03

دی

1403


فرهنگی و هنری

23 مهر 1401 08:21 0 کامنت

بلوغ دختران در جامعه‌ی ما در هاله‌ای از باور‌های مذهبی، اسطوره، تابو و نیز هنجارها و ارزش‌های اجتماعی مدرن و پیشامدرن پوشیده شده و به عرصه‌ای وهم‌آلود و مرزی ناشناخته برای تفکیک کودکی از بزرگسالی تبدیل شده است.

این عرصه‌ی وهم‌آلود سبب می‌شود دختربچه‌ها گاها خیلی زودتر از آنچه باید به دنیای بزرگسالی گام بگذارند. منصوره موسوی در کتاب «بدن و زنانگی» تلاش کرده است رویارویی دختران نوجوان را با تغییراتی که در بدن آن‌ها اتفاق می‌افتد و عوامل اجتماعی که در این راستا منجر به از خودبیگانگی آن‌ها با بدن و جنسیت‌شان می‌شود، مورد بررسی قرار داده است.

کتاب به مطالعه‌ی دخترانی پرداخته‌ شده که در سن بلوغ یعنی سنین دوازده تا پانزده سالگی هستند. سنینی که مرز بین دنیای بزرگسالی و کودکی است، این مرزی که در جامه‌ی ما مخدوش است. موسوی در ارتباط با بلوغ می‌نویسد:« دوره‌ی بلوغ، دوره‌ی نسبتا کوتاهی از تجربه‌ی بدنی است که مجموعه‌ای از ارجاعات فرهنگی - اجتماعی آن را در بر می‌گیرد. عدم حد و مرز ناشی از ساختارهای فرهنگی-اجتماعی باعث می‌شود گاه دختران قبل از سن بلوغ وارد مرحله‌ی بزرگسالی شوند (مثل ازدواج‌های زودرس در بین برخی اقوام و گروه‌‌های اجتماعی) یا سن مشخصی برای آن در نظر گرفته نشده باشد، در جامعه‌ی ما سن بلوغ از نظر ظایف شرعی، قوانین مدنی، قوانین مجازات اسلامی، قوانین آموزشی سنین متفاوتی را در بر می‌گیرد. بنابراین سن بلوغ با تاثیر گرفتن از ساختارهای اجتماعی - فرهنگی می‌تواند به گونه‌های مختلفی تعریف ‌می‌شود».

نویسنده کتاب را در پنج فصل به رشته‌ی تحریر درآورده است. بخش اول کتاب به بررسی جامعه‌شناسی بدن می‌پردازد و نگاه‌های جامعه‌شناسان، روانشناسان و فیلسوف‌های مختلف در این رابطه بررسی می‌کند. بخش‌های بعدی به ترتیب بدن زنانه و بلوغ، جنسیت و هویت اجتماعی دختران نوجوان، بدن و هویت اجتماعی دختران نوجوان و از خود بیگانگی جنسیتی می‌باشد.

امروزه مطالعات حوزه‌ی زنان با نگرش جامعه‌شناسی روزمره در پی آن است که زنان از تجارب خود سخن بگویند. تجاربی که با داشتن بدن زنانه ارتباط مستقیم دارد، مثل تجربه‌ی بلوغ و تغییرات بدنی این دوره که دغدغه‌ی مشترک تمام زنان است. به قول جان استوارت میل در کتاب «انقیاد زنان» حالا وقت آن است که مطالعات  به گونه‌ای باشد تا زنان بدون احساس فرودستی ، از خود سخن بگویند و به توصیف و تشریح زندگی، روحیات و مشکلات خویش بپردازند. این مطالعات البته باید ورای نگرش‌های جزمی، مطلق‌نگری‌ها و پیش‌داوری‌ها باشد تا بتواند زنان را به صورت یک گروه اجتماعی تام، با روابط و مناسبات و سلایق خاص خود مورد بررسی قرار دهند و این کار بر خلاف مسیر برخی مطالعات انتقادی و رادیکالی است که فقط به بحث آسیب‌های اجتماعی محدود می‌شود. مطالعه‌ی کتاب را به روانشناسان، والدین و تمام زنان پیشنهاد می‌کنم.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img