29

آبان

1403


حوادث

05 بهمن 1390 11:19 0 کامنت

صبح ساحل، حوادث _ تلفن همراهم به صدا درآمد . یکی از دوستان دانشجویم که در دانشگاه آزاد هرمز مشغول به تحصیل است بی‌مقدمه در مسیر برگشت امروزم از هرمز به شماره 39 برخوردیم و اصرار کردیم ما را به بندرعباس ببرد که ناخدا در جواب گفت: مسافر دارم دربستی گرفته‌اند و امروز آنها را از بندر به قشم و از آنجا به هرمز آورده‌ام باید آنها را ببرم. مدتی طول کشید تا اتوبوس دریایی ما کامل شد و با 18 مسافر که اکثرا دانشجو بودند به سمت بندر حرکت کردیم و بدلیل بدی هوا و شرایط جوی یک ساعت و بیست دقیقه در مسیر بودیم. به دقت صحبت‌های دوستم را گوش می‌کردم تا بدانم هدفش از اینهمه توضیح‌ چیست؟ در ادماه گفت: الان متوجه شدیم همان اتوبوس شماره 39 که برخی از مسافران آن در اسکله با ما هم کلام بودند به زیر آب رفته و غرق شده است. موضوع تکان دهنده بود و بلافاصله پرسیدم کسی هم نجات یافته گفت: می‌گویند 5 نفر و ناخدا دوباره سوال کردم مگر اسلکه هرمز تعطیل نبود. جواب داد : نه. مجددا پرسیدم : شما بلیط داشتید گفت: نه. برای حرکت نیازی به بلیط نبود. ابتدا سعی کردم با پیامک خبرنگاران را از این موضوع مطلع کنم سپس با دو تن از خبرنگاران به محل دفاتر یکی از رسانه‌های استان رفتیم و طی تماس با افراد مختلف متوجه شدیم که احتمالا اکثر غرق‌شدگان جلیقه نجات داشتند از اینرو با هم تصمیم گرفتیم با تماس‌های مکرر و پیگیری برای اعزام تیم نجات و امداد رسانی بیشتر و تلاش برای اعزام هلیکوپتر را آغاز کنیم.

 رمز عملیات آن شب را جلیقه نجات گذاشتیم

بعد از اینکه متوجه داشتن جلیقه برخی مسافرین شدیم و این احتمال را قوی دانستیم که ممکن است برخی از آنان زنده باشند با این کد یعنی جلیقه نجات پیگیری را شروع کردیم . ابتدا به یکی از نمایندگان که امکان تماس داشتیم ارتباط گرفته از او خواسته تا با استاندار برای اعزام هلیکوپتر دید در شب با توجه به شرایط خاص صحبت کند. معاون عمرانی ، مسوولین دفتر استاندار ، مدیر کل حوادث غیرمترقبه و برخی مسوولین هرمز تماس گرفته و هر بار تاکید کردیم مسافران جلیقه نجات دارند ممکن است تعدادی از آنها زنده باشند. جلیقه نجات بعد از خدا تنها امید ما برای زنده ماندن مسافران و گردشگران بود. خبرها یکی بعد از دیگری بروی خروجی خبرگزاری‌ها و سایت‌ها قرار می‌گرفت و بازتاب خبر هر لحظه بیشتر می‌شد. در این زمان جعمی از خبرنگاران را که با نجات یافتگان در اورژانس شهید محمدی بندرعباس مصاحبه کرده بودند به ما پیوسته و شرح ماجرا را باواسطه خبرنگاران بشنویم.

