30

آذر

1403


فرهنگی و هنری

08 مهر 1397 09:58 0 کامنت

صبح ساحل ، هنری - «جعفر اوج هرمزی» از هنرمندان موسیقی فولکلور بندرعباس بود که در سن 67 سالگی درگذشت، به همین منظور گفت و گویی از وی که در حدود دو سال پیش انجان داده بود را بازنشر می کنیم. 

پیرمرد تکیده‌ای که ما در یک بعد ازظهر گرم او را از قیلوله‌اش جدا کردیم یکی از نام‌آورترین و چیره‌دست‌ترین عودنوازان هرمزگان است که علاوه بر نوازندگی ساز عود آهنگ‌ساز و خواننده چیره‌دستی نیز هست.

جعفر اوج هرمزی» یا به گفته خودش در شناسنامه‌اش با نام سجلی "جعفر گلزاری هرمزی" صاحب تعدادی زیادی از ترانه‌های خاطره‌انگیز بندری مانند «ای بونه بار مینو بارن»، «عروس خانم روی خو در بکن»، «فاطمه اریت لوله» و ... است.

خالو جعفر» با گشاده‌رویی مثال‌زدنی در خانه محقر اما پر مهر و صفایش در محله شهناز پذیرای ما شد. گفت‌وگوی پیش رو حاصل دو ساعت گپ‌و‌گفت صمیمی با «جعفر اوج هرمزی» است.

 برای بسیاری از هرمزگانی‌ها نام شما تداعی‌گر خاطرات دل‌انگیز بندرعباس نوستالژیک است بفرمایید چگونه خواننده شدید؟

موسیقی و ریتم در وجود هرمزگانی هاست و چیز غریبی محسوب نمی شود انگار موسیقی در فضای هرمزگان سیال است. من از خردسالی با وسایل ابتدایی ( دله روغن پنج کیلویی، مسمار و نشپیلی) سازی را ساخته بودم .

این ساز دستی زهی مانند سازهای اعراب بدو بود که شعرای قبایل بدوی حاشیه جنوبی خلیج فارس می‌نواختند و من از روی آن تقلید کرده و ساز مشابه ای را ساختم و این ساز را با هیجان برای هم سن و سالان خودم می‌نواختم. از آنجا با ریتم وموسیقی آشنا شدم.

 پس از اینکه با ریتم و موسیقی آشنا شدید چگونه ساز " عود " را برای ادامه کار موسیقیایی برگزیدی؟

چون از خانواده دریانوردی بودم و به همراه پدر به مسافرت‌های دریایی می‌رفتم در دبی که زادگاه من هم محسوب می‌شود عودی پدر مرحومم برای من خریداری کرد.

من پس از شنیدن ترانه‌های عربی و خلیجی به ویژه نوازندگان چیره دستی چون "ریاض سنباطی"، فرید الاطرش، منیر بشیر، ناصر شمه و انور براهم از رادیو کشورهای عربی سماعی (شنیداری) نوازندگی را یاد گرفتم.

 پس از آشنایی مقدماتی با ساز عود آیا به طور علمی هم این ساز را آموختی؟

پس از تشکیل رادیو تلویزیون ملی در بندرعباس این مرکز به دنبال افراد مستعد و آشنا به خوانندگی و نوازندگی بود که من به همراه "صالح آتون، مرحوم حسن کریمی، شادروان ارسلان عطایی و فاطمه خواجه (رضایی) و حوا رضایی"در آزمون موفق به ورود به رادیو و تلویزیون شدیم و چون فعالیت ما زیرنظر با فرهنگ و هنر آن زمان استان بود عده‌ای از ما آموزش نواختن ساز و سلفژ هم دیدند.

یکی از خاطرات من دعوت ویژه استاد فرهنگ شریف از من برای نواختن عود بود و من ۲۱ روز مهمان خانه استاد بودم. یادم هست استاد از من خواست کاری خلیجی از " عوض دوخی " نوازنده معروف کویتی برایش بنوازم. وقتی من این قطعه را برایش نواختم استاد مرا مورد تفقد قرار داد و گفت تو نیاز به آموزش نواختن عود نداری و خودت استادی!

عود یا همان بربط با وجود اینکه سازی ایرانی است چرا در کشورهای عربی این قدر جایگاه دارد؟

متاسفانه عود در ایران با وجود اصالت ایرانی‌اش برای مدت‌های زیاد در بین سازهای ایرانی نبود اما این ساز در جنوب ایران به ویژه هرمزگان در بنادر و جزایر آن ساز آشنایی محسوب می‌شود به همین علت است که نوازندگان عود در هرمزگان جزو بهترین نوازندگان این ساز هستند. شاید به جرات بتوان گفت ساز عود پس از گیتار (آن هم فقط و فقط به علت محبوبیت رامی) پرطرفدارترین ساز در هرمزگان است.

 در هرمزگان نوازندگان چیره‌دستی عود نواخته‌اند و هر یک صاحب سبک به حساب می‌آیند کار کدام شان را می‌پسندی؟

همه عودنوازان بندری از محمد منصور وزیری و حسین وفادار گرفته تا محمدرفیع اشعری قشمی، شجاع‌الدین اشعری قشمی، علی میرشکال (میرشکار)، علی محبوب، قادر کنگی (ابراهیمی) همگی‌شان تسلط بی‌نظیری بر عود نواختن دارند.

از میان نوازندگان عود متاخر در دنیا عرب کار کدامیک را بهتر می‌پسندی؟

کارهای محمد عبده و عبادی جوهر را بهتر می‌پسندم.

از استادان عود ملی کار کدامیک مورد توجه‌تان است؟

پس از تصمیم به احیای ساز عود در ایران توسط هنرستان عالی موسیقی در بیش از پنجاه شصت سال پیش استادانی چون کاموسی،عبدالوهاب شهیدی، منصور نریمان و اکبر محسنی در این وادی درخشیدند.

نواختن این ساز چه حسی را در درونت بر می‌انگیزاند؟

به عقیده من عود سلطان سازهاست و وقتی مضراب‌هایم بر ساز می‌نشیند و ساز جان می‌گیرد و سازم دمساز می‌شود به من می‌گوید ای پنجه، ای دل مرا از اعماق جان بنواز این‌جاست که من و ساز یکی می‌شویم.

 تعدادی از ترانه‌های ماندگار مردمی بندرعباس ترانه اش را توسروده ای و آهنگسازی آن را هم به عده داشته‌ای؟

این ترانه‌ها چون "ای بونه بار مینو بارن/ اشترجلووی یارم سوارن/ دل به خاطر دلبر جانی/ دستم پر از گل گلدون بارن" و بقیه آنان جزو حافظه تاریخی مردم بندرعباس است و هزاران بار نیز بازخوانی شده است و خوشحالم که پس از گذشت سال‌ها بدون اینکه کسی بداند جعفر اوج کیست این ترانه‌ها خوانده می‌شود.

 این روزهای جعفر اوج چگونه می‌گذرد؟

 در انزوای خود خواسته و کمی خسته و نه ناراحت از کسی، همیشه به خودم و بازوی خودم متکی بودم. ناخدایی شناور بوده‌ام، مکانیک موتورهای دریایی و تعمیر کار دستگاه کپی هم بوده‌ام. روزگارم با تمام بالا و پایینش گذشته است./ 

روزنامه دریا

یادداشتی از محمد ذاکری 

شاید برای معرفی هنرمندی چون او بیشتر از بیان زندگی و تاریخچه هنری اش ،نام بردن از کارها و ساخته های موسیقیایی اش روشن تر و خاطره انگیز ترباشد چرا که کمتر کسی است که احتمالا ترانه معروف:

ای بونه بار مینُو بارن/ اُشتـُر جـِلوون یارُم سِوارن/دِل بهِ خاطر دلبَر جانی/ دستُم پُر از گل گلدون بارن

را نشنیده باشد. او که از دیار ناخدا خیز هرمز بود همراه با پدرش در نوجوانی با مسافرت به دبی،عاشق نواختن عود می شود و بعدتر نوشتن شعر و خواندن آن را نیز به هنرهایش اضافه می کند .

جعفر اوج را باید در کنار امثال: ارسلان عطایی،صالح اتون،حوارضایی،فاطمه رضایی،علی خان حبیب زاده، حسین قدسی نژاد و حسن کریمی نسلی دانست پرشور و پر انگیزه که همزمان با آغاز به کار صدا و سیمای مرکز خلیج فارس در دهه چهل خورشیدی،ماندگار ترین ترانه های محلی را آفریدند و شکوفا ترین دوران تاریخ موسیقی هرمزگان را رقم زدند.بهاری که با رسیدن انقلاب با خشونت و ارعاب خزان گردید و هیچ گاه تازه نشد.

هرچند بیست سال بعد و با خوابیدن موج های تند بنیادگرایی انقلابی، موسیقی محلی هرمزگان دوباره بر همان درخت سابق جوانه زد و زنده شد اما بزرگان آن هیچ گاه نتوانستند در فضای جدید، آن شروع سابق را تجدید کنند و در غبار گمنامی،ساخته های شان بعضا توسط دیگران و به نام موسیقی بوشهری و آبادانی ثبت و اجرا شد 

ترانه هایی چون:

فـاطمهَ اریت لـوله ( لوله قندی در محله شهناز)

هُو اكُنت تو غوری

مَـنكـَـل اكنت آتـش

روشن اكـُنت چولـَه : عروس خانم روی خو دَر بُكُن ای جا نِـشتـی یَخـو نـَظر بُكُن

جَـشن عَروسی مُباركِت بـَشِـت اولاد بیاری كهِ آوازخون بَشُت

از دیگر کارهای زنده یاد جعفر اوج هرمزی است .

او به صورت کوتاه در چند فیلم فارسی دهه چهل و پنجاه نیز هم چون :

مو سرخه ، پسر دریا، اشك یتیم ، مبازره با كوسه، مروارید، مفسدین نقش آفرین شد. اینک حافظه چهل سال همسایگی با جعفر اوج هرمزی که خوش رویی و صفا و صمیمت شهره بود خاطره شخصی من است از کسی که ترانه های شاد و زیبایش اینک حافظه و میراث مشترک جشن های تمام مردم بندرعباس است که همصدا با او خوانده و در شادی هایشان رقصیده اند.

«روانش چون نغمه هایش شاد و در آرامش الهی»

دیدگاه ها (0)
img