صبح ساحل ، اجتماعی - صدف محمودی//در نوروز 97 پنج میلیون مهمان از اماکن گردشگری استان هرمزگان دیدن کردند، که به گفته مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هرمزگان نسبت به سال گذشته بیش از 10 درصد افزایش داشته است.
هرمزگان در رتبه چهارم استانهای گردشگر پذیر کشور قرار دارد. اما توسعه گردشگری علاوه بر فواید مثبت آسیب های جدی برای منطقه به همراه دارد. استان هرمزگان هم به دلیل داشتن جزایری بکر و زیبا و آب و هوای مساعد افرد بسیاری را به خود جذب می کند. جزایر هرمز، قشم و کیش پذیرای افراد بسیاری در نوروز بودند به عنوان مثال به گفته بخشدار هرمز نزدیک به دویست هزار گردشگر در نوروز به این جزیره سفر کردند اما آیا این جزیره ظرفیت این تعداد مسافر را داشت؟ شواهد حاکی از ان است که خیر! بسیاری از بخش های استان مانند جزایر آسیب های جدی دیده اند. طبق گفته شاهدان عینی میزان زباله در برخی مناطق افزایش یافته و همچنین در حیات وحش منطقه اتفاقات ناگواری مانند مرگ و میر برخی از گون های جانوری رخ داده است.
باید توجه داشت که وقتی به محیط زیست آسیب برسد طبعا آن منطقه جاذبه خود را از دست می دهد. همین ماجرا در مورد آثار تاریخی هم صدق میکند. مطمئنا وقتی یادگاری روی آثار تاریخی 2500 سال پیش در تخت جمشید به حد زیادی برسد دیگر کسی برای دیدن آن رنج سفر تا شیراز را به خود نمیدهد. در هرمزگان هم ممکن است همین اتفاق بیفتد. کم کم جزایر جاذبه های خود را از دست بدهند.
به منظور کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت فعالیت های گردشگری، راهبردهایی در برنامه ریزی و مدیریت این صنعت اجرا می شود (کاظمی، 1385: 132).
با توجه به لزوم رسیدگی به معیارهای سلامتی محیط زیست در برنامه ها و سیاست های توسعه گردشگری، این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان آثار بالقوه گردشگری بر محیط زیست را ارزیابی کرد و نیز برای جلوگیری از تخریب فراوان این محیط و در واقع، بالا رفتن منافع گردشگری و بهره مندی حداکثر از آن، این ارزیابی را در طرح های کلّی توسعه متعادل گنجانید؟
به نظر می رسد که پیش از هر چیز باید گفت که برخی از شیوه های ارزیابی آثار زیست محیطی را باید قبل از شروع اجرای هر برنامه توسعه گردشگری انجام داد.
ارزیابی آثار زیست محیطی در واقع کاربرد پیشگیرانه یا محتاطانه مدیریت زیست محیطی و یکی از جلوه های دیدگاهی است که پیشگیری را بهتر از درمان می داند. به تازگی، ارزیابی آثار زیست محیطی را چنین تعریف کرده اند: «اقدام برای شناخت آثاری که هر فعالیت انسانی بر جنبه های زندگی، زمین شناختی و طبیعی محیط زیست بر جای می گذارد و پی بردن به نتایج این آثار روی سلامت انسان و رفاه او» اطلاعات به دست آمده از این ارزیابی در اختیار برنامه ریزان و مجریان قرار می گیرد تا آنان با توجه به این آثار و نتایج به تدوین برنامه ای برای توسعه اقدام کنند.
ارزیابی آثار زیست محیطی برای نخستین بار در سال 1960 در ایالات متحده آمریکا برای تحلیل ارزش- منافع ابداع گردید. در آن زمان این کار برای نشان دادن ارزیابی آثاری انجام گرفت که اهمیتشان با معیارها و ضوابط مادی و پولی امکان پذیر نبود.
معمولاً هنگامی که پاره ای اطلاعات و داده های اقتصادی- اجتماعی در ارزیابی آثار زیست محیطی گنجانیده می شود، چون توسعه دهندگان اغلب هوشیارانه عمل می کنند و جنبه هایی مانند ایجاد کار و امکان رشد و گسترش زیرساخت ها را برای پیشرفت و رفاه انسان لازم می شمرند از این رو آنها به تحلیل نهایی سودها و منافع توجه می کنند و اطلاعات ناظر بر آثار این فعالیت های محیط زیست طبیعی مورد عنایت آنان نیست.
