29

آبان

1403


29 آذر 1399 09:20 0 کامنت
جهانی عاری از خشونت و افراطی‌ گری، خواسته عمومی مردم جهان است. به همین دلیل هم 18 دسامبر (روزی مثل دیروز) این نام را به خود گرفته‌است تا همه برای تحقق آن تلاش کنیم. خشونت رفتاری است که منجر به آسیب جسمی و روانی می‌شود و فرد با نادیده گرفتن دیگران و اعمال زور، خواسته‌اش را به دیگران تحمیل می‌کند. نمونه کوچک‌اش نانوایی که سختی زندگی به او فشار می آورد و ممکن است با دادوبیداد، صف‌ نامرتب را نظم ببخشد. موارد که گاهی آن‌قدر پر تکرار هستند، یادمان می‌رود یک کلام خشونت‌آمیز می‌تواند سرآغاز نزاع‌های بزرگتری ‌شود. عصبانیت یکی از ابتدایی‌ترین احساسات انسان است و در کنار احساس شادی، ناراحتی، اضطراب یا تنفر قرار می‌گیرد. اهمیت این احساسات به چگونگی کنترل و بروز آن‌ها در موقعیت‌های مختلف زندگی است. واکنش افراد به موضوعی که مورد پسندشان نیست، می‌تواند خشونت باشد. این خشونت حتی می‌تواند به واکنشی جنون‌آمیز تبدیل شود. گاهی خشم می‌تواند جان ما را نجات دهد. مثلا عکس العمل ما نسبت به شخص ظالمی که حق کودکی بی دفاع را پایمال می کند، نشان می دهد با قدرت نمایی نمی تواند به خواسته اش برسد.  درواقع اگر از خشم مانند هر احساس دیگری در جای خودش بروز کند، می‌تواند مفید باشد. مسئله در تشخیص موقعیت درست بروز احساسات است. رفتار خشونت‌آمیز یک عضو در خانواده که خود را قدرتمندتر از سایرین می‌داند، نه تنها فایده‌ای ندارد بلکه افراد خانواده را از یکدیگر دور می‌کند. قربانی این خشونت هر عضوی از خانواده می‌تواند باشد. به‌طور معمول اما کودکان و زنان به دلیل جثه ضعیف‌تر و گاهی نداشتن حامی، بیشترین قربانیان خشونت خانگی هستند. فراهم کردن محیطی آرام در زندگی لازمه تبادل نظرات بین اعضای خانواده است. صحبت کردن و مشورت، بدون ترس از عصبانیت طرف مقابل، می‌تواند باعث پیشرفت در کار بدون احساس اضطراب شود. با توجه به روحیه آسیب‌پذیر کودکان، حضور آن‌ها در محیط‌های تنش‌زا زمینه‌‌ساز بروز  ضربه‌های شدید عاطفی می‌شود. بی‌اشتهایی، اختلال در خواب و تاخیر در رشد به دنبال همین شرایط به وجود می‌آید. کودک باید در محیط امنی رشد کند که در آن بتواند حتی از مسائلی حرف بزند که احتمال می‌دهد پدر و مادرش را عصبانی کند. در بعضی موارد ترس از واکنش تند والدین، کودک را تبدیل به انسانی درون‌گرا و مسکوت می‌کند. نهادینه شدن این رفتار در آینده همراه او می‌ماند و ناتوانی در برابر بیان موضوع‌های گوناگون، پیامدهایی را در زندگی شخصی و اجتماعی‌اش رقم می‌زند. به‌طور معمول افت تحصیلی یا ترک تحصیل پیامد این‌گونه رفتارهاست. این کودکان در مقایسه با کودکانی که در محیط‌ کم‌تنش‌تری رشد یافته‌اند، سلامت رفتاری و عاطفی کم‌تری دارند. این مساله می‌تواند به بروز جرائم و بزهکاری در سنین بالاتر منجر شود. این کودکان همواره از عدم اعتماد به نفس و منزوی بودن رنج خواهند برد. هیچ کودکی در ابتدای تولد معنای پرخاشگری و خشونت را نمی‌داند. او با تقلید از رفتار پدر و مادر، پرخاشگری و خشونت را می‌آموزد و در سنین بالاتر به آن پر و بال می‌دهد. زمانی‌که والدین اقتدار خود را در قالب فریاد بر سر کودک هوار می‌کنند، بی‌شک باید منتظر رفتارهای مشابه آن از سوی فرزندشان باشند. توانایی پدرو مادر در حل منطقی مسائل، فرزندشان را برای ورود به جامعه و برخورد منطقی با عوامل تنش‌زا آماده می‌کند.

img
دیدگاه ها (0)
img