29

آبان

1403


ورزشی

02 آذر 1392 09:11 0 کامنت

صبح ساحل ، ورزشی - باشگاه البدر بندر کنگ هرمزگان مراتب تجدیدنظر خواهی آن باشگاه نسبت به دادنامه شماره 496 مورخ 28/7/92 موضوع پرونده کلاسه 457/92 بشرح ذیل اعلام و تقاضای رسیدگی مجدد و صدور رای ای صادره را دارد:1-نادیده گرفتن حق دفاع در این پرونده از موارد مورد بحث است.در آیین نامه انضباطی فدراسیون فوتبال ایران مبحث محرمانه بودن شهادت شهود و ...ذکر نگردیده و در آیین نامه انضباطی فیفا هم هیچ گاه چنین موردی قید و ذکر نگردیده است.ماده 94 آیین نامه انضباطی فیفا حق دفاع را الزامی می داند و ماده 95 آن آیین نامه ، بحث محدودیت حق دفاع در موارد خاص را مطرح کرده اما از ممنوعیت حق دفاع سخن به میان نیاورده است.دراین پرونده بدیهی ترین امر یعنی حق دفاع به طور کامل از باشگاه البدر به عنوان خوانده دعوی سلب گردیده و به همین دلیل دادنامه صادره فاقد استحکام و استدلال حقوقی است.2-تنها در مقررات اخلاقی فیفا و در ماده 47 آن بحث شهود ناشناس مطرح گردیده که در بند دوم همان ماده آمده که اگر ادله دیگری غیر از شهادت شهود نباشد ، برای اثبات ادعاهای مطروحه توسط شهود لازم است با ترفندهایی مانند تغییر صدا و پوشاندن صورت شهود با ماسک ، مراتب اعلام گردد.یعنی قانون گذار مانند هر جای دیگری بر این باور است که شهود چون ممکن است به هردلیل قانونی مورد جرح و تعدیل قرار گیرد باید به نحوی ، خوانده دعوی یا فرد و نهادی که شهادت علیه اوست حداقل از گفته های وی باخبر باشد تا بتواند به دفاع از خود بپردازد.با احترام کامل به اعضای  کمیته انضباطی فدراسیون، در این پرونده چنین امر رعایت نگردیده و مشخص نیست چه استدلالی در پشت حکم صادره مستتر است.3-ماده 116 آیین نامه انضباطی فیفا ارائه دلایل و مستندات رای را الزامی می داند اما در این دادنامه چنین موردی رعایت نگردیده است.

4-از متن دادنامه نمی توان استنباط کرد این رای در خصوص کدام دیدارها صادر گردیده است. در این دادنامه و در سطر شانزدهم  رای کمیته  انضباطی اشاره دارد که «تخلف تیم های البدر و یکی از عوامل تیم مهر کرج در موردتبانی محرز است» و سپس تنبیهات را ذکر می نماید اما در بند چهارم رای صادره سخن از محرومیت مربی استیل آذین به میان می آید!این  ابهام وجود دارد که کدام بازی و کدام حریف البدر مدنظر کمیته  انضباطی است ؟ اگر موارد متوجه  بازی با مهرکرج است چرا نام مربی استیل آذین به میان آمده و اگر استیل آذین هم مرتکب تخلف گردیده آیا مربی تیم می تواند مقصر تام باشد؟یعنی مربی بدون نظرو تاثیر سرمربی یا بازیکنان در امر تبانی تاثیر گذار است؟این امر کمی از منطق فاصله دارد.نکته جالب تر این که در رای صادره مهرکرج جریمه نشده و فقط البدر کسر امتیاز گردیده است!5-پیشینه تیم مهر کرج و سوابق موجود حکایت از مشکلات عدیده مالی آن ها از ابتدای فصل دارد.این تیم در هفته هشتم مسابقات ، به کازرون نرفته و در هفته شانزدهم رقابت ها مقابل همین تیم مس سونگون ورزقان ، مجموعا 12 بازیکن داشته که  سه نفر از آن ها گلر بوده اند! این تیم قبل از رویارویی با البدردر تاریخ 25 /10/91،(بازی باالبدر 9/11/91 بوده) با سه دستگاه ماشین شخصی به رشت رفته و در حالی رو در روی سپیدرود رشت قرار گرفته که فقط 11 بازیکن داشته و از دو دروازه بان در ترکیب خود استفاده نموده است! یعنی جعفر خانی در درون دروازه ایستاده و میثم خداکرمی گلر سوم آن تیم در نقش مهاجم بازی کرده است!روی نیمکت آن تیم هم هیچ اثری از مربی و سرمربی و پزشک و ...نبوده که همه این موارد در سند ابرازی مشهود است(پیوست شماره یک) فردای روز بازی با سپیدرود رشت، مدیرعامل باشگاه مهر کرج طی مرقومه ای (پیوست شماره 2) خطاب به رییس کمیته انضباطی هیات فوتبال استان البرز، مراتب مشکلات تیمش را برشمرده که با امعان نظر به آن می توان دریافت که حضور 7 نفره تیم مهر کرج در جدال با البدر ، موضوع عجیب و غریبی نبوده است. تیمی که هفته هشتم، نمی تواند به کازرون برود، هفته شانزدهم در خانه خود مقابل مس سونگون به زحمت 12بازیکن را در اختیار دارد و در پیکار با سپیدرود چنین اوضاع و احوالی داشته آیا می توان توقع داشت در بازی با البدر با توجه به بعد مسافت و هزینه سنگین بلیط هواپیما با ترکیبی کامل به میدان می آمد؟ توجه به شماره پیراهن بازیکنان در لیست تقدیمی مربوط به بازی با سپید رود نشان می دهد اغلب آن ها نفرات جوانان و امید و ذخیره تیم مهرکرج بوداند. یعنی دارایی این تیم از حیث نیروی انسانی تا این حد فقیر بوده است.نکته جالب تر این که بعدها ثابت شده همان بازیکنان امیدها و جوانان هم حق بازی نداشته اند و توسط کمیته  انضباطی فدراسیون بازیکن غیر مجاز تلقی می گردند.6-چنانچه بنا بر تبانی بود شاید بهترین راه این بود که البدر هزینه پرواز این تیم را تقبل کند تا آن ها با ترکیبی کامل و بدون شائبه به این بازی بپردازند و نتیجه را در زمین بازی با کم کاری واگذار نمایند نه این که بعد از 15 دقیقه با مصدومیت یک بازیکن و رسیدن تعداد نفرات به 6 بازیکن بازی تعطیل گردد.

