نخستینبار در سال 1972 میلادی در شهر استکهلم سوئد، سازمان ملل متحد نشستی با موضوع انسان و محیط زیست برگزار کرد. در این نشست که به کنوانسیون استکهلم شناخته میشود، حق برخورداری از محیط زیست سالم، برابر با حقوق بشر اعلام شد.
نخستینبار در سال 1972 میلادی در شهر استکهلم سوئد، سازمان ملل متحد نشستی با موضوع انسان و محیط زیست برگزار کرد. در این نشست که به کنوانسیون استکهلم شناخته میشود، حق برخورداری از محیط زیست سالم، برابر با حقوق بشر اعلام شد. هر سال در 5 ژوئن برابر با 16 خرداد، برزگداشتی برای محیط زیست در سراسر دنیا برگزار میشود. همچنین برای بالا بردن سطح آگاهی عمومی در زمینه محیط زیست، برنامههای بسیاری نظیر راهپیمایی، کوهنوردی، نمایشهای عمومی و درختکاری انجام میشود. حالا پس از گذشت تقریباً نیمقرن، به نظر میرسد روز محیط زیست 2020 کمی متفاوت با سالهای قبل باشد. از دل تخریبها و آسیبهای محیطزیستی که بشر ایجاد کرده، چیزی به سوی جهان پرتاب شده که بیشتر از هر موجود زنده دیگری، گریبان خود انسان را گرفته است؛ ویروس کرونا.
محققان همهگیری این ویروس را به شکار و قاچاق غیرقانونی گونههای در حال انقراض پستانداران ربط میدهند. حیوانات وحشی و کم یاب که برخی از آنها بیمار هستند و به وفور در بازار خیس چین یافت میشود. دانشمندان رد پای آغاز کویید-19 را در این نقطه یافتند. به بحران ویروسها و محیطزیست که میرسیم، فیلم «ماتریکس» در ذهنم تداعی میشود. فیلم خوشساختی از «آنا واچوفسکی» که باورهای مذهبی و فلسفی بسیاری را در دل خود به چالش کشید. جایی که «اسمیت» شخصیت منفی داستان به «نئو» که شخصیت اصلی و کلیدی فیلم است میگوید: «هر پستانداری در این سیاره خودش را بهطور غریزی با محیط اطرافش تطبیق میدهد و به تعادل میرساند اما شما انسانها اینطور نیستید. شما وارد یک منطقه میشوید و شروع به تولیدمثل میکنید. آنقدر خودتان را تکثیر میکنید تا تمام منابع طبیعی مصرف شود. آن وقت تنها راه بقای شما این است که به منطقه دیگری مهاجرت کنید. موجود دیگری در این سیاره زندگی میکند که الگوی زندگیاش دقیقا مشابه شماست. میدانی آن چیست؟ ویروس! انسانها یک بیماریاند».
