سیاسی
نادیده انگاری سیاسی، موضوعی است که این روزها بیش ازهر چیز در هرمزگان از آن سخن گفته میشود. هر هرمزگانی حداقل یکبار استان خود را با سایر استانها مقایسه کرده و این سؤال برایش پیشآمده است که چرا علیرغم اینکه استان هرمزگان یکی از بازوهای اصلی تولید ثروت و قدرت کشور است اما نیروهای آن نقشی در ردههای ملی ندارند.
نادیده انگاری سیاسی، موضوعی است که این روزها بیش ازهر چیز در هرمزگان از آن سخن گفته میشود. هر هرمزگانی حداقل یکبار استان خود را با سایر استانها مقایسه کرده و این سؤال برایش پیشآمده است که چرا علیرغم اینکه استان هرمزگان یکی از بازوهای اصلی تولید ثروت و قدرت کشور است اما نیروهای آن نقشی در ردههای ملی ندارند. در این نادیده انگاری به همان اندازه که عدم توجه پایتختنشینان به نیروهای استان هرمزگان نقش داشته خودزنیهای گروههای سیاسی استان و تخریب یکدیگر نیز تأثیرگذار بوده است. بدیهی است در نبردهای سیاسی همواره اولین اشتباه آخرین اشتباه است و شمارا از دایره قدرت حذف خواهد کرد. حال اگر این نقطهضعف را خود به حریف داده باشیم، جای گلایه باقی نمیگذارد. نمیتوان نقش این اختلافات حزبی را در عقب ماندگی سیاسی و حتی اقتصادی هرمزگان کوچک دانست چراکه اگر غیرازاین بود امروز حداقل در بحث انتصابات نتایج دیگری رقم میخورد. در مطلب پیشِ رو با «همایون امیرزاده» فعال سیاسی استان درباره عملکرد گروههای سیاسی استان و نقاط ضعف آنها به گفتوگو پرداختهایم.
«همایون امیرزاده»، از چهرههای فرهنگی، سیاسی و اجرایی قدیمی و خوشنام هرمزگان است. او روزنامهنگار هم بوده و سوابقی چون مدیرکل روابط عمومی وزارت ارشاد، مشاور اجرایی در معاونت فرهنگی و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان در کارنامه کاریاش نمایان است. امیرزاده در گفتوگوی تفصیلی با صبح ساحل از آشفتگی و عدم مطالبه گری صحیح گروههای سیاسی میگوید و معتقد است که اختلاف این گروهها راه را برای سوءاستفاده مرکز نشینان هموار کرده است. او همچنین وجود یک گروه نفوذی که عامل اختلاف بین گروههای سیاسی هرمزگان است را برای نخستین بار فاش کرد.
باید این نکته را در نظر بگیریم که از زمان تشکیل استان هرمزگان تنها ۶۱ سال میگذرد و ازاینجهت هرمزگان، استان جوانی است. خیلی از استانها ازنظر ساختار سیاسی عقبهی عمیقتری دارند؛ اما از زمانی که استان هرمزگان با اسم هرمزگان شناخته میشود حدود ۶۱ سال میگذرد. البته قبل از آن بهعنوان استان ساحلی مطرح بوده است. این بخشی از تاریخ معاصر استان است.
هرمزگان، استانی باقابلیتهای ویژه اقتصادی و سیاسی است. بنا بر علم امروز هرمزگان سه قابلیت ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک را جمیعا دارا است؛ بنابراین با در نظر گرفتن این ظرفیتها، باید دربارهی استان صحبت شود. جغرافیای سیاسی هرمزگان در تمام ادوار یک جغرافیای بسیار مورد اهمیت در بین حاکمیت بوده است. مجموع توانمندیهایی که تبدیل به قدرت ملی کشور ایران شده بخش عمده آن در استان هرمزگان وجود دارد. بر همین مبنا باید موردتوجه قرار گیرد.