7-در بررسی ها و تحقیقات به عمل آمده ، مدیرعامل مهر کرج اعلام کرد، نامه ارسالی به هیات فوتبال استان البرز(پیوست 2) را به  نبی دبیرکل  فدراسیون هم ارائه نموده که با ارجاع به کمیته انضباطی، وی دیدار و نشستی با  حسن زاده ریاست  کمیته انضباطی فدراسیون داشته و مشکلات خود را مطرح نموده اما ایشان گفته اند ما کاری برایتان نمی توانیم انجام دهیم و با توجه به عدم حضور در یک بازی (مقابل سیف آباد کازرون) چنانچه دردیدار دیگری به میدان نروید طبق مقررات از جدول بازی ها حذف و مشمول جرایم سنگینی خواهید شد. آن تیم به این سبب و صرفا" به جهت فرار از جرایم و حذف از جدول بازی ها مقابل البدر حاضر شده و گرنه عدم حضورش با این نوع حضور هیچ تفاوتی به حال البدر نداشت.نامبرده طبق اعلا خودش مشکلات تیمش را به اطلاع  شفیعی مسئول  دپارتمان لیگ دسته دوم هم رسانده است.

8-قبل از ورود به مباحث بعدی باید گلایه ای از شیوه حاکم بر فوتبال ایران و نظام باشگاه داری آن نمود.تیم مهر کرج  قبلا با نام سایپا مهر کرج و تحت نظر باشگاه سایپا و به عنوان تیم دوم آن باشگاه در مسابقات حاضر می شد که علی الظاهر از ابتدای فصل گذشته از پیکره سایپا جدا و مستقل عمل نموده است. این استقلال اما کمی به طنز شبیه است زیرا باشگاه مهر کرج هیچ گاه باشگاه نبوده و صرفا به عنوان یک تیم فعالیت می نموده وهیچ تشکل ثبتی نزد ثبت شرکت ها و کمیسیون ماده 5 اداره ورزش البرز ندارد!مشخص نیست به کار بردن واژه مدیرعامل برای یک تیم و نه باشگاه آیا وجاهت قانونی دارد؟آیا متولیان کمیته مسابقات برای ثبت نام تیم ها نیازی به مدارک ثبتی آن ها ندارند؟بدیهی است که وقتی سیستم باشگاه داری و یا تیم داری تنه به تنه فوتبال محلی بزند باید منتظر هر پدیده ای باشیم. آرشیو فصل قبل مسابقات لیگ دسته دوم را نگاه کنید.ببینید چه تعداد مسابقاتی به دلیل ضعف بنیه مالی و عدم توان مادی جهت سفر به مقصد و محل بازی لغو گردیده است. باشگاه های بدهکار بازهم وارد مسابقات شده و می شوند و حضورشان با مشکلاتی از این دست همراه است.باشگاه البدر به عنوان باشگاهی خصوصی نباید قربانی سیستم غلط باشگاه داری در ایران شود. باشگاهی که به معنای تام کلمه است و رشته های مختلفی را تحت پوشش داشته و در همه رده های سنی فعالیت دارد آیا باید در گرداب فوتبال ایران مسیری را بپیماید که متاسفانه سال هاست باشگاه های خصوصی رفته و به آرشیو اذهان پیوسته اند؟صوفیانی در پورا، برادران مداح در بهمن، مرحوم درویش در شموشک، برادران شفیع زاده در استقلال اهواز، هدایتی در استیل آذین و...مسیری را رفتند یا بتوان گفت پیش پایشان قرار گرفت که شاید لازم است آیینه عبرت امثال  دریابان مالک باشگاه البدر باشد. این که فردی با هزینه شخصی در بندری دورافتاده و محروم ، باشگاهی را تاسیس می نماید و همه امکانات سخت افزاری اعم از ورزشگاه و ...را هم ایجاد کرده تا هزاران هوادار را به ورزشگاه بکشاند و از انحراف دور نماید شایسته تحسین است و نباید سبب دلسردی وی را فراهم کرد.عشق او به ایران و سرزمین زادگاهش در جنوب کشور وی را به چنین هزینه های بدون بازگشتی واداشته و امید است سبب پشیمانی وی را فراهم نکنیم.

