سیاسی
صبح ساحل، سیاسی _ انتخاب دو گزینه ای: اضافه شدن 100کیلومتر یا از بین بردن همکاری متقابل دواستان «پارسیان می نویسیم هرمزگان میخوانیم!» هرمزگان« لحاف چهل تکه » نیست! اعتراض هرمزگانی ها برای شنیده شدن صدایشان بسیاری از نمایندگان فارس قلبا با مسئله ساحلی شدن مخالفند
صبح ساحل، سیاسی _ انتخاب دو گزینه ای: اضافه شدن 100کیلومتر یا از بین بردن همکاری متقابل دواستان
«پارسیان می نویسیم هرمزگان میخوانیم!»
هرمزگان« لحاف چهل تکه » نیست!
اعتراض هرمزگانی ها برای شنیده شدن صدایشان
بسیاری از نمایندگان فارس قلبا با مسئله ساحلی شدن مخالفند
انتخاب دو گزینه ای: اضافه شدن 100کیلومتر یا از بین بردن همکاری متقابل دواستان
بهانه های نمایندگان استان فارس هرکدام خود عذری بدتر از گناه است. آنجا که برخی شان می گویند برای آبادکردن مناطق مورد ادعا خواهان پیوستن آن به فارس هستند. باید پرسید مگر تنها مناطقی بانام فارس حق آبادان شدن دارند و مگر سرمایه گذاری از هرمزگان هنگامی که در استان فارس سرمایه گذاری کرد،نامی از فارس و هرمزگان بود؟ مگر آنزمان که نفت هرمزگان برای پالایش به شهرهای فارس منتقل شد حرفی از استان فارس بودن یا هرمزگان بودن مطرح بود؟ آیا اکنون که در برخی شرکتها تا 70 درصد نیروهای انسانی اهل استان فارس هستند، نمایندگان مانع از فعالیت آنها شده اند؟ برخی دیگر نفوذ بیشتر نمایندگان فارس به علت تعداد بیشتر راعاملی در اقناع مقامات و در نفوذ آنها برای اخذ مصوبه جدایی کوشکنار دانسته اند که اتفاقا همین بهانه عاملی است برای مخالفت بیشتر با چنین مصوبه ای. چراکه در جایی که قدرت بیشتر و عده بیشتر نمایندگان می تواند عامل برنده باشد، این استانهای کوچکترند که باید باتمام قوا مقابل توسعه زمینی بیشترآن استان به زیان استان خود را بگیرند چراکه این افزایش وسعت که افزایش جمعیت را در آینده به دنبال دارد بهانه دیگری برای افزودن برتعداد نمایندگان آن استان بزرگتر باشد. از آنجا که تاکنون قانون هرآنکه قوی تر، موفق تر مصداق یافته، چرا نمایندگان استان فارس همکاری استانهای با وضعیت مشابه همچون بوشهر را برای مخالفت با ادعای فارس جلب نکرده است. همین نکته که افزایش استان فارس یعنی افزایش قدرت به زیان استانهای کوچکتر توجیه و ابزاری برای کسب موافق به سود استان هرمزگان خواهد بود. آقایان به هوش باشند که با چشم پوشی از چنین مصوبه ای مدتی بعد با اضافه شدن برتعداد نمایندگان استان فارس (به بهانه اضافه شدن برجمعیت) و شاید کاستن از تعداد نمایندگان استان هرمزگان به بهانه کم شدن وسعت و جمعیت آن مواجه خواهند شد. از آنجا که همین بهانه های الحاق به فارس از سوی برخی مدعیان به نفع استان کرمان هم مطرح شده ، این مسئله بیش از پیش باید موردملاحظه دلسوزان استان قرارگیرد. اگر پس از این با اقداماتی که در حال انجام است مصوبه مذکور لغونشود، امیدی برای توسعه عادلانه استان به نحوی که مستحق آن است ،از بین رفته است. اما این پایان ماجرا نخواهد بود و در درازمدت استان فارس پیوند نزدیکی که تاکنون با مردم هرمزگان را داشته است ، به دلیل همین زیاده خواهی از دست رفته خواهد دید.
«پارسیان می نویسیم هرمزگان میخوانیم!»
باورها،جای توهم وحضور،جای بیتفاوتی ونسیم،جای گرما را میگیرد. اهداف، قربانی نمیشوند، اگرچه ممکن است لباس عوض کنند ودرمسیری دیگر قرار بگیرند. این، آرزو نیست،بلکه استوانهها و ارکان شعور وحقیقتند؛ که چون رعد،میغرند وچون باد، میوزند وچون باران،میبارند.نظام جمهوری اسلامی درسایهی اهداف وآرمانهای بلند ونورانی،درسهایی به ما آموخته است که میتوان درچندمحور خلاصه کرد:
-1عدالت را درکردار وگفتار وفکر عملیاتی نماییم.
