14

مهر

1403


اجتماعی

29 آبان 1391 10:20 0 کامنت

صبح ساحل، اجتماعی _  امروزه صاحبان کالاو خدمات به شیوه ها و ابزارهای متنوعی بیش از گذشته برای ارایه محصولات و آشنا کردن مردم با خدمات خویش دست یافته اند. به طوری که در حوزه تبلیغات طیفی از اقلام وشیوه های تبلیغاتی از بروشور وکتابچه و پوستر و بنر و کالاهای حاوی تبلیغات که نسبتاً قدیمی ترند تا نصب تابلوهای الکترونیکی و بیلبوردهای متحرک و ازطریق پیامک به کار گرفته می شود.

استفاده از این ابزارها آن قدر همه گیرشده که  بسیاری از شهروندان به دنبال یافتن فضایی برای فرار از محیط درهم ریخته شهرتبلیغات زده هستند. تبلیغات زده از آن جهت که دیگر هیچ فضایی مصون از تبلیغات نمانده، اگر در بازار و پاساژهای تجاری به لحاظ کارکرد این بازار، تبلیغ و بازاریابی دور از انتظار نیست ، انتظار می رفت که لااقل برای احترام به حقوق شهروندی برخی فضاها همچون بلوارهای ساحلی و فضاهای مجاور فرهنگسراها دست کم از اقلام تبلیغی اینگونه دور نگاه داشته شوند.

  بازار محصولات که محلی طبیعی برای چشم نوازی شهروندان به تصاویر تبلیغی است، وفور مناظر تبلیغی  چندان  تعجب برانگیزنیست چراکه عموما محلی برای جستجوی کالاست و بالطبع چندان هم بی ارتباط نیست که شهروندان با تصاویر تبلیغی انواع محصولات ضد ریزش مو و پوشاک و وسایل بچه و... احاطه شوند،یا در محیط های اختصاصی دیگری همچون ورزشگاه و باشگاه ورزشی که با انواع تبلیغات دیگر فضای مورد شان پوشانده می شود.

 این تبلیغات که  در بازار امروز جزو لاینفک رشد اقتصادی جوامع شناخته می شود خود را به فضاهایی که اقتضای نیاز زندگی اقتصادی است محدود ندانسته و بسیار زود به فضاهای خالی حیات شهرها  پا گذاشت وبه سرعت رشدکرد. این فضاهای بازشهری هم به لطف مدیران شهری و تصمیم سازان خیلی زود تمام  وکمال دراختیار آگهی دهندگان و تولیدکنندگان ودستگاه های ارایه خدمات درآمدند بدون آنکه صاحبان اصلی یعنی شهروندان در نظر آورده شوند و تلاشی برای هماهنگی با این بخش از شهربه کارگرفته شود.

این حضور و درواقع هجوم آگهی های تجاری و دولتی به فضای شهری به چنان شدتی در شهر بندرعباس رسیده که به طرزجدی ای مانعی بر تماشای آسمان این شهرشده است. ظاهرا جذابیت مالی و درآمدی این بخش آنقدر بوده است که متولیان بدون رعایت هیچ قانون و ضابطه ای به این بخش اقبال نشان داده و بر دیده منت بگذارند و تا آنجا که می توانستند با گشاده دستی تمام هرکوی وبرزن و بلوار و ساختمانی راکه مورد تقاضای تبلیغ کنندگان قرار می گرفت را به انواع تصاویر بی ارتباط درهم آمیخت.

اگرچه مدتی بعد عده ای درصدد برآمدند تا به منظور ساماندهی فضاهای تبلیغاتی فضای مشخصی  را به این بخش اختصاص دهنداما کمی بعدتر فضاهای اختصاص یافته برای تبلیغات که به شرکتها وکانونهای تبلیغاتی واگذار شده بودند چنان گسترش یافتندکه این بار لازم بود کسی در اندیشه ساماندهی فضاهای تبلیغاتی اختصاصی برآید.

این صحنه های تبلیغی که قارچ گونه رشدیافتند که هرجا چشم بازکنید آنرا خواهید دید، چنان جاذبه ای برای تصمیم گیران شهری ایجادکردندکه همه آنچه مربوط به رعات اصول طراحی فضای شهری و رفع بن بست منظر و رعایت حقوق شهروندی در فضای بصری  باید اجرا می شد را به دورانداختند پراکندگی وشلوغی همه شهر را دربرگرفت وگوناگونی رنگها بدون تناسبی با بافت وفضای شهر چشم ها را آزرد.

هماهنگی عناصر شهری واولویت بخشی به بافت و ساختار شهری و... پیشکش، حتی به چشم انداز دریا هم کسی رحم نکرد.