سؤال این است که آیا فضای سیاسی کنونی هرمزگآنهمتراز بافرهنگ، تمدن، تاریخ و ظرفیتهای استان است؟ متأسفانه پاسخ منفی است. استان هرمزگان باهمه ظرفیتی که از آن صحبت میکنیم در حوزه سیاسی در هیچ دورهای نتوانسته در حد و اندازه قدمت، تاریخ و فرهنگ خود رشد پیدا کند. بسیاری از استانها با ظرفیت خیلی نازلتر از استان هرمزگان در حوزههای تمدنی، فرهنگی، تاریخی، ظرفیتهای اقلیمی و استراتژیک توانستهاند در مرتبهخوبی مطالبه گری کنند. اگر فقط یکی از ظرفیتهای استان هرمزگان{بهعنوانمثال اتصال به تنگه هرمز} در اختیار استانهای دیگر قرار داشت قطعاً در سطح ملی نقش پررنگ و گستردهای داشتند. استان هرمزگان هیچگاه بر اساس ظرفیتهای در اختیارش موردتوجه مرکز قرار نگرفته است. مجموع گروههای سیاسی استان هیچگاه متناظر و متناسب با ظرفیتهای استان مطالبه گری نکردند. مطالبه گری صحیح و در سطح ملی هیچوقت در استان شکل نگرفت. در یککلام فضای سیاسی فعلی استان هرمزگان را یک فضای بسیار آشفته ازنظر انسجام، پراکنده، بیبرنامه و بیپشتوانه تلقی میکنم. این نمای کلی و ارزیابی کلی من از این فضا است. مهمترین عنصری که میتواند نمادی برای فعالیت مطلوب سیاسی در یک اقلیم باشد میزان اثرگذاری آن تحرکات است. وقتی میبینیم در همهی ادوار دولتها کمترین اعتنایی به نهادهای سیاسی استان نمیکنند، مسیر خودشان را میروند، بر اساس نظر خودشان اقدام میکنند و اعتنایی به ظرفیتهای سیاسی یک استان نمیکنند، نشاندهندهی این است که مجموعهی فضای سیاسی استان در یک حد و وضعیت ایده آل قرار ندارد. این موضوع مربوط به این دوره خاص که آقای رئیسی رئیسجمهور هستند، نیست. در هرمزگان میبینیم که در دورههای مختلف این وضعیت وجود داشته و تاکنون ادامه دارد. چهارچوب نظاممندی بین گروهها و احزاب سیاسی استان وجود ندارد. این آشفتگی نمایان است. وقتی از درون یا از بیرون استان به این موضوع نگاه میکنم استانی تهی از تحرکات آرمانی فعالان سیاسی را میبینم.
آگاهی بخشی نسبت به ارزشها و مسئولیتپذیری اجتماعی شهروندان با مطالبه گری ارتباط مستقیمی دارد. به هر میزانی که نخبگان یک جامعه {فعالان سیاسی، رسانهها، گروههای مرجع} آگاهی بخشی نسبت به ارزشها و مسئولیتپذیری اجتماعی شهروندان داشته باشند به همان نسبت میتوانند مطالبه گری را نهادینه کنند.
اگر نخبگان این اقلیم و استان در آگاهی بخشی به مردم درزمینهٔ مطالبه گری نقشآفرین نباشند نباید انتظار داشته باشیم که از شهروندانی برخوردار باشیم که حق خود را بهدرستی فریاد بزنند. این خطر وجود دارد که به همان نسبتی که ما به آگاهی بخشی به شهروندان بیاعتنا باشیم، به همان نسبت هم دچار خموشی و سکون و سکوت خواهیم بود.