-2برای رشد، پیشرفت وآبادانی میهنمان تلاش کنیم.
-3آزادی وآرامش را درتمام ارکان جامعه به عنوان هدیهالهی، گرامی بداریم.
حال که سخن از آزادی و آرامش شد، خوب است به نکتهای که درساختار اجتماعی وسیاسی کشورمان وجوددارد،توجه کنیم.
آزادی، صرفاً آزادی از زندان واسارت نیست، بلکهآزادی یک جریان عمومی درتمام عرصههاست، از آزادی بیان گرفته تا آزادی سلایق و آزادی درانتخاب و آزادی درنگاه ودیدگاه. آرامش نیز چنین است، آرامش درسایهی تعهد ودرسایهی پاکی وشرافت. کشور عزیزمان ایران، یک نظام یکپارچه،مصمم وتحت ولایتامر که تجلیگاه آن ولایت مطلقه فقیه است، اداره میشود وبرای جاریشدن سیل امنیت، مرزهایی تعریف شدهاند که پایگاه هراستانی است و وجببهوجب آن، بوی خوش طراوت هراستانی میدهد. مدتی است زمزمهی جدایی پارسیان از هرمزگان به گوش میرسد واینکه این زمزمهها به یک نگاه واقعبینانه تبدیل شده وذهن هرمزگانی را به خود مشغول ساخته و قلبشان را پرطپش کرده است. خوب است از ذهن مشغول هرمزگانها بگوییم که دراین جریان دلنگرانیها و دلشوریها چه فکری وچه ایدهای میگذرد.اینجاست که چندسوال وفکر اساسی ذهن هرمزگانیرا مشغول کرده است.
اول: این چه نگاهی است که اگر یک استانی قرار است به دریا راهپیدا کند، چشم طمع به الحاقبخشی از استان دیگر به استان خود بدوزد؟ آیا الحاق به دریا مهمتر است یا احترام به مرزبندیهای اصولی که براساس ضوابط ومقررات جمهوری اسلامی تبیین شده است؟
دوم: مگر تنها راه استفاده کردن از دریا ومزایای آن، الحاقبخشی از استان هرمزگان به استان دیگر است درحالی که هرمزگان یک کشور مستقل نیست که برای ورود دیگر هممیهنان نیاز به اخذ ویزا و روادید باشد، زیرا هرموقع ودرهرفرصت دیگر هموطنان از سایر استانهای کشور میتوانند درکمال آرامش وامنیت به هرمزگان سفرکنند واز دریا و مواهب دیگر آن استفاده نمایند، همانطوری که ایام بهار ونوروز، هرمزگان میزبان میلیونها نفر مسافر نوروزی است.
سوم: به قول یکی از نمایندگان محترم بندرعباس درمجلس شورای اسلامی،اگر استانی قصدالحاق به دریا داشته باشد، میتواند بدون جداسازی یک منطقه از آن استان، درارتباط داشتن به صورت سهل وآسان به دریا با هرمزگان مشارکت نماید؛مثلاً از اولین منطقهای از استان خودشان که به هرمزگان متصل است، اقدام به ساخت آزادراه نماید وبا مشارکت اداره راه وشهرسازی استان هرمزگان، این مهم به سرانجام برساند تا با جادهای ایمن به دریا برسند واول شهر خود هم تابلویی سبزرنگ نصب کنند که روی آن نوشته شده است:سواحل بندرعباس 900 کیلومتر.
چهارم: امسال از سوی رهبر فرزانه انقلاب به ساحل حماسهی سیاسی وحماسهی اقتصادی نامگذاری شده است ومهمترین اصل برای رسیدن وتحقق این شعار، آرامش اجتماعی وعمومی است.
آیا با طرح چنین برنامههایی،آرامش به وجود میآید؟
آیا دنبال کردن چنین برنامهها وطرحهایی با حماسهی سیاسی وحماسهی اقتصادی همخوانی دارد؟
آیا با درگیری، اختلاف، نگرانی وایجاد دلشوره حماسهای رخ خواهد داد؟
پنجم: اگر به بهانهی الحاق واتصال به دریا، بخشی از استان هرمزگان جدا شود، چه تضمینی وجود دارد که دیگراستانها نیز چنین طرحی را سرندهند و به فکر اتصال به دریا نباشند؟
اگر اینگونه نگاهی درجامعه حکمفرما شود، دیگر هرمزگانی نخواهد ماند و باید هرقسمت آن را به بهانه الحاق به دریاق، به استان دیگر بدهیم.
