تمایل به جاودانگی، مسالهیی است که در نهاد آدمی جا خوش کرده و اغلب نه به صورت تلاش برای همیشه زنده ماندن که به اشکال دیگری بروز پیدا میکند. یکی از این اشکال به این ایده بازمیگردد که ما دوست داریم گمان کنیم کسالت، بیماری و افتادن در دام ناخوشیهای شدید فقط برای دیگران است و ما را درگیر نمیکند، از این رو تلاش برای پیشگیری از بیماری و کسب اطلاعات دربارهی جوانب آنها را هر روز به فردا موکول میکنیم.
بیماری پارکینسون یکی از ان بیماریهایی است که کمتر کسی فکر میکند روزی به آن مبتلا شود، اما آمارها نشان میدهند که تاین اختلال عصبی شیوع و بروز قابل توجهی دارد، به همین خاطر لازم است در راستای روز جهانی پارکینسون اطلاعاتی را در ارتباط با این اختلال به دست آوریم.
بیماری پارکینسون یک اختلال عصبی پیشرونده است که در آن توانایی مغز برای تولید دوپامین (ناقل عصبی حیاتی که در شادی، یادگیری، حرکت و غیره نقشی اساسی دارد) آسیب میبیند و منجر به علائمی مانند لرزشی، سختی اندامها و مشکل در حرکت و گفتار میشود و برای برخی، اثرات شناختی و احساسی مخرب در تمام طول عمر ایجاد میکند، علائمی که عموما در طول زندگی بیمار پیشرفت کرده و بدتر میشوند.
هرکسی ممکن است به این اختلال دچار شود، اما به طور کلی در مردان بیش از زنان و در جمعیت سفید پوست بیش از سایر نژادها اتفاق میافتد. در بیشتر موارد علائم بعد از 60 سالگی ظاهر میشوند، اما حدود 5 درصد از افراد علائم را قبل از 50 سالگی تجربه میکنند. خود اختلال پارکینسون کشنده نیست، اگرچه علائم آن اغلب منجر به عوارض تهدید کنندهیی برای فرد مبتلا خواهد شد، طوری که مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری آمریکا اعلام کرده که عوارض پارکینسون چهاردهمین علت مرگیر در ایلات متحده است.
علائم و علل ابتلا به پارکینسون
قابل توجه است که پارکینسون هیچ درمانی ندارد، اگرچه داروها و درمانهای حمایتی در کاهش برخی علائم به افراد کمک میکنند. طبق گفتهی موسسه ملی بهداشت، علائم اولیه بیماری پارکینسون عبارتند از : لرزش یا حرکت ناخواسته و غیرقابل کنترل در یک یا چند اندام حتی در حالت استراحت؛ انقباض و سفتی عضلات اغلب برای مدت زمان طولانی؛ حرکات بسیار آهسته و کند که به عنوان برادی کینزی شناخته می شود و همچنین اختلال در هماهنگی و تعادل، افزایش خطر سقوط و آسیب های دیگر.
علائم دیگر شامل اختلال در گفتار، یبوست یا مشکلات ادراری، مشکل در جویدن یا بلع و مشکلات پوستی است. برای بسیاری از بیماران، پارکینسون افسردگی، تغییرات عاطفی، توهم و علائم عصبی شناختی عمده یا خفیف را هم به همراه دارد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که تجربه یک فرد از زندگی با پارکینسون - شدت و مجموعه خاص علائم، سرعت پیشرفت بیماری، و اینکه آیا این بیماری نگرانیهای شناختی یا عاطفی را به همراه دارد یا خیر - میتواند به روشهای قابل توجهی با تجربه دیگری متفاوت باشد. سرعت پیشرفت پارکینسون و علائم همراه آن می تواند از بیمار به بیمار دیگر بسیار متفاوت باشد. اغلب، اولین علائم پارکینسون با علائم پیری طبیعی، از جمله مشکل خواب، یبوست و پاهای بی قرار اشتباه گرفته می شود. علائم دیگر ممکن است به تدریج پیشرفت کنند و ممکن است شامل لرزش خفیف، تغییر در راه رفتن، برخی مشکلات در حرکت از جمله گامهای کوچکتر و کاهش حرکت بازو، گفتار آرامتر، تغییرات دستخط (معمولاً حروف کوچکتر و ناخواناتر میشوند) باشد. غالباً شخص دیگری مانند شریک زندگی، دوست، خویشاوند یا پزشک مراقبت های اولیه، قبل از اینکه فرد مایل یا قادر به انجام آن باشد، متوجه تغییرات می شود. برخی، اما نه همهی افراد مبتلا به بیماری پارکینسون، مشکلات حافظه و توجه و مشکل در به خاطر سپردن و تکمیل وظایفی را تجربه خواهند کرد که می تواند بر روال روزانه زندگی آنها تأثیر بگذارد. برخی از افراد با علائم شناختی شدیدتر از جمله از دست دادن قابل توجه حافظه ممکن است در نهایت با بیماری شناخته شده به نام زوال عقل پارکینسون تشخیص داده شوند. تا کنون علت پارکینسون به خوبی شناخته نشده است. در یک بیمار پارکینسون، سلولهای عصبی در ناحیه مغز به نام عقدههای پایه که حرکت را کنترل میکنند، دچار اختلال شده یا میمیرند. نورونهای این ناحیه از مغز در تولید دوپامین دچار مشکلمیشوند و فرد با چالش های حرکتی پارکینسون مواجه می شود که در طول زمان پیشرفت می کند. محققان به طور قطع نمیدانند چه چیزی باعث میشود نورونها شروع به از بین رفتن کنند، اما اکنون به طور کلی معتقدند که این ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی از جمله قرار گرفتن در معرض سموم است.