از طرف دیگر رشد جریانهای سیاسی متناسب با ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی و استراتژیک استان هرمزگان اتفاق نیفتاده است. وقتی جریانات سیاسی نتوانستند به میزان ظرفیتهای استان خودشان را رشد دهند، هدایتگر باشند و نقش لیدری را بهخوبی بازی کنند، تأثیرشان بر مناصب مختلف بسیار کاهش پیدا میکند. گروههای سیاسی استان هرمزگان برای فهم جایگاه مهمی که میتوانند در استان و مناسبات مورد انتظار بین مرکز و پیرامون داشته باشند، لازم است علاوه بر اینکه دانش و آگاهیشان را درباره ظرفیتهایی که در اختیاردارند ارتقا دهند، هیچگاه نباید نگاهشان صرفاً در قلمرو استان هرمزگان محدود شود. باید نگاههای فرا استانی، فرا منطقهای و حتی بینالمللی داشته باشند. ما چون مطالبه گری درست و منطقی نداشتیم و مجموعهی گروههای سیاسی، فعالان سیاسی، احزاب و گروههای مرجع در این زمینه دقیق کار نکردند بهحق خودمان نرسیدیم. بهاندازهی ظرفیتی که استان هرمزگان داشته نتوانستیم حق خود را از مرکز بگیریم. نگاه حاشیهای مرکزنشینان به استان هرمزگان یکی دیگر از دلایلی است که باعث شده ما به آن چیزی که حقمان است نرسیم. واقعیت امر این است که هر استانی که به حریم قدرت نزدیکتر باشد میتواند نیروهای خود را بیشتر در مناصب ملی جای دهد.
شناسایی و کشف نیروی انسانی، مدیران شایسته و کار بلد استان که بتوانند مانند نخبگان و مدیران سایر استانها در مناصب ملی قرار بگیرند کار دشواری نیست. در جستوجو و تفحص بین ده گروه واتساپی میتوان به این مدیران کار بلد دست پیدا کرد؛ یعنی بهانهای نیست که ما در کشف نیروهای سیاسی استان عاجز هستیم یک ارادهای باید وجود داشته باشد که مردم استان هرمزگان در چرخه اجرایی ملی سهم لازم را داشته باشند.
بنده با چهار استاندار هرمزگان از نزدیک همکاری و با تعدادی هم بهواسطه حضورم در عرصه رسانه استان آشنایی داشتم. درواقع میتوانم این ادعا را داشته باشم که شناخت کافی از هفت تا هشت استاندار ادوار گذشته هرمزگان دارم. بسیاری از استانداران سابق هرمزگان بلافاصله و بدون درنگ بعد از حضورشان در هرمزگان پرشهای ملی داشتند. سؤال این است که رمز موفقیت این افراد چه بوده است؟ آیا غیرازاین بوده که از نیروهای هرمزگان و مدیران مستعد همین استان استفاده کردند که باعث پیشرفتشان شد. چنانچه این مسئولان شهادت درستی بدهند میدانند اگر همکارانی از جنس نیروهای پرتلاش استان هرمزگان نداشتند نمیتوانستند مسیر موفقیت را طی کنند. متأسفانه تعداد زیادی از آنها که در همین استان هرمزگان کارکردند و موفق شدند هیچگاه از توانمندی هرمزگانی صحبت نکردند و ذهنیت خوبی را به مرکز منتقل نکردند.
بین نیروهای سیاسی استان هرمزگآنهمگرایی واقعی وجود ندارد. این عرض بنده ناظر بر تمام ادوار مختلف و دولتهای مختلف است. همگرایی واقعی سیاسی باید در بین نمایندگان و نخبگانی باشد که مردم آنها را انتخاب کردند. وقتی همگرایی بین این مجموعهها وجود نداشته باشد طبیعتاً وزنی هم وجود نخواهد داشت؛ یعنی قدرت لابی و چانهزنی خیلی ضعیفی خواهند داشت و مرکز هم به اینها اعتنایی نخواهد کرد.