 اصل ماجرا غرق شدگان با جلیقه نجات

حوالی ساعت 17 یکم دی ماه 22 مسافر که از گردشگران فرهنگی مشهد بودند از جزیره هرمز به سمت اسکله حقانی بندرعباس حرکت کردند که در طی مسیر بعلت اتمام بنزین این اتوبوس دریایی خاموش و از حرکت باز می‌ایستد . ادامه دادن در شرایط بد جوی که بنزین ذخیره و لنگری موجود نبود کار را دشوار کرده و تکان شدید موجب وخامت حال مسافرین شده و وحشت همه را فرا می‌گیرد و آنها در محاصره موج و باد قرار می‌گیرند. حدود 20 دقیقه طول می‌کشد تا آنها بتوانند با برج نجات غریق تماس بگیرند و موضوع را اطلاع دهند. اکنون هوا روشن و حدود ساعت 17:30 عصر است . در این مدت 12 اتوبوس دریایی از کنار آنها عبور می‌کنند اما بدیل شرایط بر آب و هوایی امکان کم کردن سرعت و ایستادن را نداشتند و به راه خود ادامه می‌دهند. حدود 45-50 دقیقه بعد کشتی نجات غرق به آنها می‌رسد و اتوبوس حامل گردشگران را با طنابی به خود بکسل کرده و بسمت بندرعباس می‌کشد. لحظاتی بعد فریاد مسافران بلند می‌شود که آب وارد اتوبوس شده و عده‌ای از مسافران خود را به آب زدند . اتوبوس در جلوی چشم کشتی نجات غریق طعمه دریا شد. تنها 5 مسافر با طناب و شنا خود را به کشتی رساندند و از انجا به بندرعباسمنتقل و راهی بیمارستان شهید محمدی و ناحدا نیز به بازداشگاه هدایت شد. با دانستن شرح ماجرا از یکسو می‌خواستم ابهامات این واقعه را بدانیم و از سوی دیگر اطلاع‌رسانی را بر مبنایی انجام می‌دادیم که خانواده آنها که در شهر به سر می‌برند را نگرانتر نکنیم و به آنها اطمینان دهیم کار امداد و نجات در حال انجام است. تماس‌ها و گوش دادن به مصاحبه‌ها و پیگیری ساعت 3 شب به اتمام رسید . هر کدام تنها با نگاه کردن به آسمان از خدا می‌خواستیم راه نجات این مسافرین را در این شب بزرگ مهیا کند. آن شب و صبح بعد فرضیه‌های مختلفی در خصوص نوع امداد و شکل غرق شدن قایق مطرح بود و سوالات بی‌جوابی که با خود زمزمه می‌کردیم.

1) چرا اتوبوس دریایی که از ابتدایی ترین ایمنی برخوردار نبود اجازه تردد یافت و بدون هیچ بازرسی حرکت کرد؟