ژنتیک در پارکینسون نقش دارد، زیرا برخی از انواع ژنتیکی خاص ممکن است باعث آن شوند، اما این لزوماً به این معنی نیست که این گونهها در خانوادهها به ارث میرسند. با این حال، برخی تحقیقات نشان می دهد که اشکال زودرس این بیماری - که در آن علائم قبل از 50 سالگی ظاهر می شوند - بیشتر احتمال دارد ارثی باشند.
مواجهه با پارکینسون
باید به این نکته آگاه باشیم که افسردگی شدید میتواند در پی ابتلا به پارکینسون اتفاق بیفتد. برخی کارشناسان تخمین می زنند که نیمی از بیماران در مقطعی دچار افسردگی می شوند. علائم خاص پارکینسون، مانند مشکل خواب و خستگی، منعکس کننده علائم افسردگی است. اما حتی در بیماران پارکینسون، افسردگی قابل درمان است و باید از طریق افزایش حرکت یا فیزیوتراپی، افزایش حمایت اجتماعی، دارو درمانی و روان درمانی درمان شود. به عنوان یک بیماری پیشرونده و غیرقابل درمان، بیماری پارکینسون می تواند منبع مهم استرس برای فرد و عزیزانش باشد و هستهی سلامت روان را در خانواده کاملا تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است پس از تشخیص، انکار، ناامیدی و چشمانداز آیندهای پر از بدبختی برای فرد مبتلا و خانوادهاش پیش بیاید. درک این موضوع که بیماری به تدریج پیشرفت میکند و مسیر پیشرفت هر بیمار منحصربهفرد است و همچنین تعهد به ورزش، درمان و دارو می تواند به خانواده ها اطمینان دهد که با کمک آنها عزیزانشان میتوانند کیفیت زندگی بالایی را برای سالیان متمادی حفظ کنند. با این حال، اجتناب ناپذیر است که این بیماری تغییراتی را در پویایی خانواده ایجاد کند. پذیرفتن اینکه بیمار پارکینسونی ممکن است برای انجام کارهای اساسی به زمان بیشتری نیاز داشته باشد، مهم است و همچنین باید شرایطی مهیا کرد تا فرد مبتلا بداند کارهای روزانهی اندکی در پیش دارد و زمان مورد نیاز برای هر عملکرد را در اختیار خواهد داشت. انعطاف پذیری کافی برای ارتباط با بیمار پارکینسون می تواند به حداکثر رساندن رابطه فرد با آنها و بهبود خلق و خو و رفاه افراد کمک کند. طیف وسیعی از درمانها میتوانند به افراد کمک کنند تا علائم را بهتر مدیریت کرده، پیشرفت بیماری را به تاخیر بیندازند و در سطح احساسی با آن کنار بیایند. درمان فیزیکی، شغلی و گفتار درمانی به طور کلی برای رسیدگی به مشکلات بیماران با راه رفتن، صدا و شناخت توصیه می شود. توجه به رژیم غذایی، ماساژ درمانی، روتین های حرکتی از جمله یوگا و تای چی و به ویژه ورزش هایی برای حمایت از قدرت، تعادل و هماهنگی، اکیدا توصیه می شود. برخی از تحقیقات اخیر نشان می دهد که ورزش با شدت بالا ممکن است در واقع برخی از تخریبهای عصبی را در بیماران پارکینسون معکوس کند.
روزنامه صبح ساحل