بهعنوانمثال در یک دوره که آقای «خُرم» استاندار هرمزگان و «موسوی لاری» وزیر کشور بود، دو نماینده ما در مجلس یعنی آقای «زائری» و مرحوم «عباسی» با وزیر کشور و استاندار هرمزگان مخالف بودند؛ اما نماینده دیگر آقای «ذوالقدر» مدافع وزیر کشور و استاندار بود. این اختلاف بهجایی رسید که این دو گروه داغترین نطقها را علیه یکدیگر داشتند. در مجلس شورای اسلامی که باید میرفتند از منافع استان دفاع کنند وقت میگرفتند که علیه همصحبت کنند. این مخصوص به آن دوره نبوده است. در دورهای دیگر یک نماینده مجلس مثلاً از بندرعباس در حوزهای غیر از حوزه انتخابیه خودش صحبت کرده بود و پسازآن، نماینده حوزه انتخابیه او را تهدید به شکایت کرد و گفته بود اگر یکبار دیگر به حوزه من بیایی پای شمارا قلم میکنم.
وقتی این فضا وجود داشته باشد یعنی همگرایی واقعی وجود ندارد. باید بپذیریم و تعارفات را کنار بگذاریم. وقتی همگرایی نباشد اولویت منافع استانی و منطقهای نیست و اولویت منافع جناحی و شخصی میشود. اگر تهران امتیاز «پایتخت سیاسی» را نداشت قطعاً اهمیتش از استان هرمزگان کمتر بود. چراکه مجموع ظرفیتهایی که تبدیل به قدرت ملی یک کشور میشود بخش عمده آن در استان هرمزگان متراکم است. حال اگر در چنین جغرافیایی که محل تجمیع قدرت ملی کشور است سیاسیون آن به کارهای پیشپاافتاده دلخوش کنند، قطعاً راه را به خطا رفتهاند. آن چیزی که امروز از آن رنج میبریم و بسیار جای نگرانی دارد این است که همگرایی واقعی وجود ندارد و اولویت منافع استان نیست. همه جریانها بهجای تشکیل سازمان رأی برای مردم استان هرمزگان، برای خودشان سازمانهای رای شخصی تشکیل دادند. این سازمانهای رای شخصی خیلی خوب عمل میکنند. همچنین تخریب و حذف رقبا به یک مسئله نخنما در استان هرمزگان تبدیلشده است. جریانات مخالف و حتی جریانات موافق سیاسی هم خودزنی دارند. صرفاً به خاطر تفاوت دیدگاههای شخصی به تخریب و حذف هم اقدام میکنند. چرا نباید استان هرمزگان با این ظرفیتهای ملی بهاندازهی انگشتان یکدست مدیر ملی داشته باشند؟ آنهم از هزار منصب ملی که شامل معاونین رئیسجمهور، وزار، استانداران و غیره میشود. همهی اینها ناشی از این نیست که حاکمیت بیتوجه است یکبخشی از آن ناظر بر خودزنیهای گروههای سیاسی در استان است. مگر گروههای سیاسی در ادوار مختلف تلاش نمیکنند از نیروهای استان در جایگاههای مهم استفاده شود چرا تا الآن موفق نشدند؟ یک دلیل این است که همگرایی واقعی وجود ندارد. تفاوت دیدگاههای شخصی باعث میشود که مهمترین کارکرد برخی گروههای سیاسی فقط تخریب باشد. در عملِ تخریب هر دو طرف متضرر میشوند. تخریبها باعث میشود نمایهای که از استان به مرکز منتقل شود این باشد که هرمزگانیها هیچوقت باهم خوب نیستند. همواره باهم اختلافنظر دارند و بهترین راه این است که یک نفر را از بیرون بیاوریم که بینشان حکم باشد و دعواهای آنها را مدیریت کند. مسئله دیگر این است که مجموعه سیاسیون و نخبگان هرمزگان هیچگاه اتاق فکر مشترک نداشتند.
