03

دی

1403


اجتماعی

30 تیر 1398 11:58 0 کامنت

بارها طرح‌هايي با عنوان جمع‌آوري يا سامان‌دهي كودكان كار در ايران انجام شده اما نتيجه اين طرح‌ها عاري از هرگونه ساماني براي اين كودكان بوده‌ است. هر تصميمي كه راجع به كودكان گرفته مي‌شود بايد طبق اصل منافع عاليه كودكان باشد و اگر چنين نبود، بايد به آن تصميم به ديده ترديد نگريست. طبق ماده 45 قانون حمايت از خانواده هر تصميم اجرايي، اداري و حتي قضايي در مورد كودك بايد با رعايت مصلحت عاليه كودك در نظر گرفته شود، يعني اينكه وقتي چند تصميم در مورد كودكي مدنظر است، بايد آن تصميمي برگزيده شود كه بيشترين نفع را براي خود كودك دارد. اما آيا طرح‌هاي ضربتي جمع‌آوري كودكان كار با توجه به مصلحت‌هاي عاليه كودكان انجام مي‌شوند؟ پاسخ اين سوال مشخصا خير است زيرا هدف از اجراي چنين طرح‌هايي نه بهبود معيشتي كودكان...

 

بلكه تنها رفع تكليف از مسوولان شهري است. بارها اين كودكان با عناويني چون جمع‌آوري يا ساماندهي براي مدتي موقت از چهره خيابان پاك مي‌شوند تا ديگر جلوي چشم نباشند و عواطف عمومي را جريحه‌دار نكنند. حال اينكه تعابيري كه به كار مي‌رود مهم نيست، چون آنچه در عمل صورت مي‌گيرد صرف جمع‌آوري و دور كردن اين كودكان است و براي شخص آنها هيچ نفعي ندارد.

 

نفع اين كار بيشتر براي متوليان و مديراني است كه مي‌خواهند در گزارش‌هاي خود بگويند ما چهارراه‌ها را از كودكان كار پاك كرديم. اين كودكان هم بعد از جمع‌آوري در مكان‌هايي نگهداري مي‌شوند كه طبق گزارش‌هاي دريافتي منافات بسياري با تكريم كودك دارند. از طرفي ديگر براي جمع‌آوري اين كودكان، به بهانه‌هايي متوسل مي‌شوند مبني بر اينكه 70 درصد اين كودكان از اتباع بيگانه‌اند. حال اگر مسوولان با حداقل ادبيات حقوقي كودك آشنا باشند بايد بدانند كه در زمينه كودكان مليت، تابعيت، رنگ و نژاد هيچ اهميتي ندارد.

 

صرف‌نظر از اين موارد بايد تلاش كرد تا حقوق كودكان با هر تابعيت و مليتي حفظ و تكريم شود. اما مشاهدات و تجربيات نشان مي‌دهند كه در محل‌هاي نگهداري كودكان، با وجود زحمت و هزينه‌ زياد، كودكان جريحه‌دار‌تر از قبل مي‌شوند. در اين محل‌ها توان مراقبت طولاني از كودكان نيست. بارها و بارها گفته شده است بايد مداخلات از همان محل زندگي اين كودكان آغاز شود نه از خيابان؛ لذا قبل از جمع‌آوري آنها بايد ديد در محل زندگي خودشان چه مشكلات معيشتي و اقتصادي دارند. بايد توجه داشت كه با بهانه‌هايي مثل اينكه كودكان در دسته‌هاي تبهكاري يا موادفروشي مشغولند - ادعايي كه از نظر آماري هيچ سندي ندارد- نمي‌توان با طرح‌هاي ضربتي به جان اين كودكان افتاد.

 

نتيجه چنين طرح‌هايي اين است كه مدتي چهارراه‌ها خالي از كودكان مي‌شود اما اين غياب موقتي است و كودكان باز هم به خيابان‌ها و سر چهارراه‌ها بازمي‌گردند؛ چنان‌كه در گذشته بازگشتند. اين كودكان خانواده و زندگي خود را دارند و بايد در محل زندگي خود مورد حمايت قرار بگيرند تا بتوانند به تدريج نيازي به حضور در خيابان نداشته باشند. مداخلات محلي در نقاطي از كشور اجرا شده و نتايج آن ملموس و اميدبخش بوده است. براي مثال در يكي از شهرهاي مازندران نهادهاي شهري با هم همكاري كردند و در محل زندگي كودكان به بررسي وضع معيشتي و بهبود آن پرداختند يا در شيراز هم مداخلاتي به كمك تمام ارگان‌هاي حمايتي مثل بهزيستي، كميته امداد و بهداشت و درمان صورت گرفت و توانستند مسائل را در همان مقر زندگي كودكان برطرف كنند.

 

اين اقدام در تهران هم عملي است. صدها بار اين كودكان جمع‌آوري شده‌اند و اطلاعات آنها و وضع معيشت و كس‌و‌كارشان هم مشخص و در دسترس است. با بسيجي همگاني مي‌توان وضع نابسامان اين كودكان را در محل زندگي خود سامان داد و دنبال طرح‌هايي بود كه در راستاي مصالح عاليه كودكان باشد، نه مديران و مسوولان.

 

 

مظفر الوندی - اعتماد

دیدگاه ها (0)
img