2) مسوولین تاکید بر تعطیلی اسلکه داشتند اما شواهد و قراین گویای چیز دیگریست؟

3) چرا سازمان بنادر و دریانوردی در اسکله هرمز مستقر نبوده و نماینده‌ای ندارد؟

4)ماهیت و توانمندب گروه امداد و نجات در این حادثه تا چه حد بود؟

5) آیا مقصر یا مقصران این موضوع استعفا خواهند داد؟

6) چرا گروه امداد و نجات بجای رساندن بنزین به آنها دنبال کشیدن آنها با طناب بود؟

 کاش بنزین می دادید

صبح دوشنبه به همراه دو تن از خبرنگاران کهم نتظر اعلام نتیجه توسط شورای تامین بودیم که با تعاونی قایقرانان هرمز تماس گرفته تا ابعاد بیشتر واقعیت را بدانیم. این فرد که از بومینا جزیره هرمز نیز بود گفت: اگر به جای بکسل و کشیدن به اتوبوس مسافران بنزین می‌رسید دیگر نیازی به امداد و نجات نبود و اگر بجای بندرعباس این اتوبوس از همان ابتدا به سمت هرمز کشیده می‌شد با توجه به سمت و سوی باد باز هم انکان غرق شدن اتوبوس دریایی کمتر بود. او در شرح ماجرا گفت: یک قایق تندور خود را به این اتوبوس می‌رساند و سعی می‌کرد لنگر خود را به آنها بدهد و می‌گوید بنزین من تنها کفاف رسیدن به هرمز را می‌کند ولی تماس می‌گیرم برای شما از هرمز بنزین بیاورند که ناخدای اتوبوس می‌گوید نیازی نیست. مدتی از تماس ما میگذرد و الان گروه نجات می‌رسند. ما به همراه یک اتوبوس دیگر تا 11 شب بدنبال مسافران بروی دریا بودیم که تلاشمان نتیجه‌ای در بر نداشت. در همین موقع به همراه دو تن از خبرنگاران برای دیدار با استاندار و طرح 2 ابهام و سوال اساسی با استاندار وارد استانداری شدیم و در دفتر استاندار منتظر ماندیم تا پس از اتمام نشست استاندار با مسوولین با وی در خصوص ابعاد مختلف و نحوه امداد رسانی صحبت کنیم در این زمان با دیگر خبرنگاران تماس گرفتیم تا به دفتر استاندار بیایند که در همین حال استاندار به همراه مسوولین از دفتر کارش خارج شد و همگی به سمت اسکله حرکت کردند. در همین حال به استاندار عرض کردم چرا اتوبوس بنزین نداند و بجای هرمز آنها بسمت بندر بکسل کردند. ما نیز سوار ماشینی به همراه آنان وارد اسکله حقانی شدیم و از خبرنگاران طی تماس تلفنی خواستیم بجای استانداری خود را به اسکله حقانی برسانند . استاندار به بنادر و دریانوردی و دریابانی تاکید داشت که باید هر خروج از اسلکه و ورود به آن شب و هر حرکتی با مجوز خروج صورت گیرد و این ساز و کار باید فورا اجرایی شود. در میان مسوولین که اسدی دادستان نیز حضور داشت که از او در خصوص تشکیل پرونده جهت متهمان یا مقصران احتمالی سوال کردم که وی در جواب گفت: دستگاه قضایی قطعا در صورت اثبات با متخلفان یا مقصران برخورد قانونی انجام می‌دهد اما این موضوع باید در دادگستری قشم دنبال شود و در صورت نیابت پرونده در اینجا بررسی و کار تحقیق و بازپررسی در بندرعباس صورت می‌گیرد. دقایقی بعد استاندار به همراه مسوولین یه قصد عیادت و دلجویی وارد بخش داخلی بیمارستان شهید محمدی بندرعباس در طبقه دوم شد.

 جوان نجات یافته: بی‌تدبیری عامل کشته شدن پدر و مادرم شد

این جوان در تشریح حادثه می‌گفت :  من از گروه نجات خواستم طناب را بکشند تا به کشتی برسد چون خودم دیدم هنوز چند نفر در اتوبوس هستند اما آنها طناب را پاره کردند. کشتی نجات فاقد ابتدایی امکانات حتی پتو و قرص ضد تهوع برای نجات یافتگان بود و آنها تاکید داشتند ما نمی‌توانیم دوباره به محل برگردیم . زیرا کشتی‌ما 5/2 میلیارد تومان قیمت دارد و عمق اینجا کم است . آیا جان پدر و مادر من و مسافرین به اندازه قیمت این کشتی ارزش نداشت؟ در اسکله هرمز هیچ امکانات و بازرسی و نظارتی نیست؟

 5/5 عصر گیر افتادیم اما 11 شب هلیکوپتر فرستادند

استاندار با کنار گرفتن در تخت پیر زن که برای زنده ماندن طناب را رها نکرده بود با او شروع به صحبت کرد. این زن که تنها نجات یافته زن این حادثه بود می‌گفت : اگر دو تا قایق پلاستیکی می‌امد و 4 آدم ورزیده می‌توانست ما را از اتوبوس خارج و با همان قایق پلاستیکی نجات دهند لحظه وقوع حادثه هوا روشن بود و برای نجات مسافران کاری نشد. در این میان استاندار از او پرسید زمان سوار شدن کسی از شما نخواست سوار نشوید که هوا مساعد نیست. گفت : نه، حتی گردشگران هم دنبال قایق بودند مجددا استاندار سوال کرد: چه وقت از بندرعباس و اسکله حقانی خارج شدید زن جواب داد 9-5/8 صبح دوباره استاندار پرسید آیا قبل از شما قایق دیگری حرکت کرد که جواب داد : بله حتی مسافر هم بود. در این هنگام دختر جوانی که مادر و پدرش را از دست داده بود رو به استاندار گفت : من پدر و مادرم را از دست دادم کی جسدها را به ما تحویل می‌دهید که استاندار با عرض تسلیت به او گفت : کار پزشکی قانونی در حال انجام است و هماهنگی صورت می‌گیرد که اجساد را فردا با هواپیما به مشهد منتقل کنیم و در صورت امکان خانواده‌هایی که در اینجا هستند را راهی مشهد کنیم.