نحوه و زبان مطالبهگریمان دچار لکنت و شیوهی مطالبهگریمان خطا بوده است. مطالبه گری که از مرکز و از حاکمیت صورت میگیرد باید برای خودش قاعدهای داشته باشد. نهتنها تمرین مطالبه گری نکردیم که شیوهی آن را بلد باشیم، بلکه سعی نکردیم این زمینه را تقویت کنیم. سالیان سال است که هرمزگان از نبود یک گرانیگاهِ مطمئن که به تقویت عناصر و ظرفیتهای داخلی استان هرمزگان بهویژه نیروهای سیاسی آن کمک کند، ضربه میخورد. این گرانیگاه وجود ندارد. گرانیگاه یعنی محور و مرکز ثقل که همه دور آن جمع شوند. این نکتهای است که در استانهای مختلف وجود دارد. در هر استان چه از گروههای سیاسی موافق و مخالف و چه از شخصیتهای مذهبی و فرهنگی، یک فردی که از آن حرفشنوی دارند، وجود دارد. نیروهای سیاسی ما هیچگاه تمرین باهم بودن نداشتند. این عدم همگراییها و نبود انسجام در بین نیروهای داخلی و نبود گرانیگاه مطمئن باعث شده در تراز ملی نتوانیم قرار بگیریم. امروز نخبهای، نمایندهای، ذینفوذی، اگر دلخوش به گرفتن ده متر آسفالت برای یک روستا یا گرفتن توپ و تور و جابهجا کردن مسئول منبع آب فلان روستا باشد به معنای داشتن کارکرد سیاسی نیست. گروههای سیاسی اگر بلد بودند این مطالبات سطح نازل را مطرح نمیکردند. اگر همگرایی واقعی وجود داشت بهخوبی میتوانستیم در سطح ملی برای خودمان سهمی داشته باشیم. بیتردید معتقدم در شرایط و وضعیت موجود میتوانست چهار وزیر از هرمزگان در مناصب ملی قرار بگیرند. در بدترین حالت دو معاون رئیسجمهور باید هرمزگانی بود. بسیار تلخ و آزاردهنده است وقتی میبینیم حتی در مناطق آزاد قشم و کیش که پیوند ناگسستنی با استان هرمزگان دارند هیچوقت خود بومیها محلی از اعراب نبودند. تا زمانی که نگاه مرکز به هرمزگان و منابع انسانی آن دچار تغییر نشود و به رسمیت شناخته نشود همواره این مشکل را خواهیم داشت؛ زیرا هیچ لیدری که پیگیریکننده مطالبات استان هرمزگان در مرکز باشد نداریم. اگر نمایندگان استان هرمزگان در هر دوره فقط زمینه حضور یک هرمزگانی را در مناصب ملی ایجاد میکردند امروز حدود ۵۰ تا ۱۰۰ مدیر ملی داشتیم. متأسفانه نادیده گرفتن توانمندیهای نیروهای داخلی استان هرمزگان که بخشی از عدم انسجام داخلی بوده است تا جایی پیش رفته که امروزه هرمزگانی در خود هرمزگان و برخی از مناصب مهم آن غریبه است. مثل مناطق آزاد قشم و کیش. امیدوارم در این دوره نامهربانیهایی که درباره ظرفیتهای استان هرمزگان وجود داشته به پایان برسد. اگرچه تا الآن نشانه خیلی روشنی وجود ندارد؛ اما قدمهایی برداشتهشده است. افراد بومی در برخی از مناصب به کار گرفتهشدهاند اما این در برابر نامهربانیهای تاریخی که اتفاق افتاده ناچیز است. تا زمانی که محافل سیاسی داخل استان هرمزگان بر روی منافع مشترک استانی اجماع نداشته باشند و از همه جریانات سیاسی همچنین نخبگان حمایت نکنند و در کنار سیاسیون قرار نگیرند، با بدنه جامعه و آحاد مردم ارتباط برقرار نکنند، تکرویهای مستقل نهتنها نتیجهای ندارد بلکه وضعیت را بدتر میکند.
