رابطه فقر و شادی همواره محل بحث فیلسوفان و کارشناسان بسیاری بودهاست. اینکه اقتصاد چه نقشی در
شادکامی و لذت از زندگی دارد، به دلیل نسبی بودن این مفاهیم موضوعی است که پاسخ به آن نیازمند پرداختن به مولفههای مختلفی است. فقر موضوعی عینی است اما شادی مفهومی انتزاعی. اخیرا در نتایج یک پژوهش، هرمزگان رتبه سوم را در شادکامی میان استانهای کشور کسب کردهاست. درصد بالای فقر و محرومیت در هرمزگان بار دیگر رابطه فقر و شادی را تداعی میکند؛ چراکه استان هرمزگان را به عنوان یکی از استانهای محروم کشور میشناسیم اما در رتبه شادکامی جایگاه سوم را بهدست میآورد. اینکه اساسا وجود
محرومیت و شادی بهطور همزمان ممکن است و این دو چه رابطهای بایکدیگر دارند، پرسشی است که تلاش کردیم در این گزارش برای آن پاسخی بیابیم.
خوشی حداکثری با رفاه حداقلی!
به نوشته روزنامه صبح ساحل، چند روز پیش نتایج یک پژوهش از سوی پژوهشکده علوم بهداشتی
جهاد دانشگاهی منتشر شد که به سفارش موسسه ملی توسعه تحقیقات علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران در سال 98 انجام شدهبود. ابزار گردآوری در این طرح، پرسشنامه آکسفورد است که ۲۹ گویه ۴ گزینهای و مقیاس ۶ درجهای دارد. بر اساس این پرسشنامه نمره شادکامی افراد از ۱ (کمترین) تا ۶ (بیشترین) متغیر است و به ترتیب شامل نمرههای ۱-۲ (ناشاد)، ۲-۳ (تاحدودی ناشاد)، ۳-۴ (نهچندان شاد)، ۴ (تاحدودی شاد)، ۴-۵ (نسبتا شاد)، ۵-۶ (بسیار شاد) و ۶ (بسیار زیاد شاد) میشود. با توجه به این نمرهها میانگین کشوری شادکامی در ایران در رده «نسبتا شاد» قرار دارد. بر اساس این پرسشنامه استان هرمزگان با رتبه شادکامی 4.28 به عنوان سومین استان شاد کشور شناخته میشود. این رتبه حتی بالاتر از میانگین کشوری است. استان قم و سیستانوبلوچستان هم به ترتیب شادترین استانها در کشور محسوب میشوند. ناگفته نماند که سال 94 هم یافتههای پژوهش «شادکامی مردم ایران و عوامل موثر بر آن» که از میان ۳۰ استان مورد بررسی قرار گرفت، نشان میداد استانهای گلستان، بوشهر، هرمزگان و کردستان از میزان شادکامی بالاتری از خط میانگین برخوردار بودهاند. در این فهرست قرار گرفتن اسامی استانهای محروم کشور در صدر استانهای شاد، این سوال را ایجاد کرد که دو مفهوم فقر و شادی که ظاهرا متناقض هستند، چطور کنار یکدیگر قرار میگیرد. متغیرهای زیادی بر شادی تاثیرگذار هستند که از بین آنها میتوان به متغیرهای اقتصادی شامل تورم، فلاکت و بیکاری اشاره کرد. بنابراین میتوان گفت عوامل اقتصاد کلان و زیرساخت¬های اجتماعی نقش موثری بر میزان رفاه و در نتیجه لذت و شادی افراد دارد.