9-فرض محال که محال نیست.به فرض محال که متولیان باشگاه البدر کنگ با تبانی با مدیرعامل باشگاه مهر کرج ترتیبی اتخاذ نموده اند تا آن تیم با 7 نفر به میدان آمده و در ادامه با مصدومیت یکی از بازیکنان، شرایط را برای تعطیلی بازی و برد تیم البدر فراهم نمایند و این امر هم رخ داده است.سابقه نشان می دهد که آن تیم بازیکن چندانی در اختیار نداشته و در خوش بینانه ترین حالت با همان 11 نفر موجود در لیست بازی با سپیدرود باید به میدان می آمد. با توجه به دادنامه شماره 14 مورخ 20/1/92 موضوع پرونده کلاسه 26/92 (پیوست 3)دیدارهایی که  فردین شاعری و فرزاد کاظمی در ترکیب تیم مهر کرج به میدان رفته اند سه بر صفر به سود حریف خواهد بود.پس قبل از انجام تبانی و مصدوم شدن بازیکن و تعطیلی بازی و به صرف به صدا درآمدن سوت بازی البدر و حریف کرجی، به دلیل حضور بازیکنان مذکور در ترکیب تیم مهر کرج، تیم البدر سه بر صفر برنده بوده و مسائل بعدی امور ثانویه تلقی و تاثیری در اصل ماجرا و برد تیم البدر نداشته است.پس تنبیه تیم به دلیل کسب برد در این بازی وجاهت قانونی ندارد.به عبارت دیگر تکلیف نتیجه دیدار البدر و مهر کرج نه در دادنامه مورد اعتراض که در دادنامه شماره 14  مشخص شده و ورود مجدد به بحث برد تیم جایگاهی ندارد.

10-کسر شش امتیاز و احتساب آن در جدول فصل قبل هم از مواردی است که محل اعتراض است.رویه و قواعد حاکم بر فوتبال برای اتخاذ چنین تصمیم هایی ، مجال و موعد مشخصی دارد.روال مسابقات فوتبال این گونه است که تنبیهات کسر امتیاز را از آخرین داشته تیم کم می کنند.یعنی اگر مسابقاتی در جریان باشد، کسر امتیاز را در جدول همان بازی ها لحاظ می کنند، اگر فصل به پایان رسیده و قرعه کشی فصل آتی ا نجام نشده باشد در جدول فصل اتمام یافته لحاظ می شود و چنانچه قرعه کشی فصل بعد صورت گرفته باشد تیم ، فصل جدید را با امتیاز منفی آغاز می کند. به همین دلیل است که کمیته استیناف در دادنامه شماره 34 مورخ 23/4/92 کسر امتیاز مندرج در دادنامه را با قید عبارت« از مجموع امتیازات کسب شده فصل جاری» همراه ساخته زیرا لیگ دسته اول 30 مرداد قرعه کشی می گردید و در تاریخ اصدار دادنامه ، آخرین داشته امتیازی تیم های متخلف، همان امتیازات فصل گذشته آن ها بوده است.موارد داخلی و خارجی از این دست کم نداشته و نداریم.