ششم: آیا خوب است که ما هرمزگانیها بگوییم: دراستان ما آثارباستانی با قدمت زیادوجود ندارد، پس بخشی از استان فارس که آثار باستانی فراوانی دارد به استان هرمزگان بدهید تا ما هم کمی از آن بهرهمند شویم؟
آیا مردم استان فارس،نگران نمیشوند؟ وحق هم دارند نگران شوند. پس به ما حق بدهید ناراحت شویم، زیرا ما هرموقع میخواهیم از آثار باستانی استان فارس دیدن کنیم، بدون هیچنگرانی ودرکمال آرامش به استان فارس سفر کرده و از آثار باستانی بازدید میکنیم، پس همهی مردم کشور نیز با آرامش به هرمزگان سفرکنند واز جاذبههای آن دیدن نمایند.
هفتم: درخواست مردم هرمزگان از مسئولین استانی این است که درکمال آرامش وبه دور از هرگونه تشنجآفرینی، صدای ما را به گوش مسئولین صاحبنظر دراین عرصه برساند تا پارسیان، پارهی تن هرمزگان برای هرمزگان بماند.
هرمزگان« لحاف چهل تکه » نیست!
خبر، بسیار کوتاه و در عین حال آزاردهنده بود: « دولت سابق با مصوبه انتزاع بخشی از غرب هرمزگان و الحاق آن به استان فارس موافقت نمود». خبری که در ابتدا غیر واقعی و خنده دار به نظر می رسید اما پس از اظهارات استاندار فارس مبنی بر اینکه « استان فارس از طریق چند روستای شهرستان پارسیان به خلیج فارس متصل می شود »، خنده بر لبان هر شنونده ای خشکید و جای خود را به بهت و حیرتی باورنکردنی داد. مگر ممکن است سودای دستیابی استاندار فارس به دریا به قیمت جدا کردن بخشی از هرمزگان و نادیده انگاشتن خواست، نظر و اراده مردم این سامان محقق گردد؟ مگر می توان بدون نگاه جامع نگر و انجام تحقیقات همه جانبه و لحاظ نمودن تمامی جوانب سیاسی، امنیتی، اجتماعی و جغرافیایی منطقه و بدون مشورت با نمایندگان استان و توجه به منافع ملی دست به چنین اقدام نابخردانه ای زد؟ و باز هم مگر استان هرمزگان « لحاف چهل تکه » است که هر سیاستمدار و مسئولی با هر ذهن خیال پردازی، تنها برای مصالح شخصی یا منافع باندی و گروهی و ارضای امیال سیاسی خود، هر بار تکه ای از آن را جدا نموده و به نفع اغراض خیالی و سوداگرانه خود «مصادره به مطلوب» کند؟ این چه آشفته بازاری است که مطاع آن « آب و خاک» است و آنچه خریدار ندارد حرمت است و منطق و باز هم منطق؟ نمایندگان مردم استان از یکسو می گویند که برای هرگونه انتزاع و الحاق هر بخشی از خاک کشور، نیاز به مصوبه مجلس شورای اسلامی است و از سویی دیگر از این مصوبه جنجالی اظهار بی اطلاعی و شگفتی می نمایند! نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بندرعباس نیز در واکنش به انتشار این خبر موضعی سخت و کوبنده گرفته و ضمن مخالفت شدید با آن، اظهارات استاندار فارس را موجب ایجاد نارضایتی و اختلاف میان مردم و صدمه زدن به انسجام و یکپارچگی آنان دانسته است و شگفتا که در میان این همه هیاهو و بازار داغ شایعات و گمانه زنی ها، استاندار هرمزگان بعنوان عالی ترین مقام اجرایی استان و معاون سیاسی امنیتی وی مهر سکوت بر لب زده و هرگونه اظهار نظری در این باره را به آینده ای نامعلوم حواله داده اند!
