایی همچون اتو و شست و شوی لباسها را انجام میدادیم. همسر سومم چهار بار دیگر پس از من ازدواج کرد که در هیچیک از آنان موفق نبود. حاصل این ازدواجها دو فرزند پسر بهنامهای عبدالله و ایرج است که عبدالله متأسفانه در قید حیات نیست. تنها یک پسر و شش نوهدارم. پس از ازدواج سومم دیگر هرگز ازدواج نکردم، یعنی از سیسالگی تاکنون تنهایی را برگزیدهام.آغاز فعالیت هنریاز بچگی لالایی و آواز میخواندم، در آن زمان چوپانی میکردیم و گوسفندان بسیاری داشتیم من به دنبال گوسفندان میرفتم برایشان آواز میخواندم. در کودکی به هر بهانهای شعر میگفتم، در جستوخیزمان در جنگل، باران، زیر درختان و خلاصه هرکجا که میتوانستم. در بیستوپنجسالگی اولین شعرم را به نام الوداع سرودم. زمانی که در جوانی به محلهی کمربندی آمدم هیچ خانهای درآنجا نبود یک کپر خریدم که نه آب داشت نه برق، شبها در کپرم لالایی میخواندم، پهلوانان، مردان، زنان و اهالی محل دورم جمع میشدند و به آواز خواندنم گوش میدادند. خبرش به صداوسیما رسید، گفته بودند زنی آمده با صدایی زنگدار و شیرین آواز میخواند همین شد که برای تست آواز به صداوسیما رفتم پس از ضبط گفتم اجازهی پخش صدایم را ندارید ما خانوادهی مذهبی هستیم دلم نمیخواهد مردان صدایم را بشنوند برادران، پدر و خانوادهام شاکی خواهند شد؛ اما فردای آن روز همهجا آوازم پخششده بود. کمکم با هنرمندان و خوانندگان مختلف به فعالیت پرداختم. نبودم. بعدها از من خواستند شعری دربارهی محل زندگیام بسرایم، یک باغ در نزدیکی کپرم بود به نام مولوی همان شد که ترانه باغ مولوی را گفتم اما الآن آن باغ به مدرسه تبدیلشده است.اشعارم به نام افراد دیگر منتشرشدهاندخواستهام از مسئولین ثبت اشعارم به نام خودم است که هنوز پس از گذشت اینهمه سال اشعارم ثبتنشدهاند.متأسفانه همین موضوع باعث اشتباهاتی شده و برخی اشعارم به نام افراد دیگر منتشرشدهاند بهعنوانمثال شعر خون سرخ در کتابی از محمود ذوالفقاری به نام صالح آتون چاپشده اما این شعر را من سرودهام خیلیها از این موضوع مطلع نیستند. ایشان باید برای انتشار این اشعار از من اجازه میگرفتند اما بدون اجازه من و به نام فرد دیگری چاپ شد. من تنها خواننده شعر خون سرخ نبودم، ترانهسرا، آهنگساز و خلاصه تمام این شعر برای من است زحمت بسیار برایش کشیدهام. از این قبیل اتفاقها برای اشعارم بهوفور افتاده، برخی از خوانندهها نهتنها از اشعارم بدون اجازه استفاده میکنند بلکه به خوانندگان دیگر نیز میدهند مثلاً امید حاجیلی خوانندهی مشهور ایرانی که ترانه پشت باغ مولوی را بازخوانی کرده است او فقط برای یک اجرا از من کسب اجازه کرده نه بیشتر! تنها کسی که اجازه خواندن تمامی اشعار مرا دارد فؤاد امیدوار است نه شخص دیگری. حضور در محفل موسیقی پس از چهل سالسال گذشته اولین همایش موسیقی بانوان در هرمزگان برگزار شد که بانو رضایی پس از نزدیک به برای بانوان آواز خواند و مورد حمایت و تجلیل اهالی موسیقی قرار گرفت تا هم انگیزهای باشد برای دختران نوپا درزمینهٔ موسیقی و هم بهانهای برای بزرگداشت آنان که فرهنگ هرمزگان وامدار کوشش و ممارستشان در سالیان دور است. میگوید: با این بیماری و مریضی فکر نمیکردم شرایط شرکت در این همایش برایم فراهم باشد.پساز این همه سال سکوت میترسیدم نکند صدایم مثل قبل نباشد، پس از چهل سال، خوانندگی در میان بانوان هنرمند و هنردوست اتفاق بزرگی بود، انرژی و انگیزهی بسیاری را در من زنده کرد. دو شعر از فاطمه رضاییپشت باغ مولوی پشت باغ مولوی پهلو لوله ی هووی آدرس خونت شدا، مه هندم تو نخوییارم هندن از سفر مه که امنین خبرهوای بندر که گرمن، مه رفتم بالای کپردلبر مه مکن ناز، با گرم بندر بساز اگه ناتونی بسازی، تفرستم بی شیرازمه نارم وا خیابن، ارم توی بیابون انینم وا سر چشمه، غم امهستن فراون****مه حیرونم سرگردونم / تو رفتی بی مه ول اتکهتو که ترکم از دل اتکه / رفتی به شهر غربت خت به خو منتقل اتکه/ مه حیرونم سرگردونماز کار خم، پشیمونم/از نادیدنت هلاکم غم و غصه اتکه خوراکم/بگه مه بی تو چه امگفتکه تو ناگیری سراغم/تو که بی وفا بودیاز مه جدا بودی
تگ ها:
اخبار مرتبط
از اجرای خالو قنبر تا تجلیل از فاطمه رضایی
جزییات خواندنی از فیلم زندگی رضا صادقی
عمل به قرآن رمزموفقيت ملت ايران است
عرضه کتاب با 40 درصد تخفیف در نمایشگاه کتاب
پشتكوهی: از نمایشی كه دغدغه مردم ندارد، بیزارم!
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار
هشدار ایران به حامیان اسرائیل: خود را کنار بکشید
طرح ترخیص وسایل نقلیه در هرمزگان از فردا آغاز میشود
دومین فینالیست جام جهانی فوتسال مشخص شد؛ پایان تاریخسازی خروسها به دست آلبیسلسته
احضار سفرای آلمان و اتریش در تهران به وزارت امور خارجه
دفترچه راهنمای آزمون متقاضیان اخذ پروانه وکالت اصلاح شد
معرفی شرکت پالایش نفت بندرعباس به عنوان سفیر شایسته اقتصادی ایران از سوی مجمع جهانی دیپلماسی برند