این سینما مرده است

صبح ساحل، فرهنگی _ امیر جعفری با انتقاد از شرایط سینما و نبودن افراد کاربلد در این حوزه گفت: از ما بازیگران ، بدبخت‌تر و توسری‌خورتر پیدا نمی‌شود.به گزارش ایسنا، این بازیگر در پاسخ به اینکه گفته می‌شود به دلیل درآمدزا نبودن تئاتر به سینما‌ آمده است‌؟ گفت: به نظرم این جمله‌ی خوبی نیست و توهین به سینما وتلویزیون است. ذات بازیگر دیده شدن است و من هم دوست دارم دیده شوم اما تئاتر محدود است. با این حال ممکن است کارهایی را به خاطر پول انجام داده باشم و آنقدر هم شهامت دارم که این را بگویم.

باید ریشه‌یابی شود که چرا بازیگری خودفروشی می‌کند

جعفری درباره حضور بازیگران ادامه داد: این مساله باید ریشه یابی شود که چرا گاهی بازیگر خودفروشی می‌کند. من سال گذشته فقط یک کار تئاتر داشتم که بعد از چهار ماه، فقط یک میلیون و 700 هزار تومان پول گرفتم و دو کار سینمایی هم داشتم که پولی برای آن‌ها نگرفتم، ولی راضی بودم چون کارهای خوبی بودند.او با اشاره به اینکه در سال گذشته به جز دو فیلم «سیزده» هومن سیدی و«قاعده تصادف» بهنام بهزادی بقیه کارها را رد کرده است‌، اضافه کرد: فیلم‌نامه‌هایی که ارائه شدند چیزی نداشتند و فکر کردم یا باید آبرویم را وسط بگذارم یا اینکه پولش را بگیرم. البته برایم مهم است وقتی فرزندم بزرگ شد به من نگوید این چه فیلمی بود که بازی کردی؛ از طرفی هم فکر می‌کنم که شاید بگوید چرا نرفتی بازی کنی که پول بگیری.

مگر ما کار خدماتی می‌کنیم که برای دستمزدمان قیمت مشخص تعیین شود؟

امیرجعفری که در برنامه تلویزیونی «هفت» حضور یافته بود درباره اینکه جواد شمقدری گفته باید ضوابطی برای دستمزد بازیگران تعیین شود‌، گفت: باید لزوم این کار را پیدا کنیم. آیا این‌، معضل سینماست؟ مگر ما کار خدماتی می‌کنیم که برای دستمزدمان قیمت مشخص تعیین شود؟ وی با اشاره به اینکه «قاعده تصادف» را مجانی کار کرده و قرارداد خود را سفید امضا کرده است‌، افزود: به نمایندگی از همه بازیگران می‌گویم اگر فیلمنامه، خوب باشد، آن‌ها حاضرند نصف یا یک سوم دستمزد خود را بگیرند.او با بیان نقل قولی از اصغر فرهادی که گفته «به کسانی که می‌خواهند وارد سینما شوند دیکته بگویید، اگر توانستند بیشتر از 12 بگیرند آن وقت وارد شوند»، ادامه داد‌: حرف من هم همین است. اگر کار را به دست کاردان بسپریم کارها خوب پیش می‌روند. حال بگویند که سقف تعیین می‌کنیم، مگر می‌شود برای هنر سقف تعیین کرد؟ مگر هنر کار خدماتی است؟جعفری بحث خود را با طرح این پرسش‌ها ادامه داد که آیا می‌خواهند سقف دستمزد را به عنوان بخش‌نامه بدهند؟ اگر اینطور است، پس یعنی بیمه بیکاری ما را هم می‌دهند؟ آیا شغل ما در وزارت کار تعریف شده است؟ آیا با ما به عنوان یک کارمند معمولی برخورد می‌شود؟ اصلا متر این سقف چیست؟ پیشکسوت بودن؟ نقش اول داشتن؟ مدرک؟ تعداد کار؟

این سینما مرده است

این بازیگر با بیان اینکه از ما (بازیگران) بدبخت‌تر و توسری‌ خورتر پیدا نمی‌شود‌، اظهار کرد: معضل، ما نیستیم. تعارف که نداریم این سینما مرده است. الان کدام سینما را داریم که مردم پشت آن صف بکشند و رونق داشته باشد؟ این چهار فیلم را که فروش خوبی داشته رها کنید چون استثنا هستند. معضل اصلی این است که باید مسائل ریشه‌ای حل شود.بازیگر فیلم «کیفر» ادامه داد: بحث تعیین سقف دستمزد برای بازیگران مثل این است که من بگویم این مدیران براساس چه متری انتخاب می‌شوند؟ در حالی که اگر طرف، این‌کاره باشد، وقتی وارد سینما می‌شود این مشکلات پیش نمی‌آید. درواقع بحث دستمزدها هم از زمانی که فیلم‌های مزخرف یا همان سطحی و نازل پیش آمد، مطرح شد. این در حالی است که فیلمنامه‌های خوب رد می‌شوند و نویسنده‌هایی را سراغ دارم که چهار سال است فیلمنامه‌هایشان مانده است.

الان کسانی که باید در سینما باشند، نیستند

جعفری با بیان اینکه اگر کمی آزادی باشد و برای فیلمنامه‌ها اینقدر سخت‌گیری نشود‌، شرایط اینطور پیش نمی‌رود‌، گفت: سیستم ایمنی سینمای ما ضعیف شده است. ریشه در من بازیگر نیست که دستمزدم بالاست یا پایین. بعد می‌گویند چرا گلزار اینقدر پول می‌گیرد. نوش جانش چون وقتی مردم برای تماشای او می‌آیند می‌تواند پول خوبی بگیرد.ضمن اینکه تمام این‌ها در شرایطی است که الان بازیگران،‌کارگردانان و کسانی که باید در سینما باشند، نیستند.این بازیگر در ادامه درباره حضورش در فیلم «قاعده تصادف» و ایفای یک نقش متفاوت، بیان کرد: به عنوان بازیگر نباید درجا بزنم و دوست دارم نقش‌های مختلف را تجربه کنم. کار من بازیگری است و با جان و دل وارد این خطر می‌شوم.او با اشاره به اینکه ابایی ندارد از اینکه وقتی از نقشی خوشش می‌آید به کارگردان بگوید که می‌خواهد در آن بازی کند، گفت: درباره «قاعده تصادف» هم همین اتفاق رخ داد، گرچه آقای بهزادی معتقد بود که این نقش به من نمی  ‌خورد ولی من خواستم سه روز کار کنم تا اگر نشد دیگر ادامه ندهم.