تبعاتی که نباید حادث میشد اتفاق افتاده. وقتی در طول انقلاب شما حتی یک وزیر هرمزگانی نداشته باشید آیا این آسیب جدی نیست؟ اینکه در طول چهل سال انقلاب مدیران، افراد شایسته و کار بلد استان هرمزگان در مرکز با بیاعتنایی مواجه شدند، آیا این تبعات نبوده است؟ آیا این میزان فقر و نداری امروز استان هرمزگان بااینهمه منابع اقتصادی و ظرفیتهای ویژه استراتژیکی تبعات نیست؟ اینها تبعات همان پراکندگی نیروهای سیاسی استان در بحث مطالبه گریشان است. این تبعات روزبهروز بیشتر خودش را نشان میدهد.
نبود گرانیگاه همافزا در هرمزگان، عدم تحرک لازم و منطقی گروههای سیاسی استان، پراکندگی و چنددستگی آزاردهنده آنها باعث شده است ته نیروهای شایسته استان در دایره مدیریت ملی و حتی مدیریت استانی قرارنگیرند. امروز مدیران لایق استان باید بسیار تلاش کنند، خواهش کنند، خودشان را بشکنند و گدایی کنند تا بتوانند مسئولیتی به دست آوردند. آنهم در پُستهایی که در اجرای آن بشدت توانا هستند. اینها همه تبعات تکرویها، سازمانهای رای مستقل و ترجیح منافع فردی بر منافع استانی است. ما هرمزگانیها نباید دلخوش به این باشیم که همیشه درجاهایی که میخواهند سرمان کلاه بگذارند و از بازیهای مهم کنار بگذارند میگویند مردم استان هرمزگان مردم نجیبی هستند؛ ما باید نجابت خود را با مطالبه گری دقیق، آرمانی و منطقی نشان بدهیم. این مسیر آغازشده است و انشالله به سرانجام خوشی منجر میشود. مرکزنشینان نباید از این نجابت که در خیلی جاها پشت آن سنگر میگیرند تا دست هرمزگانیها از مناصب کوتاه شود، سوءاستفاده کنند. مردم استان هرمزگان در عین نجابت حق خودشان را مطالبه میکنند.
وقتی این مجموعهها در وزنکشیهای سیاسی میدانند نمیتوانند تنه به تنه مرکز بزنند مطالبات و انتظاراتشان را یک سطح پایینتر میآورند. در خود استان خیمه میزنند و تلاش میکنند که افرادشان را در منصبهای مختلف جای دهند. دیگر کاری ندارند که شخص شایسته این منصب است یا خیر. معیار این میشود که چه کسی برای من رای جمع کرده است. سازمانِ رای من، باید حفظ شود که اگر دورهی دیگر قصد حضور داشتم اینها از من حمایت کنند. برخی از گروههای سیاسی که امروز برای کسب صندلی تلاش میکنند وقتی میبینند نمیتوانند مدیریت ملی را به دست بیاورند به سراغ موقعیتهای خیلی پایین میروند؛ این بهترین فضا برای به بازی گرفتن توسط مرکز است.
بنده یک تجربه اندک فرهنگی، سیاسی و اجرایی در سطح استانی و ملی دارم. وقتی مرور میکنم میبینم در کنار جریان چپ و راست یک جریان مرموز نفوذی در هرمزگان وجود دارد که این جریان از گروههای سیاسی استان بهرهبرداری کرده است. در کمال سکون و آرامش هم باعث ایجاد اختلافات بین گروههای اصلاحطلب و اصولگرا شده است و ماهی خودش را از این اختلافها صید کرده است. ریشه این جریان سوم یا جریان نفوذ در استان هرمزگان نیست. منظورم از ریشه تعلقخاطر است. نشانههای روشنی دارم که اگر امروز صحبت کنم به یکسری از اختلافات جدید تبدیل میشود.