البته به گفته یکی از نمایندگان مردم بندرعباس در مجلس شورای اسلامی، استاندار فعلی هرمزگان بدون توجه به نظرات کارشناسی و بدون اطلاع نمایندگان مجلس و نماینده ولی فقیه در استان، با تشکیل شورای تأمین، شرایط عملیاتی شدن این مصوبه را مهیا اعلام نموده است! باید از جناب آقای عزیزی استاندار فعلی هرمزگان پرسید که آیا بی اطلاعی نمایندگان استان، امام جمعه بندرعباس، سیاسیون و نخبگان استان و مخالفت شدید آنان با این مسئله بعلاوه نارضایتی و ابراز انزجار مردم فهیم و نجیب استان از این قضیه، به معنای « مهیا بودن شرایط » برای عملیاتی شدن این مصوبه است؟ و آیا مقام عالی دولت در هرمزگان، منافع و مصالح مردم و توسعه و پیشرفت همه جانبه این سامان را در جدا شدن بخشی از استان و الحاق آن به استانی دیگر دیده که در برابر آن هیچگونه مقاومتی نکرده است؟ و آیا در این خصوص نظرات مردم پارسیان و روستاهای تابعه را جویا شده و به نگرش، تفکرات و خواسته های آنها گوش فرا داده که بی سر و صدا از مهیا بودن شرایط خبر داده اند؟ آیا اصولا دولتی که روزهای پایانی عمر خود را سپری می کند، می تواند در بازه زمانی انتقال قدرت، برای دولت بعدی، بی جهت ایجاد تعهد نماید که هیئت وزیران دولت دهم با تدوین و تأیید این مصوبه غیر کارشناسی، وزیر کشور دولت یازدهم را در برابر عمل انجام شده قرار داده بطوریکه وی بناچار با آن موافقت نموده و طی نامه ای، ابلاغ این مصوبه را برای هیئت دولت بلامانع اعلام کرده است؟ باید گفت مردم هرمزگان بواسطه خونگرمی و برخورداری از خلق و خوی نجیبانه خود، گوشه گوشه خاک این استان را خانه خود و یکایک ساکنین این دیار را پاره تن خود می دانند و به هیچوجه راضی نیستند حتی وجبی از خاک این استان، به هر بهانه ای جدا شود. لذا بر تمامی مسئولان استان و دولتمردان فرض است که به عقاید، باورها، عواطف و احساسات پاک مردم صبور و دریادل هرمزگان احترام گذاشته و به تکلیف و وظیفه خود که همانا صیانت از حقوق و پاسداشت حرمت و حفظ همبستگی و انسجام میان مردم و نیز خدمتگزاری صادقانه و بی منت به آنان که صاحبان اصلی انقلاب و حافظان غیور آب وخاک و مرزهای سرزمین خویشند، همت گمارند و حال که آحاد مردم هرمزگان از هر صنف و قشر و گروه و مرام و مسلکی، مخالفت صریح خود را نسبت به اظهارات استاندار فارس و مصوبه وزارت کشور ابراز نموده اند، بر نمایندگان مردم، سیاسیون و نخبگان استان نیز واجب است بیش از گذشته تلاش نمایند تا با رایزنی با هیئت دولت و وزارت کشور زمینه های لغو سریع این مصوبه جنجالی را فراهم آورده و از حقوق مسلم مردم هرمزگان دفاع نمایند و بدانند که تنها محقق شدن این امر است که می تواند مرهمی باشد بر آلام و جراحتهای وارد آمده بر غرور، حیثیت و عواطف پاک این مردم و دستاوردی باشد برای جلوگیری از تکرار موارد مشابه و مصداقی باشد بر اینکه: « آزموده را دوباره آزمودن خطاست».
اعتراض هرمزگانی ها برای شنیده شدن صدایشان
در روزهای اخیر تنش بر سر خبر ابلاغ مصوبهای که دولت پیشین آن را بدون اطلاع مردم هرمزگان به تصویب رسانده، حرف و حدیثهای زیادی ایجاد کرده است به همین دلیل روز قبل تعدادی از مردم بندرعباس در اعتراض به این مصوبه تجمع آرامی را برگزار کردند تا بلکه صدای اعتراضشان شنیده شود.به گزارش ایسنا، مردم بندرعباس، 16 مهرماه در اعتراض به ابلاغ مصوبهی اخیر وزارت کشور مبنی بر جداسازی مناطقی از استان و الحاق آن به استان فارس، روبروی ساختمان استانداری هرمزگان تجمع کردند.به موجب این مصوبه بیآنکه هرمزگانیها در چند و چون چگونگی تصویب چنین طرحی قرار گرفته باشند، با الحاق بخشهایی از استان هرمزگان به استان فارس، موافقت شده و از اتصال فارس به مناطقی از سواحل هرمزگان خبر میدهد. موضوعی که مردم هرمزگان را این روزها به شدت نگران کرده است.همین نگرانیها هم، عاملی برای تجمع دیروز هرمزگانیها بود. جمعیتی که میشد از هر طیف و طبقه و سنی نمونهای در آن یافت. با پلاکاردها و کاغذهایی در دست، مصمم برای رساندن صدای فریادشان به گوش مسئولین استان و همگی با یک موضع مشترک؛ این مصوبه باید لغو شود.