اگر بخواهیم از بعد واکنش طبیعت به رفتارهای انسان با آن نگاه کنیم، این حرف به نظر معقول میرسد. ما ویروس محیط زیست شدهایم. برخی از انسانها بیتوجه به آثار سوء محیطزیست، سعی در تخریبش داشتهاند و امروز کرهزمین را درگیر بحرانی ناخواسته کردهاند. میبینیم که همزمان ویروس کرونا در کشورهای دنیا قربانی میگیرد و اقتصاد را بهزانو درآوردهاست، در اینسو ایران علاوهبر آن، در آتش میسوزد. آتشی که به جان بلوطها افتادهاست، نفس هر طبیعت دوستی را حبس میکند. انگار زاگرس عادت کردهاست که بسوزد. این قصه هر ساله جنگلهای ایران است. از خاییز تا میناب، جنگلها و بوتهزارهای بسیاری سوختند. تنها در اردیبهشت امسال، آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی، چندین هکتار از جنگلها و درختان مهم میناب و توکهور را از بین برد. مینابی که خود با خشکسالی، آفت و نشست دشتها دستبهگریبان است حالا گلستان خاکستریتری برایش ماندهاست. از سوی دیگر مردمانش چشمبهراه تانکرهای آب هستند. تأثیرات این آتشسوزیها، بلندمدت است و مانند کرونا دامنمان را خواهد گرفت. از بین رفتن درختان با طول عمر بالا و بوتهها، فرسایش لایههای سطحی خاک، زندهزنده سوختن جانوران ارزشمند و تغییر بزرگ در اکوسیستم، باعث میشود که طبیعت نتواند بهراحتی خودش را بازسازی کند. این لخت شدنهای امروز زمین، باعث از بین رفتن خاکها و گونههای اصلی گیاهی منطقه در فصل پاییز و زمستان میشود. شاید بگویید جنگلها همیشه و در همه جای جهان میسوزند؛ اما جنگلها در ایران تعمداً خشکانده میشوند و به غارت میروند. آسیبپذیری جنگلهای ایران در برابر آتشسوزی عمدتاً ناشی از غارت حقابه است که انسان ها ها آن را در ابعاد گسترده انجام می دهند. گرچه بارشهای خارج از فصل و رویش بوتهزارها، باعث شده تا گرمای زودرس، حادثه بیافریند. میزان آب در دسترس، مهمترین مؤلفه در شکلگیری یک اکوسیستم است. وقتی حقابه طبیعت به واسطه فعالیت های انسانی از نصف هم کمتر میشود، اکوسیستم باید خودش را با وضعیت جدید منطبق کند.
آتشسوزی جنگلها گاهی یک انتخاب طبیعی برای انطباق با وضعیت زیستبوم جدید است. طبیعت خودش را به وضعیتی کمتر نیازمند به آب، تقلیل میدهد. انتهای این روند میتواند حتی بیابانی شدن جنگلها را در پی داشته باشد. در این بین سؤال دیگری که مطرح میشود این است که چرا در رفع آتشسوزی تا این حد مفلوک هستیم؟ نه بالگرد مناسب، نه گروه امداد متخصص و نه تجهیزات بهروز. هر ساله هکتارها هکتار از جنگل های ایران می سوزد اما هنوز تجهیزات کافی برای مهار آن را نداریم. هنوز راه حل مناسبی برای ردیابی و جلوگیری از آتش سوزی ها نیافتیم. در بزرگداشت روز محیطزیست امسال بیش از پیش دلمان برای طبیعت کهنمان سوخت. گویی انسان و طبیعت باهم در سایه ویروسهایی که به جانشان افتادهاست، همذاتپنداری کردند. با این تفاوت که هر دو ویروس نتیجه رفتارهای ماست. حال که عزم جهانی برای مهار کرونا بسیار جدی است و مدام به مردم برای مقابله، آگاهی داده میشود؛ پس چرا در خصوص طبیعت قدمهای جدی برداشته نمیشود؟ چرا جنگلها را در برابر برخی انسانها و سیاستها قرنطینه نمیکنند؟ کرونا باعث شد که همه نهادهای کوچک و بزرگ، اقتصادهای خرد و کلان، سیاستهای خود را بازنویسی کنند. چرا برای پاک نگهداشتن محیطزیستمان، این حق طبیعی بشر، خواستار چنین بازنگری نباشیم؟ به نظر میآید همانگونه که ما منتظریم داروی کرونا را دیگر ملل تولید کنند و به دستمان برسانند، برای محیط زیست نیمهجانمان هم منتظریم دیگران برایمان کاری کند و در آتشسوزیها، امداد از غیب برسد. امیدواریم روزی نیاید که رسیدگیها به این مسئله، نوش دارو پس از مرگ طبیعت کهن ایران باشد.
تگ ها:
نظرسنجی
اخبار مرتبط
زنگ ورزش، جان دانش آموزان را نجات داد
غرب بندرعباس ظرفيت آلودگي صنايع را ندارد
پروژه حفاظت از دلفين هاي خليج فارس اجرا مي شود
شکوه بهار در سواحل خلیج همیشه فارس مبارک
تلف شدن لاک پشت در جاسک
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار