03

دی

1403


فرهنگی و هنری

24 دی 1393 08:02 0 کامنت

صبح ساحل ، هنری - فريبا کوثري گفت: در کارهاي تاريخي اين امکان در اختيار بازيگر قرار ميگيرد که وارد فضاي جديدي شود و اين آثار حرفهاي بيشتري براي گفتن دارند.«فريبا کوثري» از جمله بازيگران محبوب ايران است که تقريبا در همه آثاري که حضور يافته موفق بوده‌اند. به ويژه حضور او در آثار تاريخي نظير «معصوميت از دست رفته» و «مختارنامه» به حدي درخشان بوده که اين آثار براي مخاطبان آثار او به يادماندني‌تر بوده است. آنچه در ادامه مي‌خوانيد، گفت‌وگوي فارس با اين بازيگر است:

خانم کوثري، بعد از يک دوره پر کاري اين روزها حسابي کم کار شديد؟

راستش را بخواهيد هيچ وقت علاقه‌اي به پرکاري نداشتم و ترجيحم اين بود که هميشه با فاصله در آثار مختلف حضور داشتم و به نوعي در کارهايم انتخاب کننده باشم. متاسفانه طي سالهاي اخير ما شاهد افت سطح کيفي فيلم و سريال‌ها هستيم  و براي حفظ شان کارنامه هنري مان بهتر است که با تامل بيشتري در کارها حضور داشته باشيم. به همين خاطر من سعي کردم طي اين مدت بيشتر مواظب خودم باشم و در هر اثري حضور پيدا نکنم.

نگران نيستيد که اين مراقبت باعث شود که در حيطه بازيگري کمرنگ شويد؟

راستش را بخواهيد نه،چرا که فکر مي‌کنم پررنگ يا کمرنگ شدن يک بازيگر ارتباطي با پرکاري يا کم کاري او ندارد و در نهايت اين کارنامه هنري اوست که تعيين مي‌کند يک هنرمند در ذهن مخاطبان بماند يا خير. هر چند که متاسفانه دغدغه‌هاي مالي باعث مي‌شود گاهي يک بازيگر مجبور شود در کارهايي حضور داشته باشد که به لحاظ مالي برايش ارزشمند نباشد اين اتفاق براي من هم رخ داده است اما سعي کردم از اين به بعد به گونه‌اي برنامه‌ريزي داشته باشم که ميزان  اين اتفاقات در مورد من به حداقل برسد.

شما علاوه بر مراقبت از کارنامه هنريتان ، طي اين سالها  از خودتان به لحاظ اخلاقي هم مراقبت کرديد و جزو بازيگراني به شمار ميرويد که کمترين حاشيه در مورد شما وجود دارد چطور توانستيد اين موضوع را مديريت کنيد؟

من در دوره‌اي وارد حرفه بازيگري شدم که در سينما و تلويزيون اخلاقيات حرف اول را مي‌زد و يک بازيگر ناخودآگاه آموزش مي‌ديد که در کنار رشد در عرصه حرفه‌اي بايد ظرفيت‌هاي خودش را هم افزايش دهد؛ به پيشکسوتش احترام بگذارد و به خاطر پرکاري تن به هر کاري ندهد؛ از طرفي من در خانواده‌اي بزرگ شدم که  حفظ حرمت رکن اصلي را در آن بازي مي‌کرد. من وقتي خيلي کم سن بودم پدرم را از دست دادم و مادرم با مشکلات زيادي ما را بزرگ کرد و به نوعي مردانه پاي ما ايستاد از آنجايي که او  به تنهايي ما را بزرگ مي‌کرد تاکيد زيادي داشت که ما در چارچوب قوانين اخلاقي حرکت کنيم اين حد مرز نگه داشتن‌ها را به نوعي از مادرم به ارث بردم چرا که او بيش از هرچيزي به ما ياد داده بود کاري نکنيم که  از عرف و شرع به دور باشد. مسلم است وقتي من با چنين تربيتي بزرگ مي‌شوم، حاضر نمي‌شوم به هيچ قيمتي اصول اخلاقي را زير پا بگذارم.

