14

آذر

1403


02 آبان 1398 08:28 0 کامنت

امروز دوم آبان ماه سالگرد درگذشت فریدون مشیری شاعر معاصر فارسی است به همین مناسبت به شعر و زندگی او نگاهی اجمالی انداخته ایم.


معرفی فریدون مشیری


سی ام شهریور1305، در تهران متولد شد . تحصیلات ابتدایی را در تهران گذراند ، سپس به دلیل ماموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد چند سال با بازگشت به تهران در مدرسه دارالفنون و سپس دبیرستان ادیب تحصیلات خود را ادامه داد .
در سال آخر دبیرستان ، علی رغم میل باطنی اش در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شد و تا بازنشستگی به همین شغل  ادامه داد . همزمان با کار و تحصیل فعالیت های مطبوعاتیش را آغاز کرد که بعدها به همین دلیل یعنی تداخل فعالیت های شغلی و مطبوعاتی نتوانست تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته ادبیات به پایان یرساند.فریدون مشیری سرودن شعر را از حدود 15 سالگی شروع کردو نخستین مجموعه شعرش با نام تشنه طوفان ، زمانی که تنها 28 سال داشت ، به چاپ رسید .  وی به موسیقی توجه خاص داشت و به همین دلیل از سال  1350 به مدت 7 سال عضو شورای شعر و موسیقی رادیو بود و در کنار همکارانش نقش مهمی در پیوند دادن شعر و موسیقی ایفا کرد. او سال های زندگی اش را به شاعری و هنر و هنرمندپروری گذراند تا این که در روز دوم آبان  سال  1379 بعد از تحمل چند سال بیماری چشم از جهان فروبست و در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران دفن شد .  شایان ذکر است از وی دو فرزند به نام های بابک و بهار به یادگار مانده است


شعر فریدون مشیری


شعر فریدون مشیری اگرچه از لحاظ مضمون شعری پیشرو به شمار نمی آید و نوعی رمانتی سیسم کم عمق و سهل الوصول را به نمایش می گذارد، اما نمی توان منکر زلالی احساس و سلامت زبان او شد، زبان سهل و ممتنع او وقتی با احساس ناب و زلالش ترکیب می شود اثری پدید می آورد مانند کوچه که نمی توان  لذ تی  که به نسل های متمادی پارسی زبانان داده  و می دهد، را نادیده گرفت.او در شعرش به مختصات زبان امروز پایبند است،  اما از ظرفیت های زبان کلاسیک نیز در حد نیاز استفاده می کند در واقع او نه نوگرایی افراطی دارد نه سنت گرایی افراطی.


 این عدم تعصب را می توان در قالب هایی که به کار می برد هم دید ، او هم در شعر نیمایی طبع آزمایی کرده ، هم اشعاری در قالب کلاسیک از خود به جای گذاشته است .مشیری استعاره را آرایه ای مناسب برای بیان احساسش تشخیص داده و بیشتر از استعاره های قریب استفاده می کند.  نوعی از استعاره که نمی شود  ارزش هنری قابل توجهی برای آن قائل شد اما وقتی او استعاره را وسیله می بیند نه هدف و در خدمت بیان احساس و اندیشه قرار می دهد می تواند موجب التذاذ هنری مخاطب شود.او شاعر طبیعت گرا هم هست و به طبیعت نگاه خاص خودش را دارد طبیعت در شعر او مثل هر موضوع دیگری از صافی عقیده و احساس شاعر می گذرد.ویژگی دیگر او این است که  با معرفی و حمایت کردن از افراد مستعد خدمت شایسته ای به ادبیات فارسی کرده است، افرادی که محمدعلی بهمنی غزلسرا و ترانه سرای هم روزگار ما یکی از آن هاست . 

img
دیدگاه ها (0)
img