به میان مردم میرویم.جمعیت به وضوح ناراحتاند، و هرچند فضای حاکم بر تجمع، متشنج نیست، اما شعارها بوی دلخوری میدهد. شعارهایی در انتقاد از مصوبهی مذکور، در انتقاد از رفتار مسئولین استان فارس و در انتقاد از عملکرد ضعیف مسئولین استان هرمزگان."فاطمه.ب" دانشجوی سال سوم رشته پرستاری که در میان تجمعکنندگان حضور دارد درباره دلایل حضور خود در این تجمع به خبرگزاری ایسنا میگوید: نمیخواهم استانم تکهپاره شود. هرمزگان حریم دارد و هیچ استانی حق ندارد به صرف تشخیصی که خودش داده، این حریم را نادیده بگیرد."عظیم شکری" که یکی دیگر از شرکتکنندگان حاضر در تجمع است و آنطور که خودش میگوید شغل آزاد دارد، دربارهی دلایل مخالفتش با این مصوبه میگوید: اگر قستی از هرمزگان را به استان فارس بدهیم، این نشانه را برای سایر استانها فرستادهایم که آنها هم میتوانند به بهانههای مختلف حدود استان هرمزگان را تغییر دهند. اگرچه در میان جمعیت معترض به این مصوبه، غیربومیهای زیادی حضور دارند و پا به پای هرمزگانیها مخالفت خود را فریاد میزنند، کمی بعد، ناگهان شعارها تغییر میکند و پیکان انتقاد به سمت همه غیربومیهای ساکن در استان نشانه میرود. موجی از عصبیت جانشین صدای واحدی میشود که خواستار لغو این مصوبه بود.نوک تیز این پیکان اما، متوجه مسئولین غیر بومی استان است. با این استدلال که صرفا به دلیل غیربومی بودنشان، مانع تصویب این جداسازی نشدهاند. جمعیت عصبانی است. میروم جلوتر و از یکیشان که از عرق خیس است و با صدای غیظآلودی مدام شعارهای تندی را فریاد میزند، میپرسم، چرا فکر میکند غیربومیها درباره این موضوع مقصرند؟داریوش که به گفتهی خودش از بچههای محله خواجهعطا است، در حالی که فریاد میزند میگوید: مطمئن باش تقصیر غیر بومیهاست.خودت حساب کن، وقتی مسئولین ما استان فارسی باشند، دلشان برای کی میسوزد.بعد تا جایی که قدرت دارد فریاد میزند: این را بنویس که همیشه به مردم هرمزگان ظلم شده است. هیچ کس دلش برای مردم هرمزگان نمیسوزد. اگر کار بوده، همیشه اول مال غیربومیهاست، اگر رفاه بوده، مال غیربومیهاست، از همه جای کشور میآیند اینجا، ولی هیچ کس فکر نمیکند که پس مردم اینجا چی؟از او میپرسم حرفی که میزنی چه ربطی به مصوبه اخیر دارد؟ مرد درشتی که صدایمان را شنیده، از توی جمعیت به سمتمان میآید و در حالی که از شدت گرما، نفس نفس میزند با فریاد میگوید: فقط بلدند ادعا کنند مردم هرمزگان نجیباند. این همه سال نجیب بودیم، این شد نتیجهاش. معلوم است که ربط دارد.نشانهای از اینکه واکنش این آدمها مطالبات بلندمدتتری را در نظر دارد. به نظر میرسد مسئله فارس، اولویت دوم آنها باشد. اولویت اول، احساس نادیده انگاشته شدن است.آنطرفتر اما، خانوادهی سه نفرهی غیربومی را میبینم که ناراحت از شعارهای تند و تیز ضد بومی، کاغذهای توی دستشان را که با خط کامپیوتری روی آنها نوشته شده، هرمزگان، هرمزگان میماند، پایین نگه داشتهاند و با دلخوری زل زدهاند به جمعیت. میروم پیششان و ازشان میپرسم نظرشان راجع به شعارهایی که ناگهان همه غیربومیها را هدف گرفته، چیست؟پدر خانواده، که خودش را حسین معرفی میکند پاسخ میدهد: من هجده سال است از رشت آمدهام بندرعباس. دختر من همین جا متولد شده و توی شناسنامه، بندری است. ما هم به اندازه خود هرمزگانیها بابت قضیه دستاندازی به هرمزگان عصبانی شدیم، اگر نه اینجا چه کار میکنیم؟ من خانوادهی خودم را توی این گرما، به اینجا کشاندهام تا از استانی که درش زندگی میکنیم دفاع کنیم. بعد میآییم اینجا و میبینیم علیه همه ما شعار میدهند.از او میپرسم اگر به جای فارس، فرضا اختلافی میان گیلان و هرمزگان پیش میآمد، باز هم به این تجمع میآمدید؟ جواب میدهد: همین حالا کسانی اینجا هستند که استان فارسی هستند. آمدهاند اینجا و کنار مردم هرمزگان دارند شعار میدهند که نباید هرمزگان بذل و بخشش شود. اگر عدهای تصمیم اشتباهی گرفتهاند، نباید اشتباه آنها به پای همهی استان فارسیها نوشته شود.
