12

مهر

1403


اجتماعی

22 آذر 1396 07:57 0 کامنت

صبح ساحل ، اجتماعی - هر سال در سالروز ۱۶ آذر، بحث نسبت میان دانشگاه و سیاست و حضور و نحوه فعالیت دانشگاهیان، به‌ویژه دانشجویان در سپهر سیاست کشور، بیش‌ازپیش مطرح و مورد بازنگری و واکاوی قرار می‌گیرد.دانشگاه سه کارکرد و وظیفه ذاتی و ماهوی آموزشی و پژوهشی و خدماتی دارد. وظیفه اصلی و تعریف‌شده دانشگاه، آموزش و تربیت نیروی انسانی و کارآمد، پژوهش و تحقیق و فناوری و ارائه خدمات به بخش دولتی و خصوصی و مشاوره تخصصی است؛ اما در کشورهایی مثل ایران که دوران گذار به مدرنیته را سپری می‌کنند، دانشگاه علاوه بر آن سه وظیفه مهم، دو کارکرد سیاسی و فرهنگی نیز دارد. ازآنجاکه در کشور احزاب نهادینه و تثبیت‌شده قوی و پایدار به معنای جامعه‌شناختی نداریم و نهادهای مدنی وسایل ارتباط‌جمعی و رسانه‌های مستقل دارای قوام کافی نیستند، وظایف احزاب سیاسی و نهادهای مدنی نیز بر دوش دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی افتاده است.سخنی در مشارکت و حضور دانشجویان در درون و بیرون دانشگاه در سپهر سیاسی و فرهنگی کشور نیست، اما سخن اصلی روی نحوه و چگونگی سیاست ورزی و مشارکت سیاسی دانشجویان است. زاویه ورود دانشجویان در فعالیت‌های سیاسی باید عمدتاً اندیشه ورزانه باشد. ازآنجاکه دانشگاه، محل تولید فکر و اندیشه و تأمل و تحقیق و پژوهش است، دانشجویان باید در سال‌های حضور در دانشگاه، به‌ویژه در مقطع کارشناسی، آموزش نظری و عملی و کاربردی سیاسی را مطمح نظر قرار دهند. دانشجویان باید ماهیت سیاست و سازوکار خاص آن و جریانات و احزاب و شخصیت‌های مؤثر سیاسی ایران وجهان را به‌خوبی بشناسند و پس از شناخت کافی و مسلح شدن به ابزار بینش و روش سیاسی، سیاست ورزی عملیاتی خویش را سروسامان دهند. دو جبهه بزرگ و عمده اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، در سال‌های پس از انقلاب همیشه تلاش وافر داشته‌اند که میان دانشگاهیان و دانشجویان یارگیری سیاسی و فرهنگی نمایند. هرکدام از تشکل‌های سیاسی و فرهنگی فعال درون دانشگاه نیز مبتنی بر بینش و روش سیاسی و فرهنگی خویش، متمایل به یکی از دو جبهه و جناح درون نظام هستند؛ اما دانشجویان باید متوجه باشند که این تمایل و سوگیری آنان، لطمه‌ای به شأن اندیشه ورزانه و مستقل آنان وارد نسازد. در موارد و مواضع بسیاری جبهه اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، دوست دارند که دانشجویان، دنباله‌رو جبهه و جناح متبوع آنان بشوند و فقط پیرامون برنامه‌ها و مبانی و اصول و اهداف آنان، مرده باد و زنده باد و آفرین و نفرین سر دهند. دانشگاهی اعم از استاد و دانشجو، می‌تواند: اصول‌گرا و یا اصلاح‌طلب و یا مستقل و دگراندیش باشد و حتی می‌تواند عضو هر حزب و جریان سیاسی باشد، اما باید توان و بصیرت و بینش تفکیک مقام و ادب سیاست ورزی و تفاوت این سیاست ورزی در درون و بیرون دانشگاه را داشته باشد. احزاب سیاسی هرکدام شاخه و سازمان دانشجویی دارند، اما تشکل‌های دانشجویی درون دانشگاه نباید به‌عنوان شاخه سازمانی احزاب عمل نمایند. شأن سیاست ورزی عملی خودزا باید بیرون از دانشگاه و در چارچوب جبهه و جناح سیاسی و فرهنگی خویش عملی و دنبال نمایند و در درون دانشگاه، باید همت خویش را مصروف سیاست نظری و اندیشه ورزی و نقد سیاست‌های عملی احزاب و گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی قرار دهند. دانشجویان باید متوجه این نکته بنیادی باشند که فرق است بین یک اندیشمند سیاسی و سیاستمدار، البته این دو مقوله قابل‌جمع هستند، اما همیشه وهمِ جا این‌گونه نیست.سیاستمداران و سیاست ورزان عملی قبل از آنکه دغدغه اندیشه ورزی سیاسی داشته باشند، دنبال منافع و کارکردهای امر سیاست هستند، اما اندیشمندان سیاسی، بیشتر دغدغه اندیشه و تفکر و شفافیت و نقد و نظر را دارند. دانشجویان باید همچون اندیشمندان وبل مصلحان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در سپهر سیاسی کشور، حضور و مشارکت فعال پیدا کنند. البته تفکیک این دو مقام کار صعب و دشواری است اما شدنی است. دانشجوی سیاسی، یعنی فردی که شناخت کافی نسبت به سیاست دارد و اهل مطالعه و تفکر و تأمل و تعمق است و مبتنی بر این شناخت موضع‌گیری سیاسی و عملی می‌کند و نسبت به جامعه و مردم و کشور خویش نیز احساس مسئولیت می‌کند.دانشجویان چون در سن جوانی و شور و هیجان و سرزندگی و امید فوق‌العاده به آینده بهتر قرار دارند و روحیه محافظه‌کاری و مجامله و تملق و چاپلوسی ندارند، بهتر از سایر اقشار اجتماعی قادر به‌حق جویی و حق‌گویی و حقیقت‌یابی هستند. آزادگی نعمت بزرگی است، امیرمومنان علیه‌السلام به امام حسن مجتبی فرمود: فرزندم، خدا تو را آزاد آفریده است، بنده کسی نباش، دانشجویان نباید شأن آزادگی و حر بودگی خود را به شأن سیاسی و سیاست ورزی تقلیل دهند. باید تلاش کنند که این دو مقوله را در وجود و کار خویش عجین و تلفیق نمایند.

دیدگاه ها (0)
img