سایه غول تورم بر نشاط اجتماعی
مارکس معتقد بود که وضعیت عینی و مادی زندگی، رفاه و سعادت را در پی خواهد داشت. اگر بگوییم ثروت، شادی به همراه نمیآورد، درواقع به بیراهه رفتهایم. تاثیر ثروت و فقر بر روی شادی کتمانناپذیر است اما نقش ثروت به عنوان تنها عامل تاثیرگذار بر شادی مردود است. در واقع هرچند پول و ثروت لزوما شادی به همراه نمیآورد اما زمینه یک زندگی شاد را فراهم میکند. به عبارت دیگر هرچند ثروت، شادی به همراه نمیآورد اما ثروتمند بودن بهتر است. بنابراین هرچند که متغیرهای غیرمالی بر میزان رضایتمندی و شادی اثرگذارند اما این به آن معنا نیست که متغیرهای مالی نقش کمتری در سنجش شادکامی ایفا میکنند یا اهمیتی ندارند. در اینجا باید به نقش ثروت در توزیع نابرابر شادی اشاره کنیم؛ در دهههای اخیر با شدت فاصله طبقاتی و دهکهای درآمدی و مخارج که منجر به حرکت خط فقر مطلق و نسبی به سمت دهکهای بالای درآمدی شده است، نابرابری شادی در طبقات مختلف جامعه بیشتر خود را نشان دادهاست. برای مثال تاثیر تورم به عنوان یکی از مولفههای اصلی اقتصادی بر نابرابری شادی، مثبت است. به عبارت دیگر تورم موجب کاهش قدرت خرید طبقات متوسط و ضعیف جامعه میشود و نارضایتی را در این اقشار افزایش میدهد. در بررسی نرخ تورم سالیانه استانها وضع هرمزگان از همه بدتر است و هرمزگان در ماههای متوالی رکورددار تورم در کشور بودهاست. دادههای مرکز آمار کشور هم نشانمیدهد که استان هرمزگان در یکسال اخیر گرانترین استان کشور برای زندگی بودهاست. همچنین در تورم نقطهبهنقطه یا سالیانه همواره صدرنشین بودهاست.
شادترین یا مفلوکترین؟
استان هرمزگان علاوهبر مشکل تورم از مشکل بیکاری هم رنج میبرد. بنابر اعلام مرکزآمار ایران نرخ بیکاری هرمزگان 13.3 درصد بوده که نسبت تابستان گذشته 0.9 درصد کاهش داشته است. این در حالی است که بررسی نرخ بیکاری در ۳۱ استان کشور در تابستان سال ۹۹، نشان میدهد نرخ بیکاری هرمزگان تنها سه درصد از استان چهارمحال و بختیاری کمتر است که بیشترین نرخ بیکاری را دارد.
چهارمحال و بختیاری با 16.3 درصد، خوزستان با 15.3 درصد، کرمانشاه با15.2 درصد، لرستان با 14.7 درصد و هرمزگان با 13.3 درصد بیشترین نرخ بیکاری را در کشور دارند؛ بدین ترتیب هرمزگان در رتبه پنجم بیکاری قرار دارد. افزایش بیکاری هم درست مثل تورم تاثیر مثبت و معناداری بر نابرابری شادی داشته است. بیکاری باعث احساس ناامیدی، عدم رضایت خاطر و سرخوردگی در افراد میشود. از طرفی بار تکفل خانوارهای طبقات پایین و متوسط جامعه با افزایش نرخ بیکاری بیشتر میشود.
بنابراین قدرت خرید این طبقات برای صرف مخارج بر شادی کاهش یافته یا از بین میرود. در این شرایط تشدید نابرابری شادی در جامعه امری کاملا محتمل خواهد بود. در پژوهش دیگری هم استان هرمزگان به عنوان مفلوکترین استان در کشور شناخته شدهاست که در نوع خود قابل توجه است. شاخص فلاکت در واقع متغیری است که از حاصل جمع نرخ تورم و نرخ بیکاری بهدست میآید و نشاندهنده وضعیت شاخصهای مختلف رفاهی در استانهاست. در نتیجه نرخ تورم به طور مشخصی بر شاخص فلاکت اثر میگذارد. بر این اساس استان هرمزگان در تابستان 99 با شاخص فلاکت 44.7 درصد رتبه نخست را در شاخص فلاکت میان استانهای کشور کسب کردهاست. در چنین شرایطی کاهش قدرت خرید مردم هرمزگان میتواند موجب کاهش مخارج این خانوارها برای شادی خانواده همچون مسافرت، تغذیه مناسب، پوشاک مناسب و مواردی از این قبیل شود. با توجه به این نکات، لازم است که پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی مستندات و مولفههایی را منتشر کند که منتج به معرفی استانهای محروم بهعنوان شادترین استانهای کشور شدهاست.
عکس:امیرحسین خورگویی