گذشته از منافع غیرمستقیمی که از آگاه کردن مردم درباره رفتار دوستانه با محیط زیست به دست می آید، منافع مستقیم چندی نیز از گنجاندن ارزیابی آثار زیست محیطی در تدوین طرح ها حاصل می گردد. توجه به این ارزیابی در نزدیکترین مراحل تدوین برنامه ها منافع بالقوه زیادی مانند پیروی بیشتر در طراحی و درختکاری، صرفه جویی در سرمایه و پیشرفت قابل قبول در توسعه و دوری از گرانتر شدن هزینه ها را دربردارد.
به همین جهت است که در سال های گذشته در برنامه های توسعة سازمان ملل متحد بر ارزیابی آثار زیست محیطی در اجرای برنامه ها پافشاری شده است. وانگهی این اندیشه رو به رشد است که میان حفظ محیط زیست و توسعه هیچ گونه تضاد ذاتی وجود ندارد و از این رو می توان در راه پیشرفت هر دو کوشید. در واقع ارزیابی زیست محیطی نه تنها راهی برای شناخت آثار بالقوه فعالیت های انسانی بر محیط زیست است، بلکه موجب اصلاح و ارتقا هر دو نیز می شود.محیط زیست طبیعی با کیفیت بالا، منبع کلیدی گردشگری است. طرح های گردشگری اغلب روابط تنگاتنگ و وابستگی زیادی با کیفیت محیطزیست دارد. ارزیابی زیست محیطی اگر به گونه شایسته ای صورت پذیرد، موجب اصلاح طرح ها و پیشگیری از بروز ناکامی در توسعه گردشگری می شود و از تخریب پیش بینی نشده محیط زیست جلوگیری می کند. (محلاتی، 1381: 207)
اثرات فرهنگی- اجتماعی گردشگری
مقصود از اثرات اجتماعی گردشگری، تغییراتی است که در زندگی مردم جامعه میزبان گردشگر رخ میدهد و این تغییرات بیشتر به سبب تماس مستقیم اهالی و ساکنان آن دیار و گردشگران صورت میگیرد و مقصود از اثرات فرهنگی تغییراتی است که در هنر، عادات، رسوم و معماری مردم ساکن جامعهی میزبان رخ میدهد.
این تغییرات بلندمدتتر است و در نتیجه رشد و توسعهی صنعت گردشگری (گردشگری) رخ خواهد داد. از آنجا که نتیجه یا رهآورد صنعت گردشگری موجب تغییراتی در زندگی روزانه و فرهنگ جامعه میزبان میشود، اصطلاح «اثرات اجتماعی- فرهنگی» را به معنای تغییراتی بکار میبرند که در تجربههای روزانه ارزشها، شیوهی زندگی و محصولات هنری و فکری جامعهی میزبان رخ میدهد (وای. گی. چاک،327:1377).
به هر حال توسعه و گسترش گردشگری در یک منطقه و یا یک ناحیه، موجب تغییرات اجتماعی و فرهنگی آن منطقه گردیده و میبایست جهت جلوگیری از آثار منفی و نیز تقویت آثار مثبت آن در جامعه میزبان مورد بررسی و ملاحظه قرار گیرند (مهدوی،70:1383).
بدین منظور جان لی (1996) سه راه کلی و مکمل را برای بررسی تأثیر گردشگری بر شرایط اجتماعی فرهنگی کشورهای جهان سوم را ارائه میدهد که میتوان آن را برای بررسی این تأثیرات در سطوح مختلف مورد استفاده قرار داد (شکل مورد نظر). شیوه اول، برخورد گردشگر و میزبان به صورت پدیدهای قابل شناسایی با شماری از پیامدهای مثبت و منفی به تصویر میکشد.
شیوه دوم، که عبارت است از دیدگاه کار کردن عناصر مختلف جامعهی جهانی سومی که ممکن است تغییری را به عنوان پیامد مستقیم گردشگری- نظیر رفتار اخلاقی، زبان و بهداشت- تجربه شد.
