13

مهر

1403


اجتماعی

18 دی 1391 11:31 0 کامنت

صبح ساحل، اجتماعی _ بزرگی می گفت: نادیده گرفتن همدیگر برای انسانها که زندگی اجتماعیشان بسته به تعامل گروهی است در واقع کشتن  فرصتهایی است برای پیشرفت های اجتماعی و گاه حتی فردی. تا چه میزان به این حرفها اعتقاد ویا باور داشته باشیم، واقعیت امروز دنیای پیرامون ما چه ازلحاظ عرفی وچه از لحاظ علمی با تکامل و ارتباط گروهی 
انسانها گره خورده است. در روزگاری که اقتصاد دانان نیز دست درچرتکه و غوطه های عرضه وتقاضا کشیده اند وسرمایه جوامع بشری را چیزهای خیلی بیشتر از صنایع، بنگاههای اقتصادی ومنابع زیرزمینی می دانند وحتی خود ما هم سالهاست با پدیده ای به نام وزارت خانه ها روبرو هستیم چه جای گله وشکایت از این همه بی مهری که خودمان به خودمان می کنیم؟

آری اکنون که سرمایه های هرکشور و سرزمین بیشتر ازمادی بودنی، انسان بودنش است درجامعه ی که به بلوغ دینی در سایه ی اسلام محوری رسیده است چگونه است که توانمندیهای افراد را اموری شخصی می بینیم و چشم برهمدیگر می بندیم، چه بسا همین داشته های متفاوتمان روزی بکار یکدیگر بیایند وگره ای از مشکل خودمان حل کند. سرمایه های انسانی و اجتماعی هرجامعه مهمترین ارکان رشد و پیشرفت در دنیای هزارتوی و پیچیده امروز است دنیایی که قبل از داشتن تمام امکانات روی زمین،انسان می خواهد شاید همین است روند بازگشت به گذشته و آنچه  که آنرا پست مدرن می نامند.با همه ی این گفته ها باید چه داوری درباره ی نادیده گرفتن همدیگر و حتی انسان هایی با تجربه  تر توانمند، عالمتر و دریک کلام شایسته تر از خودمان درجامعه داشته باشیم؟بی گمان هر پاسخی برای این قضاوت داشته باشیم از همه مهمتر رفتار و اعمال ماست در برخورد با چنین مسایلی.

از همکلاسی دوران تحصیلی مان گرفته تا مسوولان و نمایندگانی که به واسطه ی زندگی اجمتاعی مان با آنها برخورد می کنیم و ازتوان واندیشه شان برداشتی داریم تا چه اندازه آنهاراکه برتر از خودمانند، برتر پذیرفته ایم؟

به راستی اگر کسی را توانمند ومخلص واندیشمند می بینیم، پای بودنش می ایستیم؟ اصلا به نقش آدمها در پیشرفت جامعه خود چقدر ایمان داریم؟

 چنین باوری اکنون به اصولی غیر قابل تردید در علوم انسانی تبدیل شده است. سرمایه های اجتماعی و انسانی اکنون از هر سرمایه مادی دیگری مهمترند زیرا سرمایه‌ی انسانی است که می تواند به سرمایه های مادی  وحتی معنوی، ارزشی افزودنتر  از آنچه هست بدهد. براساس همین سوزنهایی که به خودمان زدیم، جوالدوزهایی نیز به آنهایی می زنیم که میزان مقبولیت سرمایه های اجتماعی و انسانی درجامعه را می بینند اما از سر حفظ آنچه آنرا قدرت و منافع می نامند به راحتی چشم به توانایی های افراد در مسئولیتهایی که دارند می بندند.از سر دلبستگی به این آب وخاک است که باید به تمام مسئولیتهای اجتماعی خودمان مسئولیت دیدن توانمندی و دانش وبصیرت همشهریان وهموطنان را نیز اضافه کنیم. این عادت بد شاید فرهنگ ماست که پیشرفت دیگری را پیشرفت خودمان نمی دانیم چه بسا  اگر بگذاریم کسی که توانمندی وشایستگی پیشرفت دارد به لیاقتش برسد موجبات پیشرفت شهر و استان وحتی خودمان را نیز فراهم کرده ایم.

دیدگاه ها (0)
img