کمی بعد اما، فضا دوباره به سمت همگرایی میرود. شعارها باز عوض میشود و این بار بحث حمایت از هرمزگان دوباره جای خود را در میان معترضین باز میکند.از خانم عابدینی که از قضا معلم جغرافیاست میپرسم چرا اینقدر مصمم است که جلوی این جداسازی را بگیرد، پاسخ میدهد: دعوا بر سر رسیدن به امکانات خلیج فارس است، اما سوال اینجاست که مگر استان هرمزگان مانعی برای رسیدن دیگر استانهای کشور به خلیج فارس شده؟به او یادآوری میکنم استان هرمزگان حدود چهل سال پیش این تقسیمات را نداشته، و اینکه حال چه اشکالی دارد این تقسیمات دوباره و از نو اتفاق بیفتد، میگوید: برای اینکه ضرورتی در این کار وجود ندارد. هرمزگان که یک کشور جدا از باقی نقاط ایران نیست. زمانی که آن تقسیمات استانی در کشور اتفاق افتاد، در جاهای دیگری از کشور هم، همان تقسیمات لحاظ شد. اگر این استدلال را داشته باشیم امروز خیلی از استانهای کشور میتوانند مدعی برگشتن به همان تقسیمات اولیه باشند.خانم عابدینی تاکید میکند:حداقل چهار دهه است استان هرمزگان در قالب همین تقسیمات هویت مستقلی دارد. حالا چه اتفاق غیرمنتظرهای باعث شده استان فارس یکباره نیاز رسیدن به دریا را احساس کند؟از جمعیت بیرون میزنم. هوا تاریکتر شده و دما پایینتر آمده. با این حال هوا هنوز به قدر کافی گرم هست. در پسزمینهی محل تجمع معترضان، جشن بادبادکها، آسمان را رنگی کرده است. جمعیت اما بیتوجه به جشنی که چندین متر آنطرفتر برگزار میشود، همچنان شعار میدهند.کمی بعد پارچه سفید و بزرگی را که خطاب به رئیسجمهور نوشته شده، روی زمین پهن میکنند و آدمها قلم به دست، روی زمین نشسته ننشسته، شروع میکنند به امضای طوماری در مخالفت با مصوبه مذکور.از یکی از امضاکنندگان طومار که متوجه شدهام، مچبند بنفشی به دست دارد، میپرسم نظرش درباره ابلاغ این مصوبه در دولت یازدهم چیست، میگوید: این مصوبه کار دولت جدید نیست چون این طرحی نیست که یک شبه نهایی شود. قبل از اینکه وقت کنم سوال دوم را بپرسم تند تند ادامه میدهد: زمزمه جدایی شهرستان پارسیان در دولت قبل مطرح شد. حتی تغییر نام این شهرستان از گاوبندی به پارسیان، همان زمان هم، با مخالفت هرمزگانیها روبرو شد. چون معتقد بودیم اینها مقدمهای برای پیوستن این شهرستان به استان فارس است.این بار نمیگذارم زودتر از من صحبت کنم. میپرم توی حرفش و میگویم ولی به هر حال موافقت با الحاق این بخشها به استان فارس طی نامهی از طرف دولت یازدهم اتفاق افتاده است. منکر این یکی که نیستی؟
میخندد و میگوید، نه منکر چنین چیزی نیستم. اما باید توجه داشته باشیم که میان تصویب و ابلاغ تفاوت هست. تصویب این طرح در دولت گذشته اتفاق افتاده و دولت یازدهم، در واقع مصوبه دولت قبل را ابلاغ کرده. با این حال به همین دلیل هم این طومار را امضا میکنم. چون معتقدم باید به دولتی که حامی آن هستم و به آن رای دادهام، صدایم را برسانم.به درون جمعیت بر میگردم که حالا به سمت چهارراه رسالت جنوبی، در حرکت است، با پارچهها و بنرهایی که نگرانیها و دغدغههای هرمزگان را نمایندگی میکند. لا به لای شعارها، صدای ساکنین غیربومی استان هم شنیده میشود، آنها هم همراه مردم بومی گام برمیدارند، شعار میدهند و امضا میکنند. هرچند تعداد کمی از معترضین همچنان نسبت به حضور همهی غیربومیها در استان معترضاند، اما اکثر معترضین بیشتر انرژی خود را وقف مخالفت با خود مصوبه مذکور کردهاند.با این حال نباید بیتفاوت از کنار شعارهایی که همه غیربومیها را هدف قرار میدهد گذشت. استان هرمزگان طی دهههای گذشته، یکی از مهاجرپذیرترین نقاط کشور بوده و با توجه به همین فرض، سوالاتی درباره اتفاقات اخیر مطرح میشود.