ولي اين روزها برخي از  هنرمندها چنين تاکيدي را روي اخلاقيات ندارند و تنها به رشد در زمينه حرفهاي فکر ميکنند و حاضرند براي رسيدن به شهرت بيشتر هر چيزي را زير سوال بگذارند؟

داشتن چنين ديدگاهي و ترويج آن واقعا مانند يک سم کشنده است و باعث آسيب رساندن به روح هنر مي‌شود. شک نداشته باشيد اگر کسي با زير پا گذاشتن اصول اخلاقي به پيشرفتي دست پيدا کند آن پيشرفت بيشتر شکل گذرا دارد و هرگز نمي‌تواند در اين راه به ماندگاري برسد.

با توجه به اينکه در يک خانواده سختگيريي بزرگ شديد چطور مادرتان اجازه داد وارد عرصه بازيگري شويد؟

مادرم در عين حال که ذهن سختگيري بود اما  هيچوقت با علايق ما مخالفت نمي‌کرد ضمن اينکه او هنر را دوست داشت و دلش مي‌خواست ما از راه درست وارد اين حيطه شويم از طرفي من و مادرم اختلاف سني بسيار کمي با هم داريم و او تنها 15 سال از من بزرگتر است به همين خاطر دنيا و روياهاي‌مان چندان از هم دور نبود وقتي به او گفتم دوست دارم وارد عرصه بازيگري شوم او از اين تصميم من حمايت کرد تنها به من گفت ياد باشد که   اصول را نبايد زير پا نگذاري و بايد مراقب خودت باشي.

پس از همان دوران پاي مراقبت از خود در زندگي شخصي و حرفهاي شما به ميان آمد؟

بله «باخنده» ولي دور از شوخي، فکر مي‌کنم اين بهترين اصل در زندگي است شما تصور کنيد هر کسي بخواهد مراقب خودش باشد آن وقت ديگر هيچ مشکلي رخ نمي‌دهد و همه ي ما در آرامش زندگي مي‌کنيم. البته اين مواظبت‌ها تاوان‌هاي خودش را دارد، مثل اينکه شما ديگر نبايد بي‌گدار به آب بزنيد در هر کاري حضور پيدا کنيد، به هر جاي برويد و با هر کسي معاشرت کنيد. من گاهي حتي ميزان حساسيتم به همسايه‌هايم هم مي‌رسد  به همين خاطر هميشه در انتخاب خانه دقت مي‌کنم و اگر در اين ميان حس کنم همسايه‌اي است که بي قيد زندگي مي‌کند روابطم را با او به حداقل مي‌رسانم و يا اينکه خانه‌ام را عوض مي‌کنم چون  بر اين باورم معاشرت با چنين آدم‌هايي تاثيراتش را ممکن است در به حاشيه کشيدن اسم شما داشته باشد.

جالب اينجاست رد پاي اين خصوصيان اخلاقيتان در تمام نقشهايي که بازي  ميکنيد وجود دارد؟

فکر مي‌کنم هر بازيگري بخشي از شخصيت و خصوصيات اخلاقي‌اش را در کارش خرج مي‌کند اين موضوع در من هم وجود دارد چرا که فکر مي‌کنم وقتي شما بخشي از خود واقعي‌تان را در نقشي که  ايفا مي‌کنيد خرج کنيد آن نقش باور پذير از کار در مي‌آيد به همين خاطر سعي مي‌کنم در هر نقشي که بازي مي‌کنم رد پايي از فريبا کوثري را به جا بگذارم.