 25 دقیقه کشتی نجات دور اتوبوس دریایی چرخید

پیرمرد سفید موی دیگری در حال گفتگو با استاندار بود که مدیر کل سازمان بنادر آزاد سوال کرد چقدر طول  کشید تا با ناجی تماس گرفتید گفت: 20 دقیقه طول کشید و حدودا 50 دقیقه زمان سپری شد تا گروه نجات بما رسید که 2 بار بهع قایق زد که برخی شیشه‌ها شکسته شد اما نتوانست کاری کند طناب انداخت تا به کمک یک قایق تندرو که در انجا بود اتوبوس را بکسل کرد و شورع به حرکت کرد که همه فریاد زدند آب همه جا را فرا گرفته و من تلاش می‌کردم تا با کشیدن طناب اتوبوس را به کشتی نجات نزدیک کنم که اتوبوس به زیر آب رفت و چند نفر به آب زدیم و من با کمک طناب به کشتی رسیدم . ابتدا جوان را بالا بردم و سپس خودم را به بالای کشتی بردم . در این زمان مدیر کل بنادر پرسید: چرا به آب نپریدید؟ گفت : اصلا فرصتی نبود و برخی ها که به آب زدند هم نجات نیافتند. من که شاهد این گفتگو بودم سوال کرد: اگر بجای طناب به شما بنزین می‌دادند چه می‌شد؟ گفت: نجات می‌یافتیم چرا که ابتدا موج کمتر هم بود و من همسرم را از دست دادم.

 اگر کشتی نجات به قایق ما نمی‌زد قایق غرق نمی‌شد

تنها ورزشکار در میان نجات یافتگان که بدون جلیقه بود گفت: اولین کسی که بودن جلیقه به کشتی رسید من بودم کسی برای ما کاری نکرد . حتی نتواستند یک قایق پلاستیکی را پایین بفرستند یا چند لاستیک برای ما پرت کنند و اگر کشتی نجات به قایق ما تنه نمی‌زد ما غرق نمی‌شدیم. فقط یک قایق که تلاش می‌کرد طناب را به ما برساند کسی دیگر به ما کمک نکرد . ما 100- 150 متر حرکت کردیم و بکسل بودیم که اتوبوس دریایی ما به زیر آب رفت حتی بسیاری جلیقه‌ها خراب بود و بند نداشت.

 تشکیل کمیته حقیقت یاب به ریاست معاون سیاسی

استاندار هرمزگان در پایان این عیادت گفت: یک کمیته برای بررسی دقیق و همه جانبه و کارشناسی تشکیل شده است و با متخلفان در هر عنوانی که باشند برخورد قانونی صورت می‌گیرد. در صورتی که خانواده های مصیبت زدگان بگذرند ما نمی‌گذریم و این کار را تا حصول نتیجه ادامه می‌دهیم. اما استاندار از زمان دقیق اعلام نتیجه بررسی کمیته اطلاع نداد  و گفت: ما نباید دقت را فدای سرعت کنیم. آنچه مهم است این است که این آخرین رویداد و موضوع دریایی در هرمزگان نخواهد بود و نمی‌توان به اینهمه امداد و نجات برگزار شد. در طی سال دلخوش کرد. چرا که در پایان 16 نفر کشته، یک نفر مفقود و 5 نفر نجات یافتند سرنوشت نهایی اتوبوس شماره 39 که غرق شدگان با جلیقه نجات بودند.

 

 

دیدگاه ها (0)
img