اول اینکه چرا باید در تصمیمگیریهایی تا این اندازه حساسیتبرانگیز، به پیامدها توجه نداشت؟ اولین پیامد، ایجاد همین التهابهای قومی-منطقهای است. هرمزگانیها سالهاست با مردمی از نواحی دیگر کشور، به راحتی زندگی، کار و حتی ازدواج کردهاند. پذیرای همهی کشور بودهاند، بیآنکه در پی ایجاد خط کشیهای متعصبانهای در تقسیم هممیهنانشان باشند. در تجمع دیروز اما، لااقل در میان طیفی از معترضین، تردیدی کلیتر نسبت به همه غیربومیها ایجاد شده بود که نه منصفانه بود و نه منطقی. نتیجهای بود از نادیده انگاشتن خود در تصمیمگیریهای کلان استانی، احساس جدی تلقی نشدن و یا مورد اجحاف قرار گرفتن. سوال این است که چرا نباید به این حساسیتها توجه داشت تا مردمی که سالها همسایه و دوست بودهاند و عضوی از خانواده ایران بزرگ، به دلیل تصمیمی شتابزده، روبروی هم نایستند و رو به هم شعار ندهند؟ سوال دوم که مهمتر هم هست این است که مسئولین استان هرمزگان، در زمان تصویب این طرح در دولت دهم، واقعا کجا بودهاند؟ چرا باید امروز در خصوص توقف این مصوبه رایزنی کنند؟ آیا قاعده این نیست که به جای زمان ابلاغ یک مصوبه، در زمان تصویب یک طرح، رایزنیها اتفاق بیفتد؟ چرا استان بوشهر، که او هم از سوی استان فارس در معرض چنین تغییر و تحولاتی قرار گرفته بود، موفق میشود پیش از تصویب نهایی، آن را متوقف سازد اما، نمایندگان استان هرمزگان به نقل از خودشان، اصلا در جریان این تصویب قرار نگرفتهاند؟! سوال سوم آنکه، آیا هرمزگان در زمینه تقسیم منابع خلیجفارس با سایر نقاط کشور، در تمام این سالها کوتاهی کرده؟ باید پرسید مگر شکل اداره کشور، فدرالی است که دسترسی استان هرمزگان به خلیجفارس، تنها برای این استان سودمند باشد و سایر نقاط کشور را در محرومیت از منافع خلیجفارس باقی بگذارد؟ سوال آخر اما بر میگردد به شکل اطلاعرسانی در خصوص تصویب چنین طرحی. اینکه چرا باید این طرح در سکوت تصویب شود؟ آیا مردم هرمزگان حق این را نداشتهاند تا پیش از ابلاغ این مصوبه، در جریان چند و چون تصویب چنین طرحی قرار بگیرند و از آن مطلع شوند؟ و آیا نمیشد لااقل در صورت ضرورت تصویب این طرح، با مردم هرمزگان رایزنی میشد، آنها را در این تصمیم مشارکت میدادند تا از متشنج شدن فضا، جلوگیری میشد؟
گزارش: ایسنا // زهرا موثق
بسیاری از نمایندگان فارس قلبا با مسئله ساحلی شدن مخالفند
رویکردی که برخی در این زمینه پیش گرفته اند غیرمنطقی بوده و تلاش دارند تا این تصمیم را به کل نمایندگان استان فارس تعمیم دهند اما شیوه و نحوه مصاحبه نمایندگان استان در رسانه ها طی روزهای اخیز نیز نشان می دهد که 3 یا 4 نفر از از 19 نماینده استان فارس به دنبال این مسئله اند.یک منبع آگاه به خبرنگار جنوب ایران گفت: تنها 3 یا 4 نفر از نمایندگان استان فارس با اهداف خاصی به دنبال مسئله جداسازی بخش هایی از هرمزگان و الحاق آن به فارس هستند و مابقی نمایندگان این استان یا با این اقدام مخالف و یا نظری درباره آن ندارند و با طی ماهها و هفته های اخیر با فهمیدن نیت عاملان این مسئله، انتقادهایی را نیز در این باره مطرح کرده اند.وی افزود: برخی با هدف تشکیل استان فارس جنوبی این مسئله را دنبال می کنند که مرکزیت آن را به شهرستان لامرد بدهند و این در حالی است که اساسا این شهر ظرفیت این مسئله را به لحاظ ابعاد اجتماعی و جمعیتی و ساختار سیاسی دارا نیست و اگر بنا به این مسئله باشد شهرستان هایی مانند کازرون، لار و جهرم، داراب و فسا از ظرفیت های بالاتری در این زمینه برخوردارند.