سومین دیدگاه جنبههای تغییر فرهنگی را در نظر میگیرد که ناشی از نفوذ گردشگر در بازنگری مهارتها و رسوم سنتی است مانند صنایع دستی و ... میباشد (لی جان،87:1378).
در مجموع، این سه شکل تأثیر اجتماعی تا حد زیادی بر هم منطبقاند و همان طور که مانسیول و وال خاطرنشان میسازند، تشخیص آنها از یکدیگر عملاً مشکل است، به خصوص شناسایی تمایز میان مطالعات اجتماعی و فرهنگی مشکل است، اما تشخیص میان تحقیقات مربوط به مباحث علم و مشترک انسان نظیر جنایت با سلامتی و تحقیقات مربوط به مواردی که رفتار انسانی را محدود میکند، مفید است (لی، جان،87:1378).
به هر حال تجربیات گوناگون نشان داده که گردشگری فرهنگ و جامعه میزبان گردشگر را تحت تأثیر قرار میدهد. گردشگری از میراث فرهنگی منطقه حفاظت میکند و همچنین زمینهی حفظ و ارتقای الگوهای فرهنگی در زمینههای موسیقی، رقص، تئاتر، لباس، هنر و صنایع دستی، آداب و رسوم، سبک زندگی و سبک معماری که از جمله جاذبههای مهم گردشگری است که به وسیلهی گسترش گردشگری زمینهی حفظ و ارتقای آنها را فراهم میسازد (رنجبریان، زاهدی،79:1379).
امروز در بسیاری از کشورهای آسیایی، آفریقایی، آمریکای لاتین یا خاورمیانه، صنعت تور گردشگری به فنون و تولید اقلام بسیار زیادی از کالاها و صنایع دستی رونقی دوباره بخشیده است (محلاتی،61:1380).
با توجه به اینکه تأثیرات اجتماعی، فرهنگی گردشگری بسیار گسترده است در زیر با بررسی مطالعات مختلف در این زمینه به طور خلاصه بعضی از این جنبهها را که در متن به آن اشاره نشده است آورده میشود:
- توسعهی گردشگری، جرم و جنایت و سایر انحرافات اجتماعی را افزایش میدهد.
- ایجاد امکانات و جاذبههای جدید مثل امکانات فرهنگی، ورزشی (Sharply.J,1997: 23 ).
- گردشگری به امر خانهسازی تأکید میکند و سبک معماری و سنتی را از بین میبرد.
- گردشگری باعث توسعهی رابطهی فرهنگی و تحکیم وحدت محلی میشود (تقوایی و شاپورآبادی،253:1382).
سطح زندگی مردم ارتقاء مییابد و به بهبود خدمات و امکانات اجتماعی (از نظر مالی) کمک مینماید (رنجبریان، زاهدی،54:1379).
برای توسعه گردشگری به مسأله فرهنگ توجه خاصی مبذول میشود. آثار باستانی و کهن هر کشوری معرف فرهنگ خاص همان کشور و دارای ارزشهای درخور توجه همان سرزمین و ویژگیهای مردم همان مرز و بوم است. این آثار دارای ارزشهای معنوی بسیار زیاد برای آن قوم به طور اعم میباشد که در نتیجه باعث جلب و جذب دیگران جهت بازدید و شناخت آنها شده و در پیشرفت اقوام و اجتماعات مختلف اثر بسزایی داشته و در عین حال وسیلهای است بسیار موثر برای جلب توجه گردشگرانی که علاقه منداند این آثار و فرهنگ قومی را از نزدیک مشاهده نمایند. تنها از راه آشنا کردن فرهنگها با یکدیگر است که دشمنیها به دوستی تبدیل میشود، این هنر بزرگ از گردشگری یعنی مسافرت به دست میآید.انسانها نمایندگان فرهنگهای گوناگوناند و تماس و رو در رویی این نمایندگان، تماس رودر روی فرهنگهاست و از این تماس و رو در رویی است که غنای فرهنگی و به دنبال آن برکت پدید میآید.تماسهای رو در رو باید همه گروهها را در بر گیرد. از دانشمندان بزرگ، دانشجویان و تا کارگران بی مهارت، و از آنجاست که گردشگری همگانی به صورت یک دستاورد و یک ضرورت جلوه میکند. ( رضوانی، 1385: 50)