فکر نميکنيد اين موضوع باعث کليشه شدنتان شود؟

اين موضوعي که به آن اشاره کردم به قدري کمرنگ است که ممکن است حتي مخاطب عام هم متوجه آن نشود بيشتر حکم يک امضا  را دارد اما در کل آن چيزي که باعث کليشه شدن بازيگران ما شده است  متن‌هاي تکراري است، متاسفانه داستان‌هايي که در فيلم و سريال‍‌هايي ما  اتفاق مي‌افتد همه شبيه به هم هستند و به ندرت شما با يک متن متفاوت مواجه مي‌شويد.

شما طي  اين سالها نقش هاي متفاوتي را  ايفا  کرديد اما از اين ميان نقشتان در سريال «معصوميت از دست رفته» و به دنبال آن «مختارنامه» بيشتر در ذهن مخاطبان ماند، دليل اين موضوع را در تاريخي بودن اين آثار ميدانيد؟

همان‌طور که در سوال قبلي هم اشاره کردم متن‌هاي تاريخي باعث شده بازيگران ما فرصت ايفاي نقش‌هاي متفاوت را نداشته باشند و ناخواسته خودشان را تکرار کنند اما در کارهاي تاريخي اين امکان در اختيار بازيگر قرار مي‌گيرد که وارد فضاي جديدي شود  با وجود اينکه سالها از بازي من  در نقش مارياي نصراني در سريال «معصوميت از دست رفته» گذشته است اما اثرات اين نقش هنوز در من وجود دارد چرا که به معناي واقعي من درگير اين کار شدم جالب اينجاست که مخاطبان، همچنان اين نقش را دوست دارند و هنوز من را با اين نقش به خاطر مي‌آورند اين موضوع در مورد سريال «مختار» هم وجود دارد. بخشي از اين موضوع به اين خاطر است که فضاي کارهاي تاريخي همچنان بکر باقي مانده است و  براي بازيگر و مخاطب حرف‌هاي زيادي را براي گفتن دارد.

هر بازيگري ملاکهاي خاص خودش را براي انتخاب يک نقش دارد،ملاک شما براي انتخاب نقش چيست؟

کارگردان، چرا که بر اين باورم يک کارگردان خوب مي تواند يک متن ضعيف را به شاهکار بدل کند و يک کارگردان متوسط ممکن است يک متن عالي را به يک کار ضعيف تبديل کند.

پس بيدليل نيست که در طول اين سالها با بهترين کارگردانهاي ايران کار کردهايد؟

بله و اين موضوع را در کنار انتخاب خودم پاي شان سهم مي گذارم خيلي خوشحالم در کارنامه هنري ام با کارگردان‌هاي مطرحي نظير رسول ملاقلي پور،مهدي فخيم زاده، داود ميرباقري،حسين سهيلي زاده و... کار کرده‌ام.

چقدر اثار ديگران همکارانتان را در سينما و تلويزيون دنبال ميکنيد؟بسيار زياد،  بازيگري حرفه من است در نتيجه دور از ذهن نيست که نسبت به تماشاي فيلم و سريال    بي‌تفاوت نباشم  و بخواهم با دقت کار ساير همکارانم را دنبال کنم، اين موضوع باعث مي‌شود بينشم نسبت کارم بيشتر شود و اشراف  بيشتري پيدا کنم.

آخرين کاري که در آن حضور داشتيد چه بود؟

«قورباغه و قناري»، کارگرداني اين اثر بر عهده مهدي فخيم زاده است. با توجه به تم کلي که کار دارد شک ندارم در جذب مخاطب موفق عمل مي‌کند، در اين اثر من نقش همسر فخيم‌زاده را بازي مي‌کنم پيش از اين سابقه دو همکاري ديگر را با ايشان داشتم که از اين جهت برايم بسيار شيرين بود. بازي من در اين سريال تقريبا به پايان رسيده و من تنها يک سکانس ديگر  دارم. قصه اين سريال در مورد مواد مخدر است منتهي اتفاقات  سريال در موقعيت طنز رخ مي دهد.  «قورباغه و قناري» قرار است در ايام عيد از تلويزيون پخش شود.

 

دیدگاه ها (0)
img