این منبع آگاه عنوان کرد: رویکردی که برخی در این زمینه پیش گرفته اند غیرمنطقی بوده و تلاش دارند تا این تصمیم را به کل نمایندگان استان فارس تعمیم دهند اما شیوه و نحوه مصاحبه نمایندگان استان در رسانه ها طی روزهای اخیز نیز نشان می دهد که 3 یا 4 نفر از از 19 نماینده استان فارس به دنبال این مسئله اند.وی ادامه داد: در برخی از نقاط استان فارس بخصوص در مناطق روستایی لامرد و حتی در شیراز نقاطی محرومی وجود دارد که اگر آقایان واقعا به دنبال توسعه و پیشرفت هستند برای رفع کمبودهای آن مناطق همت کنند نه اینکه با ماهها برنامه ریزی های مخفیانه و غیرواقع گویی ها وقت و سرمایه مردم را صرف نگرانی مردم مناطق دیگر کنند.وی بیان کرد: با عزل استاندار فارس که امروز در جلسه هیات دولت صورت گرفت و البته انتخاب سریعتر استاندار هرمزگان طی روزهای آینده، زمینه برای تصمیم گیری های کارشناسی تر در هر دو استان فراهم خواهد شد و اگر آقایانی که بدنبال ایجاد منطقه آزاد و ویژه و قطب گردشگری و توسعه سواحل غربی پارسیان هستند، واقعا مستدل و علمی صحبت می کنند، بهتر است بدانند که اساسا آن 4 کیلومتر در محدوده پارک ملی نایبند قرار دارد و جزئی از میراث محیط زیست کشور بشمار می رود و با سواحل صخره ای و مرجانی امکان احداث بندرگاه در آن وجود ندارد و مشخص است که کاملا غیرعلمی و با اهداف مشخص سیاسی و شخصی به دنبال این اقدامات هستند.این منبع آگاه عنوان کرد: اظهاراتی مانند دخالت نمایندگان هرمزگان و یا هماهنگی با آنان در این زمینه و دامن زدن به این اظهارات خلاف واقع نیز با هدف شکستن اتحاد فعلی موجود میان نمایندگان و مردم استان و اختلال در انسجام آنها در زمینه لغو این مصوبه صورت می گیرد و نمایندگان استان فارس اگر واقعا ذره ای مطالعه در زمینه سواحل جنوبی کشورمان داشتند، متوجه می شدند که بیش از نیمی از ظرفیت فعلی بنادر استان های هرمزگان و بوشهر و خوزستان خالی است و به فکر ایجاد بندرگاه در آن باریکه 4 کیلومتری و توسعه آن نمی افتادند بلکه سرمایه گذاری های خود را در این بنادر انجام می دادند.به گزارش خبرنگار جنوب ایران، طی روزهای اخیر برخی رسانه های استان فارس اقدام به تراشیدن استدلال هایی در توجیه این اقدام کردند که به نظر می رسد اساسا درک درستی از شرایط و ظرفیت های ساحلی کشور ندارند و عمدتا با اهداف و اغراض شخصی و با رویکرد منحرف ساختن اذهان عمومی دست به این اقدام و توجیه آن می زنند.جنوب ایران
نظرسنجی
اخبار مرتبط
تصاویر هوایی اختصاصی صبح ساحل از آرامستان باغو حومه بندرعباس تیر ۱۴۰۳
پادکست شماره غم درس یا
قسمت ۱۲ - سیاست شکستخورده
نباید عده ای با استفاده رانت و رابطه به وام های کلان دست یابند
سازمان«فرهنگی» یا «ورزشی»
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار
کاروان پرسپولیس راهی دوحه قطر شد
اصلاح پرونده سهمیههای کنکور؛ مدارس دولتی و دهکهای پایین شامل سهمیه میشوند
شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران قطعنامه صادر کرد
گرانی ۳۵ درصدی کالای اساسی در بودجه۱۴۰۴ /عدم تغییر میزان یارانههای معیشتی در بودجه سال آتی
تاریخ برگزاری کنکور1404 اعلام شد
وزیر کشور:پرونده انتخاب استانداران هفته آینده بسته میشود