تیم فوتسال گیتی پسند با وجود احراز تبانی و پس گرفتن عنوان قهرمانی ، به مسابقات آسیایی می رود و قهرمان هم می شود. چون تا تاریخ قرعه کشی مسابقات آسیایی وضعیت پرونده تبانی آن ها معلوم نبوده است و قرار نیست چینش بازی های بعدی به هم بخورد. در جام جهانی وقتی حریفان آلمان روی ملیت مسعود اوزیل معترض گردیدند فیفا آن را وارد ندانست و اعلام کرد قبل از آغاز رقابت ها ، لیست تیم ها منتشر گردیده بود و ده روز فرصت اعتراض وجود داشت. حالا من شان مسابقاتم را باید حفظ کنم و جای اعتراض وجود ندارد زیرا ورود به این بحث بازی ها را تحت تاثیر قرار می دهد.فیفا در مواردی از پرسپولیس تهران بابت بدهی به بازیکن خارجی خود «رافائل» و شرکت ترانسفر و نقل و انتقالات بازیکن به نام «کوپیان» 6 امتیاز کسر کرد. استیل آذین بابت بدهی به یونگ به کسر 12 امتیاز محکوم گردید، نساجی مازندران در قبال بدهی به المیر تولیا به کسر سه امتیاز محکوم گردید.آیا با توجه به این که بدهی ها متعلق به فصل یا فصول قبل بود فیفا آن را در جدول فصول قبل لحاظ می کرد؟اصلا". اگر بنا به لحاظ آن در جدول فصل قبل باشد چه فرقی بین تنزل به دسته پایین تر و کسر مثلا 6 امتیاز دارد؟ آیا این دو تنبیه  از منظر ماده 22 آیین نامه انضباطی فدراسیون فوتبال هم درجه هستند؟ چرا تیم ها با کسر امتیاز فصل قبل مواجه نشدند و هر یک از تیم ها لیگ بعدی را با امتیاز منفی آغاز کرد؟ این احترام به شان مسابقات است.میلان 8امتیاز منفی، فیورنتینا 15 امتیاز منفی، لاتزیو 3 امتیاز منفی و رجینا 11 امتیازمنفی داشتند که فصل بعد را کلید زدند در حالی که اتفاقات و زد و بندها مربوط به فصل قبل آن بود.کسر امتیاز تنبیه ای است که تیم متخلف را به سبب تخلفش شامل می گردد و باید بازدارندگی داشته باشد. حالا تصور فرمایید وضعیت جدول فصل قبل به گونه ای باشد که با کسر همین 6 امتیاز هم تیم البدر لیگ یکی باقی بماند. آیا این تنبیه اثر گذار است؟ یا مثلا با کسر امتیاز از البدر و ملحوظ نمودن آن در جدول فصل قبل، تیم مس سونگون که سابقه رایی مشابه را دارد به لیگ یک برگردد. آیا تنبیه مس سونگون اثر گذار بوده است؟ فراموش نکنیم قانونگذار بحث کسر امتیاز را در قانون قید کرده، نه استرداد امتیاز را. آن چه اکنون در رای لحاظ گردیده استرداد امتیازات مکتسبه است ، نه کسر امتیاز به عنوان یک تنبیه.رجوع به بند سوم ماده 8 آیین نامه انضباطی نشان می دهد که قانونگذار برای شکایت تیم ها به اتفاقات هر مسابقه النهایه 72 ساعت وقت دارند. این فرصت به همین دلیل در نظر گرفته شده که بتوان در موعدی معقول اتخاذ تصمیم نمود نه این که ماجرایی مربوط به هفته هفدهم رقابت ها را در هفته هفتم فصل بعد مورد رسیدگی قرار داد و رایی را صادر کرد که ولو به تصور صحت و قطعیت آن اجرایش تمام پیکره فوتبال را دچار اشکال نماید.

حدود هفت هفته از لیگ دسته اول و چهار هفته از لیگ دسته دوم آیا می توان تغییری در تیم ها ایجاد کرد؟ تیم هایی که هزینه کرده و با مس سونگون در لیگ دسته دوم و البدر در لیگ دسته اول روبرو شده اند باید دوباره هزینه ای مضاعف کنند و با تغییر و جابجایی تیم ها به انجام بازی های مجدد بپردازند؟

جمیع موارد فوق به خصوص در بحث حضور دو بازیکن غیر قانونی در دیدار مورد بحث حکایت از آن دارد که نمی توان نتایج را تحت الشعاع مبحث تبانی قرارداد اگر چه این باشگاه با احترام به رای صادره و در راستای ایجاد بستر فوتبال پاک بر این باور است که هر فردی تخلف کرده باشد باید مجازات گردد.

دیدگاه ها (0)
img