فرهنگی و هنری
داستان فیلم جنبل که ترکیب ویدئو آرت، پرفورمنس آرت و مستند است درخصوص باورهای مردم جنوب و ساحلنشین است که این باورها در این فیلم بازسازی نشدهاند، بلکه به قصه جدیدی تبدیل شدهاند که نویسنده آن را با تاسی از باورهای مردم جنوب نوشته است.
کنکاش در باب زندگی، عقاید و آرای هر قوم و قبیلهای برای خود جذابیتهایی دارد، حتی اگر هنرمندی بخواهد آنها را در لایههای هنری و زمینههای مواجهه مردم با آن آیین و عقاید به تصویر کشد. از سوی دیگر، اتفاقات و پیامدهای آن آیین همواره میتواند سوژه مناسبی برای کنکاش در لایههای مختلف زندگی مردم نیز باشد. بهخصوص کسانی که زندگی آنها با تاریخ و فرهنگ گره خورده و از قدمتی نسبتا طولانی برخوردار باشند. مواجهه مردم جنوب ایران با دریا را میتوان به قدمت خود دریا به حساب آورد؛ کسانی که به هر نحوی، از صیادی و شکار تا کشتیسازی و باربری دریایی، زندگیشان به دریا گره خورده است. بیگمان کسانی که اینچنین با دریا نسبتی جدی دارند، حتما زندگیشان نیز ویژگی خاص و متمایزی دارد. از سوی دیگر، پایان زندگی آنها و واژهای به نام «مرگ» برای آنها گویا همان معنای زندگی را در فضای معرفتی دیگری دارد.
مستند داستانی «جَنبَل» به کارگردانی هادی کمالیمقدم و مینا بزرگمهر برگرفته از افسانههای مردم جنوب درباره عشق آدمیزاد و پریزاد است. این مستند توانسته بخشی از باورهای آیینی مردم جنوب ایران را در باب زندگی و مرگ به تصویر کشد. داستان این مستند بر اساس این حکایت است که موسی با افسون یکی از پریان دریا به نام «دخت دیریا» وارد دنیای موجودات خیالی میشود. دوگانه مرگ و زندگی در مستند «جنبل» رویاروییای است که میتوان آن را در لایههای آیینی مردم جنوب ایران بررسی کرد. این فیلم با در هم تنیدن مستند، ویدیو آرت و هنر اجرا (پرفورمنس آرت) کشف و شهود موسی را در هزارتوهای این جزیره اسرارآمیز دنبال میکند.
مستند «جنبل» توانسته با بررسی و نمایش زندگی مردم این سرزمین بخشی از آیین آنها را که نسبتی جدی با فرهنگ بومی و تاریخ آن سرزمین دارد، نشان دهد. کارگردان با انتخاب تصاویر ناب از لحظات رویارویی انسان با فضاهای مختلف اعجابآور توانسته بخشی از بارقههای فکری آنها را نشان دهد. کارگردان تنها به شکار تصاویر مضمونی اکتفا نکرده، بلکه با نشان دادن تصاویری جذاب از محیط پیرامونی و اغواکننده دریا و ساحل جذابیتی تحسینبرانگیز به منطق مستند اضافه کرده است. برای مستند «جنبل» مردم این منطقه به مثابه فضایی متحرک هستند که زندگی در آن سیال است.
زندگی و مرگ آنها به دریا وابسته است و دریا نشانی از حیات مردم این منطقه است. کسانی که میمیرند و لباسهایشان به دریا سپرده میشود. این اگر یک رویای زیبا و باورپذیر باشد، مستند توانسته آنها را بهخوبی به تصویر کشد. کارگردان بهخوبی متوجه این رابطه شده و سعی کرده نشانههای حیات و مرگ را در لابهلای تصاویر از حرکات و سکنات مردم نشان دهد. کارگردان در این مسیر توانسته یک واقعیت را کشف کند. او با واقعیت روزمره همراه شده و فضای اطراف را بهخوبی ثبت و ضبط کرده است. برای او همراهی با راوی، سیر و سلوک هنری و خلق یک رویداد هم نیست. او به مثابه کارگردانی که واقعیت را بهخوبی دیده و توانسته فضای پیرامونی را ضبط کند، به همراهی با انسانهای باورمند اکتفا کرده است.