اعتقاددارم این جریان مسبب جدایی بین نیروهای اصیل سیاسی استان شد. جریانی که خیلی با آرامش درحالیکه حداقل و کوچک بود توانست خیلی از بخشهای سیاسی را تحت تأثیر قرار دهد و متأسفانه رشدی داشته باشد. این رشد باعث اختلاف بیشتر نیروهای سیاسی استان شد که این اختلاف خیلی از جاها دیگر قابلحل نیست. نیروهای سیاسی استان هرمزگان در برخی موارد به نظر میرسد نگاه خوشبینانهای به این جریان سوم نفوذ داشتند. جریان سوم نفوذ در هرمزگان خیلی بیشتر از این میتواند بین این گروهها را به هم بزند و مناسبات سیاسی استان هرمزگان را از مسیر و ریل خود خارج کند. این هشداری است که سیاسیون استان هرمزگان به خودشان بیایند. مرور کنند و ببینند عرض بنده درست است. در این جستوجوها میتوانند به نشانههایی از این موضوع برسند. اگر این جریان نبود، میتوانستیم مثل اصفهان یا کرمان عمل کنیم. مگر آنها اختلاف ندارند؟ مگر موضع سیاسی ندارد؟ بله دارند؛ اما باوجوداین اختلافها بر سر منافع استان دور یک میز جمع میشوند. چرا در استان هرمزگان این وضعیت شکل نمیگیرد؟ چون در هرمزگان این جریان سوم نفوذ اجازه نزدیک شدن این گروهها را به هم نمیدهد. شناخت این جریان میتواند به خروج استان از این وضعیت کمک کند. وقتی جریانات اصیل هرمزگانی به حاشیه بروند، زمینه رشد جریانات کاذب فراهم میشود و این جریانات نمیتوانند در جهت پیشرفت هرمزگان قدم بردارند. این نفوذ هم در جریان اصولگرا و هم در جریان اصلاحطلب وجود دارد.
بله بخشی از نیروها میدانند که این اختلافها میتوانست کمتر شود.
اعتقادم دارم استان هرمزگان بشدت به پوستاندازی در حلقهی تصمیم سازی و تصمیمگیری نیازمند است. این حلقهی تصمیمگیری و تصمیمسازی باید پوستاندازی کند و هیچ راهی غیرازاین نیست. در این پوستاندازی باید چه اتفاقی پیش بیاید؟ اول سهم همهی احزاب و جریانات به رسمیت شناخته شود و تا زمانی که منافع استانی بر منافع شخصی و جناحی ارجحیت پیدا نکند این مشکلات در استان ادامه دارد.
افتخارم این است فرزند استان هرمزگان هستم و در کنار مردم، فعالان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی استان بزرگ شدم. خودم را مدیون مردم استان هرمزگان میدانم. اگر انتقادی میکنم بحث تشکیلات سیاسی بوده و بحث شخص مطرح نبوده است. هیچوقت برای شروع دیر نیست استان هرمزگآنهمه ظرفیتها برای جهش مطمئن و آرمانگرایانه در جهت حضور در عرصههای ملی را دارا است. هیچ کمبودی در این زمینه ازنظر توان نیروهای داخلی وجود ندارد. این نیروها باید به خودشان بیایند و اختلافات را کنار بگذارند. به اتاق فکر مشترک سیاسی حتماً فکر کنند که این اتاق مشترک فکری حتماً ایجاد شود. نه اینکه همه یکدست سیاسی شوند که آن موقع فضای مردهای خواهد بود. فضای یکدست همیشه آسیبپذیر است و امکان رشد جریانات مافیایی در این شرایط وجود دارد. از یکدست شدن باید جلوگیری کرد. در فضای متنوع و متکثر نقاط قوت و ضعف ایجاد میشود. همه گروههای سیاسی در کنار کارکردهای آرمانی خود بیایند و به فکر منافع استان باشند. بر سر منافع استان هرمزگان مصالحه و تفاهم باید به وجود بیاید. اگر فقط یک پیام از هرمزگان با این مضمون به مرکز ارسال شود که تمام گروههای سیاسی، فعالان اجتماعی و نخبگان فرهنگی استان هرمزگان بر سر منافع استان با مرکزنشینان تعارف ندارند، حتماً آینده روشنتری پیشروی استان هرمزگان به وجود خواهد آمد. من این آینده را میبینم. این اجماع عمومی بر سر منافع استانی را احساس میکنم که اتفاق خواهد افتاد. چون نسلهای پرسشگر امروز در حال محاکمه گروههای سیاسی هستند که چرا تاکنون به خاطر منافع استان کنار یکدیگر نبودید.
چون در برخی از موارد با صراحت صحبت کردند و متضرر شدند. ازآنجاکه پشتوانه ملی نداشتند، در بدنه اجرایی استان و حتی سطح ملی مورد بیاعتنایی قرار گرفتند. این ماجرا برای مردم امری عادی شده است که در زمان انتخاب استاندار، نمایندگان استان ابتدا استعفا دست جمعی میدهند و سپس همه صرفنظر میکنند. خب اگر تهدید به استعفا درست است باید روی آن اصرار داشته باشند. اگر اشتباه است نباید این فضا را ایجاد کنند. بنده بهشخصه معتقد هستم که حوزه نمایندگی و نظارت بر بسیاری از موارد ارجح است. دلیل اینکه گروههای سیاسی محتاط هستند این است که پشتوانه ندارند و اگر حرفی بزنند ممکن است در مرکز موردتوجه قرار نگیرد. این گروهها ابتدا با توپ پر وارد عرصه میشوند اما در خود استان هم بیپشتوانه هستند. این بیپشتوانهای عدمحمایت مردمی است. وقتی گروههای سیاسی برآیند خواستههای واقعی مردم نباشند نمیتوانند حرفشان را رسا مطرح کنند و روی حرفشان محکم بایستند. تا زمانی که حرف یک گروه یا تشکل سیاسی برآیند درخواست واقعی مردم نباشد این پشتوانه وجود ندارد. این موضوع گروه سیاسی را به احتیاطکاری وادار میکند. در این احتیاطکاری گروههای سیاسی به حداقلها و منافع خودشان بسنده میکند و نگاه آرمانی دچار افول میشود. تشکل سیاسی اگر در مرکز حامی نداشته باشد فریادش در همین قلمرو استان شنیده میشود. درجایی که محل تصمیمگیری است و ازآنجا باید اتفاقاتی بیفتد شاهد تحرکی نخواهیم بود. یکی دیگر از کارکردهای مهم گروههای سیاسی استان میتواند جلوگیری از ایجاد تک قطبیهای انحصارگرا و قدرتطلب باشد. تشکلهای سیاسی و فعالان اجتماعی هرجایی که نشانههایی از ایجاد مافیا و انحصار، ویژه خواری و رانت مشاهده کردند، فریاد نزدند و آن را به چالش نکشیدند آینده بسیار تاریکی را برای مردم منطقه رقم زدند. اگر گروههای سیاسی مورد اقبال عمومی قرار نمیگیرند دلیلش این است که چشم خود را بر روی رانتها و ویژه خواریها میبندند. مردم چگونه و با چه استنباطی مطالبه یک گروه سیاسی را باور کنند وقتی میبینند این گروه سیاسی یا خود به ورطه انحصارطلبی افتاده یا در مقابل این ویژه خواریها سکوت کرده است و نگاه مصلحت جویانه دارد.
تگ ها:
نظرسنجی
اخبار مرتبط
«همایون امیرزاده» رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی ارشاد شد
پیام تبریک رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به حجت الاسلام والمسلمین عبادی زاده
تقسیم استان هرمزگان؛ از پارسیان تا جزایر
باشگاه های کتابخوانی، ایجادکنندهی نقطه ی عطف اجتماعی
اعلام برنامههای وزارت فرهنگ برای هفته وحدت در فضای مجازی
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار