01

دی

1403


اجتماعی

22 آبان 1397 08:07 0 کامنت

صبح ساحل ، اجتماعی -  حسن بردال در جلسه‌ی شورای شهر بندرعباس در تاریخ ششم آبان، عبدالرضا بهادر معاون عمرانی و زیربنایی شهرداری گفت «آن زمان» به‌غلط شایعه شده بود که [شهرداری بندرعباس] می‌خواهد کتابخانه شهدا را تخریب کند»، در حالی که «این موضوع هیچ‌گاه در دستور کار شهرداری نبود».»

در همین جلسه محمد ذاکری مدیرکل کتابخانه‌های هرمزگان، صریحا شرحی از بی‌اعتنایی شهرداری به انجام تعهداتش درباره‌ی کتابخانه‌ی شهدا را مطرح کرد و درنهایت خواستار بازگرداندن ساختمان این کتابخانه به اداره‌کل کتابخانه‌ها شد و گفت اگر این اتفاق نیفتد پیگیری حقوقی می‌کند.

معاون عمرانی شهردار هم سخنان او را به «درددل‌هایی» تشبیه کرد که «واقعیت ندارد.»

با اینکه نه ۶۰-۷۰ سال، که فقط ۶-۷ سال بیشتر از ماجرای کتابخانه شهدا (واقع در بلوار ساحلی) نگذشته، عجیب است معاون شهردار بندرعباس واقعیت ماجرایی که اظهرمن‌الشمس است را انکار می‌کند و شایعه می‌خواند.

باید به ایشان یادآوری کرد نه‌تنها اصل موضوع تخریب کتابخانه‌ی شهدا واقعیت دارد، بلکه نهادی که  کمر به تخریب  کتابخانه شهدا بسته بود هم شهرداری بندرعباس و شهردار وقت (سلطان‌زاده) بودند.

صدها خبری که طی این سال‌ها منتشرشده گواه این مساله است.اما به همین بهانه بد نیست ببینیم نقش شهرداری در ماجرای این کتابخانه‌ چه بوده است.

کتابخانه‌ی شهدا که در اوایل دهه‌ی پنجاه خورشیدی ساخته شد، تا سال ۱۳۹۰ دارای ۳۰هزار جلد کتاب (تعدادی مرجع و نفیس) بود و ۶هزار عضو هم داشت. ساختمان کتابخانه فرسوده بود و نیازمند مرمت، اداره‌کل کتابخانه‌ها هم چندین بار به شهرداری درخواست مجوز تعمیرات می‌داد اما شهرداری پاسخ نامه را هم نمی‌داد .

بعدتر اداره‌کل کتابخانه‌ها در سال ۸۹، ۱۶۰میلیون تومان را صرف مرمت و بازسازی کتابخانه کرد که شهرداری بندرعباس جلوی ادامه‌ی کار را گرفت.

طرح توسعه بلوار ساحلی و اضافه شدن یک باند تازه به بلوارهم باعث شد تا ساختمان کتابخانه وسط دو باند خیابان بیفتد. همین مساله شهرداری را به صرافت انداخت که کتابخانه‌ را تخریب کرده و به فضای سبز تبدیل کند چرا که به گفته‌ی سلطان‌زاده (شهردار وقت) کتابخانه‌ی شهدا مانع دید گردشگران به دریا شده است.

اغلب مسوولان استان در سال ۸۹، از جانشین استاندار گرفته تا مدیرکل کتابخانه‌ها و مدیرکل ارشاد و ... همگی واقعیت تخریب کتابخانه‌ توسط شهرداری را پذیرفته بودند و می‌گفتند کاری از دست ما برنمی‌آید.

 تقریبا همه‌‌چیز آماده‌ی تخریب بنای فرسوده و مزاحم کتابخانه‌ بود؛ اما مخالفت‌ نهاد کتابخانه‌های کشور و نیز واکنش اهل فرهنگ و ادب استان باعث شد تا استاندار وقت (هاشمی تختی) با تخریب ساختمان کتابخانه مخالفت کند و درنهایت متوقف شد. شهرداری هم از دنبال کردن تخریب کتابخانه عقب‌نشینی کرد و سراغ تغییر کاربری آن رفت.

در همان گیر و دار شهرداری با اداره‌کل کتابخانه‌ها برای به دست آوردن ساختمان کتابخانه توافقی کرد و قرار شد در ازای واگذاری ساختمان کتابخانه‌ی شهدا به شهرداری (برای تغییر کاربری)، شهرداری هم اقداماتی انجام دهد.

این تفاهم‌نامه ۶بند داشت از جمله اینکه «طی یک سال ساختمانی به‌عنوان جایگزین کتابخانه شهدا با همان متراژ در پارک دباغیان ساخته ‌شود» علاوه بر آن «تا آماده شدن ساختمان کتابخانه در پارک دباغیان، شهرداری مکانی را برای حفظ‌ کتاب‌ها اجاره کند و در اختیار کتابخانه بگذارد» و  ...

نیمه ی سال ۹۲ دوره‌ی چهارم شورای شهر و شهردار جدید بر سر کار آمدند، اما همچنان کتابخانه‌ی شهدا بلاتکلیف بود و تعهدات شهرداری هم اجرا نشده. از آن سو به علت نبود جا، کتاب‌ها در وضعیتی اسف‌بار رها شده بودند تا اینکه بعدتر به سایر کتابخانه‌های شهر منتقل شدند، بنای نیمه‌مخروبه ساختمان کتابخانه‌ی شهدا هم شده بود خانه‌ی معتادان و بی‌جا و مکان‌ها.

 در حقیقت و عملا کتابخانه‌ی شهدا نابود شد و به تاریخ پیوست. در حالت خوشبینانه اگر نه مستقیم، مطمئنا شهرداری بندرعباس غیرمستقیم در نابودی این کتابخانه سهیم است.

همان روزها افراد مختلفی برای تغییرکاربری کتابخانه، طرح‌هایی به شهرداری می‌دادند. ایده‌هایی همچون کافه کتاب، پاتوق کتاب، فرهنگ‌سرای کتاب و عنوان‌های دیگر شامل یک پیشوند+کتاب. «فرهنگ‌سرا و بوستان رسانه» هم طرحی بود که اهالی رسانه و مطبوعات استان با جدیت دنبالش بودند، طرح دیگری هم بود به نام«سایگاه آشنایی».

سایگاه آشنایی طرح عبدالرضا بهادر بود که ـ آن زمان تازه معاونت عمرانی شهرداری را برعهده گرفته بود ـ 

به‌عنوان جایگزین سازه‌ی کتابخانه شهدا مطرح کرد. به ‌گفته‌ی او سایگاه آشنایی جایی است که می‌‌تواند محل اختصاصی دیدارهای رسمی مقامات و مسئولان برای دیدارها و تعاملات باشد.

درنهایت از بین همه‌ی ایده‌ها، اهالی رسانه و خبر به‌واسطه‌ی ارتباط مستحکمی که با استاندار وقت داشتند، توانستند طرح‌ خود را بقبولانند و نام کتابخانه‌ی سابق شد «فرهنگ‌سرای شهدای رسانه.»

روند بازسازی ساختمان با حفظ کلیت معماری آن طی شد و دو سال بعد در شهریور ۹۴ با حضور جادری استاندار وقت هرمزگان افتتاح شد. اما در کمال شگفتی همچون سایر اماکنی که فقط برای افتتاح آماده می‌شوند، این فرهنگ‌سرا هم تا یک سالی پس از افتتاح خالی از امکانات رها شد و شهرداری حتی از تامین برق‌اش هم عاجز مانده بود و همین موضوع انتقاد شدید تعدادی از اعضای شورای شهر را هم به دنبال داشت.