فضای مستند آرام و بیتنش است. در آن، اتفاق یا رویداد منحصری رخ نمیدهد. ما با یک ریتم هماهنگ و یکدستی با مستند همراه میشویم و بیش از آنچه شاهد یک اتفاق نادر و هیجانانگیز باشیم، تصاویر رنگارنگ و گاهی شاعرانهای مانند صحنههای پایانی مستند میبینیم که میتواند برای مخاطب از یک سو حوصلهسربر یا جذاب باشد. گویی کارگردان با قرار دادن راوی که شاعرانه روایتی دلانگیز از آنچه رخ داده میدهد، میخواهد بیانی ساحرانه نیز داشته باشد و ما مجذوب تصاویر و بیان او میشویم. ما در مستند شاهد کسانی هستیم که ادعیه یا مناجاتی میخوانند و همراه موسیقی و رقص محلی مناسکی را انجام میدهند که برای ما میتواند سردرگمکننده باشد و ندانیم آن ماجرا چیست و اساسا چه خاستگاه و فلسفهای دارد.
تلفیق باورهای محلی با زندگی روزمره برای مستند میتواند یک نکته مهم تلقی شود که نشان از خلاقیت کارگردان دارد، اما وقتی مخاطب اساسا با آن رویداد آشنا نباشد و مستند به او نگوید که آن رویداد چیست، نقیصهای است که میتوان آن را رفع کرد. مستند «جنبل» بیش از معنی، حاوی تصاویری است که هر لحظهای توانسته مخاطب را با خود به جهانی پر از معنی ببرد. بنابراین این مستند غلبه تصویر بر متن است .
هادی کمالی، مقدم کارگردان فیلم در این باره بیشتر توضیح می دهد:
«ساخت فیلم جنبل را هفت سال پیش آغاز کردیم و خانم مینا بزرگمهر و بنده مشترکا کارگردانی و تهیه کنندگی این فیلم را برعهده داشتیم و علی مصفا نیز بهعنوان تهیهکننده کنارمان بوده است. داستان فیلم جنبل که ترکیب ویدئو آرت، پرفورمنس آرت و مستند است درخصوص باورهای مردم جنوب و ساحلنشین است که این باورها در این فیلم بازسازی نشدهاند، بلکه به قصه جدیدی تبدیل شدهاند که نویسنده آن را با تاسی از باورهای مردم جنوب نوشته است.
داستان فیلم درباره هنرمند بومی جنوبی است که از طریق تابلوهای جادوییاش وارد دنیایی از جنس خیال میشود و آنجا با دختر دریا ملاقات میکند؛ موسی در طلب عشق دختر دریا پا به افسانه میگذارد، بیآنکه راه بیرون آمدن از هزارتوی خیال را بداند. در بخشهای مختلف فیلم فعالیتهای موسی کمالی بازیگر این فیلم را میبینیم که داستان فیلم را پیش میبرد و با کارهای هنری که صورت میدهد وارد داستان اصلی فیلم میشویم. بخش اعظم این فیلم در جزیره هرمز فیلمبرداری شده است و بازیگران جزیره هرمز در آن نقشآفرینی میکنند و موسیقی این فیلم را احسان صدیق ساخته است.
در گذشته نیز یک اثر مستند کوتاه را درباره یک نخلستان در هرمزگان تهیه کرده بودیم که از شبکه چهار سیما پخش شد. وقتی با هرمزگانیها کار میکنید به فردی تبدیل میشوید که سالهای سال در آن منطقه فعالیت داشته و خونگرمی مردم، آب و خاک هرمزگان بسیار دامنگیر است».
نظرسنجی
اخبار مرتبط
عزاداری سنتی هرمزگان با حضور هئیت های مذهبی شهرستان رودان در حرم مطهر رضوی
از فعالیت های زیرساختی تولید علم در هرمزگان حمایت می کنیم
میزان مرگ مادران باردار هرمزگانی کاهش یافت
مشاهده عقاب دریایی نادر پالاس
معطلی مسافران دراسكله های بندرعباس و قشم كاهش می یابد
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار