03

دی

1403


اجتماعی

02 شهریور 1392 09:58 0 کامنت

 صبح ساحل، اجتماعی _ تمام سال های اسارت آرزو داشتم دفتر و خودکار داشتم و خاطرات روزانه ام را می نوشتم ولی متاسفانه نشد.روزی که درهای زندان باز شد، خودکاری توی جیبم داشتم ولی کاغذ برای نوشتن نه. پشت کارت اسارتم لحظه شمار آزادی را نوشتم :

خروج از اردوگاه موصل  1 و 25 دقیقه.

ورود به (شهر) موصل ساعت 2 .

سوار شدن به قطار ساعت 6 شب.

خروج از موصل 7 و 25 دقیقه.

4و 45 دقیقه وصلنا الی البغداد.

ساعت6 صبح است که در اتوبوس نشسته ایم.

ساعت8 و 7 دقیقه آخرین ساعات در کشور عراق.

اتوبوس های عراقی آماده برای بازگرداندن اسیران عراقی . چادرهای زیادی برپا شده برای تبادل اسرا.

ساعت 9و14 دقیقه اتوبوس های ما در یک منطقه نظامی جایی که صلیب سرخ کمپ زده است متوقف شده اند.ساعت 12 و نیم است، اسرای ایرانی و عراقی در جایگاه تعویض هستند ولی بلندگو کراراً از اسرا می خواهد که به چادرها مراجعت کنند. ساعت 3 و پانزده دقیقه در اتوبوس ها در خاک عراق منتظر بچه ها .....

فقط صد متر به مرز بهشت و ...حالا بهشت!! و حالا آزادی!!!

ایران.

دیدگاه ها (0)
img