درحالیکه دربرخی شهرهای همین کشور که صاحب چشم انداز وسیع و پرجاذبه ای همچون دریای خلیج فارس نیستند به منظور جلوگیری از آشفتگی مناظر شهری فاصله مشخصی درنصب تابلوها با ارتفاع محدود به ویژه درنقاط با جاذبه توریستی درنظرگرفته می شود، حضور تبلیغات دربندرعباس همه عناصر محیطی وحیاتی شهر همچون انسان به عنوان مهمترین عنصر و خانه و بافت تاریخی و ساحل و دریا و... همه وهمه را نادیده  انگاشتند.

متاسفانه در توجیه این اتفاق برخی عوامفریبانه آنرا بخشی از روند رشدو توسعه شهر برمی شمارند در حالیکه اگر معنایی از توسعه را می دانستندهرگز چنین گزاف ادعا نمی داشتند. چراکه آنجا که انسان نادیده گرفته شده هرگز نه توسعه ای رخ داده و نه حرکت اقتصادی روبه رشدی محقق شده است.

 در واقع این توجیهات تنها درنام واژه پرمعنا و پرسود توسعه را یدک می کشد وگرنه هیچ حرکتی بدون هماهنگی با انسان نمی تواند ادعای توسعه را داشته باشد.

آنچه ما شاهد آن هستیم بازهم تنها نمایشی از رشد وتوسعه است که بدین‌سان افسار گسیخته از طریق درهم ریختگی مناظر و عناصر به کار رفته در شهر بر اعصاب و روان آدمی دراین شهر بندری گام می گذارد و آثار آنرا تنها با تحقیقی علمی بر زندگی روزمره شهروندان می توان دریافت. و  به هرحال صحنه های تبلیغ و آگهی و نمایش ظاهری این توسعه اقتصادی چنان درهم و آشفته اطراف ما را دربرگرفته اند که گویی آنها به فضای شهر پا نگذاشته اند بلکه شهروندان اند که میان این فضای تبلیغی گام می گذارند، کار به جایی رسیده که برخی ادارات ودستگاههای اجرایی دراقدامی ورای ذکاوت وهوش انسانی! فضای سبز بین دوبلوار طولی شهر را تنها فضای باقی مانده اشغال نشده یافته اند که لازم بود اشغال شود.

بنابراین تنه درختان در بلوار اصلی شهر برای مناسبتهای منابع طبیعی و مقابله با حوادث غیرمترقبه، بهترین نقطه تبلیغی درنظر گرفته شده ودر مناسبتهای مختلف انبوهی ازبنرهای تبلیغی و اطلاع رسانی را در سراسر بلوار اصلی شهر نصب می کنند. معلوم نیست از کدام ذهن مبتکر وخلاقی چنین پیشنهادی برخاست که فضایی دقیقا درمیدان دید رانندگان خودرو را برای چنین مقصودی برگزیند حقیقتاً هیچ عامل دیگری برای حواس پرتی رانندگان که از رنگ وطرح هم برخوردار باشد دراین محدوده سراغ دارید؟

نصب بنرها در فضای بین بلوارها که محل تردد انواع خودروهاست صرفنظر ازتاثیرات سوئی که در فضاسازی شهر به جای می گذارند به یکی از عوامل حادثه ساز رانندگی هم تبدیل شده اند.

چنین اقداماتی درسطح شهر نشان از همان آشفتگی ای است که فضای شهر بیش ازپیش به آن دچار شده است ودر سکوت فضای رسانه ای و احتمالاً ضعف عملکرد کارشناسان مسئول وکارشناسان آزاد این استان هیچ یک از مسئولان با هیچ پرسشی برای پاسخگویی در این حوزه مواجه نشدند.

به این فضای تنگ و ناجور اضافه شده به فضای تبلیغی شهر اضافه کنید فضاهایی را که برخی ادارات نبش بلوار برای تبلیغ عملکرد و پیام رسانی های خود به کارگرفته اند.

در این وانفسای تبلیغ ادارات و دستگاه های اجرایی که مالک بناها هستند گویی خود را مالک فضای بالای سرشهروندان هم می دانند که تابلوهای سربه فلک کشیده را بر بالای و یا در جوار بناهای ساختمانی خود برافراشته اند و بی نیاز از پاسخگویی شاید هم در توافق با شهرداری به نابسامانی های تبلیغات محیطی افزوده اند.

زمان آن رسیده با رعایت بیشتر اصول فضاسازی شهر، بیش از گذشته شهروندان را به عنوان مهمترین عناصر ببینیم نه اینکه همچون اکنون آنکه در آخرین مرحله( آنهم شاید) در نظرگرفته می شود شهروندی است که در خلا نبود فعالیتهای اجتماعی مدنی ابزاری برای اعتراض به روند نادیده گرفته شدنش ندارد.  

دیدگاه ها (0)
img