03

آذر

1403


16 شهریور 1400 08:27 0 کامنت

یادداشت مهمان// علیرضا فرشام 

   

عبارتی آشنا و رایج در فرهنگ و ادبیات غنی ایران، دست‌اندازی انسان به طبیعت خداوندی، کار را به‌جایی رساند که پاسخ طبیعت، دیگر با اخم و قهر نبود، خشمی ویرانگر را در دستور کار خود قرار داده است، پدیده تغییرات اقلیمی را سالهای گذشته دانشمندان و فعالان محیط‌زیست به گوش جهانیان رسانده بودند، اما آنچه را که شرط لازم بود، کافی نبود، سیاست ورزان جهانی این یافته‌ها را تنها نظریه و فرضیه پنداشتند، کره زمین گرم و گرم‌تر شد و تا جایی که دیگر کتمان تغییرات اقلیمی ممکن نبود، تبلور این باور جهانی در کنفرانس اقلیمی پاریس نمایان شد، سران جهان یکپارچه به تغییر روش‌ها و اصلاح امور بنیادین اعتراف نمودند، در آن هنگامه که امیدهای فراوان برای نجات جهان در حال شکل‌گیری بود، ترامپ این شخصیت جنجالی که برحسب اماواگرهای فراوان، رئیس‌جمهور آمریکا شده بود، گویی ساز دیگری داشت، با رفتاری غیر دیپلماتیک و برخلاف تمامی عرف‌های رایج در مناسبات جهانی، از کنفرانس پاریس خارج شد و درمان کره زمین رنجور و تف دیده، به زمانی نامعلوم موکول شد، این بار طبیعت خشمش را با شدت بیشتری به رخ انسان کشاند، آتش‌سوزی‌های گسترده جنگل‌های اسپانیا، پرتقال، یونان، استرالیا و اخیراً جنوب غربی ترکیه و کالیفرنیا در امریکا با بیش از صدها هزار هکتار نابودی مراتع و نواحی جنگلی گرفته تا طوفان‌های سهمگین هنری و آیدا در ایالت جنوبی لوئیزیانا و ایالت‌های شرقی آمریکا شامل نیویورک، نیوجرسی، پنسیلوانیا، مریلند و کانکتیکات را درنوردید، عمق فاجعه تا بدان جا پیش رفت که خطوط ریلی ابر شهر نیویورک به دلیل آب‌گرفتگی متوقف شد و شهردار لاجرم اقدامات اضطراری را در نیویورک به اجرا گذاشت، تصاویر این سیلاب به مدد رسانه‌های اجتماعی به‌سرعت منتشر شد و بسیاری از کشته‌شدگان در خودروهای خود محبوس و پایان تراژیکی داشتند، تلفات این سیل بنیان‌کن بیش از ۴۵ نفر و تعدادی مفقود گزارش‌شده است، میلیاردها دلار خسارت به زیرساخت‌های این ایالات وارد شد، هزاران نفر خانه‌های خود را از دست دادند، همان‌طور که در سیل غرب اروپا رخ داد، آلمان قطب چهارم اقتصاد جهان با یک سیستم مبتنی بر نظم و آراستگی و بلژیک مقر اتحاد ناتو در یک غافلگیری ناشی از سیل مواجه می‌شوند، بیش از ۲۰۰ نفر تلفات و تعدادی مفقود، هزاران هزار خانه‌های مردم به‌طورکلی نابود شد، خطوط ریلی به‌عنوان ستون فقرات نظم و اقتصاد آلمان متوقف شد، ارتش به کمک نیروهای امدادی شتاف و به دلیل عمق فاجعه، ارزیابی از میزان خسارت‌ها ممکن نیست، مراد از این مقال، طرح یک چرایی بزرگ است. چگونه است حوادث طبیعی نظیر سیل و زلزله در کشور ما با قضاوت‌های نامناسب مواجه می‌شود و بنگاه عظیم رسان‌هایی با تمرکز بر پیامدهای ناشی از حوادث طبیعی، صدها ساعت نظرات کارشناسی جهت‌دار به مخاطبان القا و پمپاژ می‌نمایند اما در باب اتفاقات خویش پس از فرونشست بحران، عموماً تمرکز بر راهکارهای برون‌رفت از اتفاقات را در دستور قرار می‌دهند، ضعف، غافلگیری و گاها شکست در مواجه‌شدن با بحران‌های طبیعی، امری است عادی، ارتباطی به حکمرانی‌ها ندارد، مهم آن است که پس از هر حادثه ایی کمیته‌ای مرکب از نخبگان علمی و سیاسی تشکیل و عوامل مؤثر در تشدید حادثه را شناسایی و مورد بهره‌برداری برای آینده قرار دهند، طرح‌های بسیاری است که می‌توان اجرا نمود اما همه این عوامل نمی‌توانند ضامن امنی بر مصون ماندن از قهر طبیعت باشد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت مرغ همسایه، هم غاز نیست، همان مرغ خودمان است.

img
دیدگاه ها (0)
img