احتمالا خبر خرید توییتر توسط ایلان ماسک به ارزش 44 میلیارد دلار را شنیده اید. اما سوالی که مطرح میشود این است که ایلان ماسک از خرید توییتر چه هدفی دارد و چه نفعی میبرد؟
هرمزگان دوباره شلوغ شد. هجوم مسافران که از آخرین روزهای هفته گذشته آغاز شد و تا دیروز ادامه داشت و بهطور حتم تا پایان این هفته نیز ادامه خواهد داشت همه مردم و مسئولان استان هرمزگان را نگران کرد. در شرایطی که استان هرمزگان در وضعیت آبی شیوع کرونا قرار دارد. گزارشهای جدید نشاندهنده کاهش استفاده از ماسک، رعایت فاصلهگذاری و پروتکلهای بهداشتی در این استان است.
آمارها نشان می دهد در شرایطی که این ویروس تمام دنیا را فرا گرفته و تا کنون نیز هیچ نوع واکسنی برای مقابله با آن در خط تولید انبوه قرار ندارد، هرمزگانیها با رعایت پروتکلهای بهداشتی، عظمت فرهنگ غنی خود را به رخ جهانیان کشیدند، بطوری که بر اساس آمارهای غیر رسمی منتشر شده، میزان استفاده مردم از ماسک، هرمزگان را در رتبه های عالی قرار داده است. «۶۱۹۱ نفر!» ثبت رکورد تازه در شمار مبتلایان روزانه کرونا در کشور. این آمار که در روز یکشنبه ۴ آبان ثبت شده، نشانگر وضعیت قرمز و افزایش تصاعدی مبتلایان در ایران است.
در حالی وارد ششمین ماه ازبحران کرونا شدهایم که از همان ابتدای ورود این ویروس کشنده به کشور قرار بود که نهضت جهادی برای تولید ماسک ارزان برپا شود، اما مشاهدات و شواهد میدانی نشان میدهد که در استان هرمزگان و شهر بندرعباس، ماسکها باقیمت ارزان به دست مصرفکننده نمیرسد.
بسیاری از مردم میگویند کرونا وحشیتر و قویتر از گذشته شده، دارد میتازد و قربانی میگیرد، اما برخی از پزشکان و کادر درمانی، چنین نظری ندارند آنها معتقدند کرونا قویتر نشده، هرچند رفتار این ویروس غیرقابلپیشبینی است، اما وحشیتر از قبل نشده و فراگیریای که امروز شاهدش هستیم، نتیجه مراعات نکردن است. هشدارها را جدی نگرفتیم. فاصلهگذاریها رعایت نشد، مردم ماسک نزدند و نمیزنند و نتیجه شد اینکه کرونا دایره حضورش را وسیعتر کرد. کرونا بهشدت کشنده است. نه پیر میشناسد و نه جوان. حتی به مدافعان سلامت نیز رحم نمیکند. در برابر یک ویروس ناشناخته و قوی تنها راه ایمن بودن رعایت بهداشت است.
صورتها همه ماسکپوش و دستها پلاستیکی بود. تفاوت آدمها را فقط از نوع ماسک و دستکشهایشان میشد فهمید. دستکشهای پلاستیکی شفاف که برای هر دستی گشاد بود. دستکشهای صدفیرنگ که باپوست دست یکی میشد. دستکشهای لاتکس آبی و کرمرنگ. ماسکهای پارچهای، فیلتردار، معمولی. بوی الکل و مواد ضدعفونیکننده فضا را پرکرده بود. زنی با یک پلاستیک پر از ماسک، جلوی دو کودک ایستاده بود و ضمن یادآوری نکات بهداشتی، صورتهایشان را با ماسک میپوشاند. همه با چیزی میجنگیدند که هرجایی بود اما هیچجا نمیشد دیدش. اشیا، سطوح و حتی عزیزترین کسان آدم هم دشمنی بالقوه به شمار میآمدند. آدمها به هم نزدیک نمیشدند، حتی به عزیزترینهایشان. همبستگی و محبتشان را با دوری کردن از هم نشان میدادند.