پانزده ماه پس از افتتاح، بالاخره درهای فرهنگ‌سرای شهدای رسانه به روی عموم مردم باز شد. انتظار نابجایی نبود که بعد از این همه ماجرا، نخستین برنامه در این فرهنگ‌سرا (کتابخانه سابق) حداقل قرابتی با هویت فرهنگی این مکان داشته باشد؛ اما زهی خیال باطل.در زمانه‌ای که پول حرف اول را می‌زند، فرهنگ از سنگ هم بی‌قیمت‌تر است.

و اینگونه بود که «نمایشگاه سنگ‌های قیمتی» نخستین برنامه‌ای بود که دی ۹۵ در ساختمان فرهنگ‌سرای شهدای رسانه بندرعباس برگزار شد. اقدامی که پس از انتشار خبرش در رسانه‌ها، صدای اعضای شورای شهر را هم در آورد.

به دلایلی که روشن نیست اهالی رسانه هم که به این فرهنگ‌سرا امید داشتند جزنام و تابلوی فرهنگ‌سرا چیز دیگری عایدشان نشد و هیچ‌گاه اداره‌ی امور به آن‌ها نرسید.

در بهمن ۹۵ شهرداری برای این فرهنگ‌سرا هیات‌امنا تشکیل داد و مدیراجرایی منصوب کرد و از آن زمان تاکنون ساختمان این فرهنگ‌سرا در اختیار «مرکز اسناد تاریخی شهر بندرعباس» (وابسته به شهرداری) است.

برگردیم به تعهدات شهرداری درباره‌ی ساختمان جایگزینی کتابخانه‌ی شهدا. طبق تفاهم‌نامه شهرداری بندرعباس و اداره‌کل کتابخانه‌های استان، شهرداری متعهد بود در ازای به دست آوردن ساختمان کتابخانه‌ی شهدا و تغییر کاربری آن، کتابخانه‌ای جدید با متراژ ۸۰۰ متر در ۲طبقه و با اعتباری بالغ بر 1.2 میلیارد تومان در پارک شهید دباغیان احداث کند.

مطابق آن توافق سال ۹۲ باید کتابخانه جایگزین افتتاح می‌شد اما تا امروز که حدود بیش از  ۲۰۰۰روز از آن زمان گذشته این پروژه در مرحله نقشه و حرف باقی مانده است.

عبدالرضا بهادر معاون عمرانی شهردار بندرعباس دو سال پیش در آبان ۹۵ گفته بود: «به دلیل عدم نقدینگی شهرداری در سال‌های اخیر» موفق به احداث این پروژه نشده‌ایم.

او در آبان ۹۷ هم بار دیگر گفت «برای انتخاب پیمانکار ساختمان کتابخانه‌‌ در پارک دباغیان چندین بار مزایده برگزارشده اما به دلیل نوسانات قیمت‌ها پیمانکار پروژه را رها کرده است.»

علاوه بر آن شهرداری به تعهد دیگرش یعنی تامین مکانی اجاره‌ای و موقت برای کتابخانه شهدا هم اقدام نکرد یا به نتیجه نرسید، اگر مبلغ اجاره ماهانه برای همان مکان موقت کتابخانه را از آن سال تا الان محاسبه کنیم، دست‌کم به رقمی سنگین خواهد رسید.

طی چندین سال اخیر (از زمان واگذاری کتابخانه‌ی شهدا تا کنون)، شهرداری بندرعباس پروژه‌های عمرانی بزرگ و متعددی اجرا کرده که یا به اتمام رسیده‌اند یا هم‌اکنون در حال اجرا هستند. از احداث زیرگذر و روگذرها و خیابان‌های متعدد گرفته تا ساخت پارک‌های محله‌ای و خشک‌کردن دریا برای توسعه ساحل و... . پروژه‌هایی که با حساب سرانگشتی هم جمع مبالغ هزینه‌شان چندصد برابر هزینه احداث ساختمان جایگزین کتابخانه شهدا می‌شود.

چگونه است که عدم نقدینگی و نوسان قیمت‌ها دامن‌گیر این پروژه‌ها نشده و فقط مانع ساخت یک کتابخانه است.برخلاف دلایلی که معاون عمرانی شهردار بیان کرده، به‌نظر می‌رسد که در شهرداری بندرعباس نقدینگی وجود دارد، اما نه برای همه‌ی کارها. در واقع مساله سر شیوه‌ی مدیریت و تعیین اولویت‌هاست.هرچند نگاهی به برخی دیگر از پروژه‌های بلاتکلیف شهرداری همچون احداث پایانه مسافری هم نشان می‌دهد مدیریت فعلی شهرداری بندرعباس رغبتی به انجام تعهدات دوره‌ی شهردار پیشین را ندارد.

در همین جلسه‌ی شورای شهر در تاریخ ششم آبان ۹۷، بهادر معاون عمرانی شهرداری در پاسخ به درخواست بازپس‌گیری ساختمان کتابخانه‌ی شهدا که ذاکری مدیرکل کتابخانه‌ها آن را مطرح کرد، گفت: «دو فرهنگ‌سرای انقلاب و گلستان هرکدام به متراژ ۴۰۰متر (درمجموع ۸۰۰ متر) در محله‌های چاهستانی‌ها و ۲۲بهمن آماده است و تا هفته‌های آتی می‌تواند در اختیار اداره‌‌کل کتابخانه‌ها قرار گیرد.»

درواقع طبق این گفته‌های معاون شهردار، دو فرهنگ‌سرای جدید در محلات شهر که می‌توانند نقش مهمی در فرهنگ‌سازی میان ساکنان آن مناطق داشته باشد به عنوان جایگزین کتابخانه‌ی شهدا واگذار شود تا سنگینی بار این تعهد از دوش شهرداری برداشته شود.

مطابق قانون وظیفه‌ی معاونت عمرانی و امور زیربنایی شهرداری، «سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و مدیریت در طراحی، اجرا و نظارت بر پروژه‌های شهری» است.

یعنی با تکمیل پروژه و افتتاح آن، وظیفه‌ی معاونت عمرانی به پایان رسیده و دیگر نمی‌تواند برای سرنوشت دو فرهنگ‌سرای نوساز تعیین تکلیف کند تا بر کم‌کاری شهرداری درباره ساخت کتابخانه‌ی شهدا سرپوش بگذارد.

تاکنون سازمان فرهنگی، اجتماعی ورزشی شهرداری به‌عنوان متولی فرهنگ‌سراها و معاونت خدمات‌شهری به عنوان نهاد بالادستی این سازمان، واکنشی مبنی بر مخالفت یا موافقت با طرح واگذاری این دو فرهنگ‌سرا نداشته‌اند.

به گفته‌ی مدیرکل کتابخانه‌های استان، شهرداری بندرعباس از محل سهم نیم‌درصدی این اداره‌کل از بودجه شهرداری در سال۹۶، مبلغی بیش از ۲میلیارد تومان بدهکار است.

اگر شهرداری نگران هزینه‌ای است که صرف بازسازی کتابخانه‌ی شهدا کرده، می‌تواند از محل مطالبات نیم‌درصدی سهم کتابخانه‌ها کم کند.

صورت مساله روشن است، کتابخانه‌ی شهدا با این شرط به شهرداری واگذار شد تا شهرداری بندرعباس بنای دیگری جایگزین آن کند، نمی‌توان با واگذاری دو فرهنگ‌‌سرا که با هدف دیگری ساخته شده، صورت مساله را پاک کرد.

در این میان نقش اعضای شورای شهر حائز اهمیت است، چراکه می‌توانند شهرداری را به انجام تعهدش مکلف کنند تا هم کتابخانه‌ی تازه به اماکن فرهنگی اضافه شود و هم نام کتابخانه‌ی قدیمی بندرعباس هم زنده شود؛ یا اینکه با عبور از ماجرا تماشا کنند که به چه آسانی از دو فرهنگ‌سرای شهرداری کم شود.

 

 

 

 

دیدگاه ها (0)
img