پول های معلق در کمین دارندگان کارت های اعتباری

صبح ساحل، اقتصادی _ به عنوان یک شهروند واردفروشگاهی می شوید، فروشگاهی بزرگ که تبلیغات آن در همه شهر دیده می شود و برای ایام نوروز برنامه های ویژه ای هم تدارک دیده، هرلحظه در جایی تابلوی خوش آمد را می بینید، بلندگوها نوای نوروزی سرمی دهند و لبخندهای متصدیان فروشگاه تبریک بر لب دارند، از انتخاب شماتشکر می کنند و شما هم خوشنود از اینکه به تدریج فضاهای فروشگاهی اندکی حال و هوای بهار را تقدیم می کنند . در میان بحبوحه گرانی ها دیگر عادت کرده اید قیمتهای عجیب و غریب روی بسته بندی های کالا ببینید ،دیگر تورم روزمره بخشی از زندگی شماست، مثل نفس کشیدن که به آن فکر نمی کنید اما ضروری ادامه حیات شماست. سعی می کنید آرام و سر به زیرزندگی کنید و فقط گاهی نگاهی به آسمان دارید که خدایا تا به کجا ، تا اینجا که آمده اید دیگر سبدخریدتان نصفه رسیده است ، با یادآوری اینکه موجودی حسابتان کفاف عید را می دهد یا نه ترجیح می دهید با دقت بیشتری کالاها را انتخاب کنید، به هرحال تا آنجا که ممکن است از مخارج اضافی صرف نظر می کنید. سراغ صندوقدار می روید، همانطور که پیش از این هم خودتان را آماده کرده بودید حتی اگر قیمت خریدتان علی رغم صرفه جویی در برداشتن کالاها دوبرابر ماه گذشته شود تعجب نمی کنید،کارت خوان آماده است، کارت شما یک بار کشیده می شود صندوقدار می گوید تراکنش ناموفق بوده،یک بار دیگر باید کارت بکشم، شماهم کارت را در اختیار او قرار می دهید، این بار انگار موفقیت آمیز بوده.خرید باموفقیت انجام شده و شما به خانه برمی گردید،سرراه می خواهید باقی مانده حساب کارمندیتان را چک کنید، به لطف وجود عابربانک های متعدد خیلی معطل نمی شود تا اینکه پرینت حساب را می گیرید، قبلا یک میلیون تومان درحساب داشتید با احتساب مبلغی که از فروشگاه خرید کرده اید باید دست کم 800 هزارتومان در حساب مانده باشد ، اما نه آنچه باقی مانده 600 هزارتومان است، اما شما فقط 200هزارتومان خرید داشته اید، به هوش ریاضی تان شک می کنید وپرینتها را با شخص همراهتان چک می کنید، اما او هم به همان نتیجه می رسد، با مراجعه به بانک و گرفتن پرینت آخرین تراکنش ها یک مبلغ دوبار از پایانه فروشگاهی کسرشده است.به خاطرمی آورید که کارت بانک را دوبار از دستگاه فروشگاه کشیده اید، پس قاعدتا لازم است که به فروشگاه مراجعه و بعد از اینکه پرینت حساب رانشان دهید متوجه خواهند شد که این مبلغ از ما کسرشده و آنها باید پاسخگو باشند. این فروشگاه های جدید شعارشان را حق با مشتری است قرارداده اند، در ضمن تمام تلاش شان برای رضایت مشتری بوده است. با این امید واهی به فروشگاه مراجعه می کنید، آنها پرینت عابربانک را قبول ندارند،پرینت اصلی از بانک مربو طه را دریافت و ارائه می کنید ، اما آنها بازهم باید بررسی کنند،سه روز باید بگذرد،دوباره سه روز دیگر ، البته آنها به هیچ وجه پرینت حساب خودشان را به مشتری نشان نمی دهند. یک هفته می گذرد، آنها مشتری را به مرکز مبادلات الکترونیکی بانکی که کارت مشتری با دستگاه کارت خوان آن مرکز کشیده شده ارجاع می دهند. مرکز مبادلات مجددا پرینت حساب هر دوطرف معامله را می خواهد. فروشگاه که در پی جذب مشتری جدید در ایام نزدیک نوروز است وقت رسیدگی به حساب مشتری ای که حقی از او تضییع شده ندارد، آنها خیلی برای رضایت مشریان جدید تلاش می کنند. مشتری قبلی خریدکرده است و دوبار هم از حساب وی کسرشده اما کسی برای رسیدگی به حق مشتری ای که برای بقای فروشگاه هاو همه جامعه لازم است اعتمادش جلب شود وظیفه ای در خود نمی بیند.شما مانده اید و مرجعی که نمی دانید چه نسبتی با او دارید. برای نخستین بار است که نام چنین سیستمی را می شنوید .مرکز مبادلات الکترونیکی که حالا باید اوکشف کند که پول شما کجاست.

 نام مبلغی که به ناحق از حساب شما کسرشده پول معلق گذاشته شده است.یعنی مبلغی از حساب شما کسرشده اما فروشگاه ادعا می کند به حساب وی نرفته است. برای بازگشت آن شاید نیاز به نامه نگاری با مرکز درتهران باشد، شاید نیازبه ماه ها دوندگی. اما شما فقط قصد یک خرید کوچک را داشتید. کارتهای الکترونیکی برای کمک به مشتریان اختراع شدند. بسیاری کارها را برای بازاریان و بانک ها ساده کردند، آنها برمبنای اعتماد مشتری-بانک-فروشنده قرارگرفته اند. اما انگار قوانین نوشته شده فقط حقوق آنها که دست بالا را در اقتصاد دارند تضمین کرده است. در این میان که دستگاه کارت خوان که از سوی فروشگاه مورددرخواست قرار گرفته، حساب بانکی آنها مربوط به مرکز مبادلات همان دستگاه است، و این دو با هم مبادلات اداری و مالی دارند، ارجاع مشتری به چنین مرکزی چه معنایی می تواند داشته باشد؟ مرکزی که برای خود وظیفه پاسخگویی به مشتری قائل نیست و در حالیکه تمام تراکنش ها را در حافظه سیستمش ثبت شده دارد اما باز برای بازگرداندن حق مشتری ، او را درچرخه اداری اش سرگردان می کند چه حقی دارد که بین معاملات شهروندی قراربگیرد.